حديث جان بجز جانان نداند
حديث جان بجز جانان نداند شاعر : خواجوي کرماني که جز جانان کسي در جان نداند حديث جان بجز جانان نداند که کس درد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
که مي‌رود که پيامم به شهريار رساند
که مي‌رود که پيامم به شهريار رساند شاعر : خواجوي کرماني حديث بنده‌ي مخلص بشهريار رساند که مي‌رود که پيامم به شهريار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
درد من دلخسته بدرمان که رساند
درد من دلخسته بدرمان که رساند شاعر : خواجوي کرماني کار من بيچاره بسامان که رساند درد من دلخسته بدرمان که رساند ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گويند که صبرآتش عشقت بنشاند
گويند که صبرآتش عشقت بنشاند شاعر : خواجوي کرماني زان سرو قد آزاد نشستن که تواند گويند که صبرآتش عشقت بنشاند باشد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ماجرائي که دل سوخته مي‌پوشاند
ماجرائي که دل سوخته مي‌پوشاند شاعر : خواجوي کرماني ديده يک يک همه چون آب فرو مي‌خواند ماجرائي که دل سوخته مي‌پوشاند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دل بدست يار و غم در دل بماند
دل بدست يار و غم در دل بماند شاعر : خواجوي کرماني خارم اندر پاي و پا در گل بماند دل بدست يار و غم در دل بماند ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
برخاک درگه تو چو دوشم مقام بود
برخاک درگه تو چو دوشم مقام بود شاعر : خواجوي کرماني جانم براستان که برآن آستان بماند برخاک درگه تو چو دوشم مقام...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
حديث عشق ز ما يادگار خواهد ماند
حديث عشق ز ما يادگار خواهد ماند شاعر : خواجوي کرماني بناي شوق ز ما استوار خواهد ماند حديث عشق ز ما يادگار خواهد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هر که را سکه درستست بزر باز نماند
هر که را سکه درستست بزر باز نماند شاعر : خواجوي کرماني وانکه از دست برون رفت بسر باز نماند هر که را سکه درستست بزر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گل اندامي که گلگون مي‌دواند
گل اندامي که گلگون مي‌دواند شاعر : خواجوي کرماني بدان نازک تني چون مي‌دواند گل اندامي که گلگون مي‌دواند فرس بر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اگر ز پيش براني مرا که برخواند
اگر ز پيش براني مرا که برخواند شاعر : خواجوي کرماني وگر مراد نبخشي که از تو بستاند اگر ز پيش براني مرا که برخواند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آن خط شب مثال که بر خور نوشته‌اند
آن خط شب مثال که بر خور نوشته‌اند شاعر : خواجوي کرماني يا رب چه دلفريب و چه در خور نوشته‌اند آن خط شب مثال که بر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
رنج ما برديم و گنج ارباب دولت برده‌اند
رنج ما برديم و گنج ارباب دولت برده‌اند شاعر : خواجوي کرماني خار ما خورديم و ايشان گل بدست آورده‌اند رنج ما برديم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خورشيد را ز مشک زره پوش کرده‌اند
خورشيد را ز مشک زره پوش کرده‌اند شاعر : خواجوي کرماني وانگه بهانه زلف و بنا گوش کرده‌اند خورشيد را ز مشک زره پوش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شام خون آشام گيسو را اگر چين کرده‌اند
شام خون آشام گيسو را اگر چين کرده‌اند شاعر : خواجوي کرماني زلف پرچين را چرا برصبح پرچين کرده‌اند شام خون آشام گيسو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
زنده‌اند آنها که پيش چشم خوبان مرده‌اند
زنده‌اند آنها که پيش چشم خوبان مرده‌اند شاعر : خواجوي کرماني مرده دل جمعي که دل دادند و جان نسپرده‌اند زنده‌اند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خورشيد را به سايه‌ي شب در نشانده‌اند
خورشيد را به سايه‌ي شب در نشانده‌اند شاعر : خواجوي کرماني شب را بپاسباني اختر نشانده‌اند خورشيد را به سايه‌ي شب...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اين دلبران که پرده برخ در کشيده‌اند
اين دلبران که پرده برخ در کشيده‌اند شاعر : خواجوي کرماني هر يک بغمزه پرده‌ي خلقي دريده‌اند اين دلبران که پرده برخ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
زهي زلفت گرهگيري پر از بند
زهي زلفت گرهگيري پر از بند شاعر : خواجوي کرماني لب لعلت نمک داني پر از قند زهي زلفت گرهگيري پر از بند طناب چنبري...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي ساربان به قتل ضعيفان کمر مبند
اي ساربان به قتل ضعيفان کمر مبند شاعر : خواجوي کرماني بر گير بارم از دل و بار سفر مبند اي ساربان به قتل ضعيفان کمر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390