هر که از جاده ی انصاف نهد پا بیرون سینه ی او هدف تیر حوادث گردد

هر سر موی تو را با زندگی پیوندهاست با چنین دلبستگی از خود بریدن مشکل است صائب تبریزی

هر شبی گویم که فردا ترک این سودا کنم باز چون فردا شود امروز را فردا کنم هلالی جغتایی

هر کجا رفتیم داغی بر دل ما تازه شد سوخت آخر جنس ما از گرمی بازارها بیدل دهلوی

هر کجا شاخه گلی همرنگ خون روید ز خاک کشته ی عشقی است مدفون، از مزار ما مپرس پرتو بیضایی

هر کجا عدل روی بنموده است نعمت اندر جهان بیفزوده است سنایی

هر که پا از حد خود برتر نهد سر دهد بر باد و تن بر سر نهد عطار

هر که در کارها شتاب کند خانه عقل را خراب کند

هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد سعدی

هر چیز که بشکند ز بها افتد و لیک دل را بها و قدر بود تا شکسته است هادی رنجی