عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند
عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند شاعر : خواجوي کرماني سلطان ننهد بنده محنت زده را بند عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
همرهان رفتند و ما را در سفر بگذاشتند
همرهان رفتند و ما را در سفر بگذاشتند شاعر : خواجوي کرماني از خبر رفتيم و ما را بيخبر بگذاشتند همرهان رفتند و ما...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دل مجروح مرا آگهي از جان دادند
دل مجروح مرا آگهي از جان دادند شاعر : خواجوي کرماني جان غمگين مرا مژده‌ي جانان دادند دل مجروح مرا آگهي از جان دادند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دوش چون در شکن طره‌ي شب چين دادند
دوش چون در شکن طره‌ي شب چين دادند شاعر : خواجوي کرماني مژده‌ي آمدن آن صنم چين دادند دوش چون در شکن طره‌ي شب چين...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اين چه نامه‌ست که از کشور يار آوردند
اين چه نامه‌ست که از کشور يار آوردند شاعر : خواجوي کرماني وين چه نافه‌ست که از سوي تتار آوردند اين چه نامه‌ست که...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خيمه‌ي نوروز بر صحرا زدند
خيمه‌ي نوروز بر صحرا زدند شاعر : خواجوي کرماني چارطاق لعل بر خضرا زدند خيمه‌ي نوروز بر صحرا زدند کرسي از ياقوت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ز چشم مست تو آنها که آگهي دارند
ز چشم مست تو آنها که آگهي دارند شاعر : خواجوي کرماني مدام معتکف آستان خمارند ز چشم مست تو آنها که آگهي دارند ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ساقيان آبم بجام لعل شکر خا برند
ساقيان آبم بجام لعل شکر خا برند شاعر : خواجوي کرماني شاهدان خوابم بچشم جادوي شهلا برند ساقيان آبم بجام لعل شکر خا...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مرغان اين چمن همه بي بال و بي پرند
مرغان اين چمن همه بي بال و بي پرند شاعر : خواجوي کرماني مردان اين قدم همه بي پا و بي سرند مرغان اين چمن همه بي بال...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چون ترک من سپاه حبش برختن زند
چون ترک من سپاه حبش برختن زند شاعر : خواجوي کرماني از مشگ سوده سلسله بر نسترن زند چون ترک من سپاه حبش برختن زند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هم عفي الله ني که ما را مرحبائي مي‌زند
هم عفي الله ني که ما را مرحبائي مي‌زند شاعر : خواجوي کرماني عارفانرا در سر اندازي صلائي مي‌زند هم عفي الله ني که...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تا درد نيابند دوا را نشناسند
تا درد نيابند دوا را نشناسند شاعر : خواجوي کرماني تا رنج نبيند شفا را نشناسند تا درد نيابند دوا را نشناسند شک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ساقيا مي زين فزون‌تر کن که ميخواران بسند
ساقيا مي زين فزون‌تر کن که ميخواران بسند شاعر : خواجوي کرماني همچو ما درديکشان در کوي خماران بسند ساقيا مي زين فزون‌تر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چون خط سبز تو بر آفتاب بنويسند
چون خط سبز تو بر آفتاب بنويسند شاعر : خواجوي کرماني بدود دل سبق مشک ناب بنويسند چون خط سبز تو بر آفتاب بنويسند ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هر نسخه که در وصف خط يار نويسند
هر نسخه که در وصف خط يار نويسند شاعر : خواجوي کرماني بايد که سوادش بشب تار نويسند هر نسخه که در وصف خط يار نويسند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مي‌کشندم بخرابات و در آن مي‌کوشند
مي‌کشندم بخرابات و در آن مي‌کوشند شاعر : خواجوي کرماني که به يک جرعه‌ي مي آب رخم بفروشند مي‌کشندم بخرابات و در آن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
در آن مجلس که جام عشق نوشند
در آن مجلس که جام عشق نوشند شاعر : خواجوي کرماني کجا پند خردمندان نيوشند در آن مجلس که جام عشق نوشند که مدهوشان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
کسي که پشت بر آن روي چون نگار کند
کسي که پشت بر آن روي چون نگار کند شاعر : خواجوي کرماني باختيار هلاک خود اختيار کند کسي که پشت بر آن روي چون نگار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نور رويت تاب در شمع شبستان افکند
نور رويت تاب در شمع شبستان افکند شاعر : خواجوي کرماني اشکم آتش در دل لعل بدخشان افکند نور رويت تاب در شمع شبستان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ترکم از غمزه چو ناوک بکمان در فکند
ترکم از غمزه چو ناوک بکمان در فکند شاعر : خواجوي کرماني اي بسا فتنه که هر دم بجهان در فکند ترکم از غمزه چو ناوک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390