فلسفه تحریم ریا
پرسش :
چرا ریا حرام شده است؟
پاسخ :
شاید افراد ظاهر بین هنگامى که به روایات تکان دهنده در مورد عظمت گناه ریا و آثار وحشتناک آن نگاه کنند، در شگفتى فرو روند و تصوّرشان این باشد که اگر عمل انسان خوب باشد چه فرق مى کند نیّت او هر چه مى خواهد باشد!؟ فرض کنید انسانى بیمارستان، مسجد، جادّه و پل یا مانند اینها براى رفاه مردم می سازد، نیّتش هرچه باشد بالاخره عمل او نیکو است؛ به فرض که قصدش ریاکارى باشد خدمت او به مردم در جاى خود ثابت است. بگذاریم مردم کار خیر و خدمت کنند نیّتشان هر چه مى خواهد باشد.
ولى این اشتباه بسیار بزرگى است؛ زیرا:
اوّلاً: هر عملى داراى دو نوع تأثیر است: تأثیرى در خود انسان مى گذارد، و تأثیرى در بیرون. ریاکار با عمل خود درون خود را ویران مى سازد و از مقام والاى توحید دور مى شود و در قعر درّه شرک پرتاب مى گردد؛ مردم را وسیله عزّت و احترام خود مى بیند و قدرت خدا را به دست فراموشى مى سپارد و این ریاکارى که نوعى بت پرستى است سر از مفاسد بیشمار اخلاقى در مى آورد.
ثانیاً: از نظر عمل بیرونى و خدماتى که به ظاهر انجام داده و قصد او تظاهر و ریاکارى بوده نیز جامعه دچار خسارت مى شود چرا که سعى او این است که ظاهر عملش را درست کند و اهمّیّتى به باطن عمل نمى دهد و چه بسا این امر سبب مى شود که آن اسباب رفاه تبدیل به اسباب عذاب براى مردم گردد و لطمه هاى جبران ناپذیرى از آن ببینند.
به عبارت دیگر، هنگامى که جامعه اى عادت به ریاکارى و تظاهر کند همه چیز آن از محتوا تهى مى شود، فرهنگ و اقتصاد و سیاست و بهداشت و نظم و نیروهاى دفاعى همه تو خالى و تهى مى گردد و همه جا به ظاهر سازى قناعت مى کنند، دنبال خیر و سعادت جامعه نیستند بلکه به سراغ چیزى مى روند که ظاهر جالبى داشته باشد، و این طرز کار، ضربات هولناکى بر جامعه وارد مى کند که بر هوشمندان مخفى و پنهان نیست.
منبع: اخلاق در قرآن، آیت الله ناصر مکارم شیرازى، قم: مدرسه الامام على بن ابى طالب علیه السلام، 1377.
شاید افراد ظاهر بین هنگامى که به روایات تکان دهنده در مورد عظمت گناه ریا و آثار وحشتناک آن نگاه کنند، در شگفتى فرو روند و تصوّرشان این باشد که اگر عمل انسان خوب باشد چه فرق مى کند نیّت او هر چه مى خواهد باشد!؟ فرض کنید انسانى بیمارستان، مسجد، جادّه و پل یا مانند اینها براى رفاه مردم می سازد، نیّتش هرچه باشد بالاخره عمل او نیکو است؛ به فرض که قصدش ریاکارى باشد خدمت او به مردم در جاى خود ثابت است. بگذاریم مردم کار خیر و خدمت کنند نیّتشان هر چه مى خواهد باشد.
ولى این اشتباه بسیار بزرگى است؛ زیرا:
اوّلاً: هر عملى داراى دو نوع تأثیر است: تأثیرى در خود انسان مى گذارد، و تأثیرى در بیرون. ریاکار با عمل خود درون خود را ویران مى سازد و از مقام والاى توحید دور مى شود و در قعر درّه شرک پرتاب مى گردد؛ مردم را وسیله عزّت و احترام خود مى بیند و قدرت خدا را به دست فراموشى مى سپارد و این ریاکارى که نوعى بت پرستى است سر از مفاسد بیشمار اخلاقى در مى آورد.
ثانیاً: از نظر عمل بیرونى و خدماتى که به ظاهر انجام داده و قصد او تظاهر و ریاکارى بوده نیز جامعه دچار خسارت مى شود چرا که سعى او این است که ظاهر عملش را درست کند و اهمّیّتى به باطن عمل نمى دهد و چه بسا این امر سبب مى شود که آن اسباب رفاه تبدیل به اسباب عذاب براى مردم گردد و لطمه هاى جبران ناپذیرى از آن ببینند.
به عبارت دیگر، هنگامى که جامعه اى عادت به ریاکارى و تظاهر کند همه چیز آن از محتوا تهى مى شود، فرهنگ و اقتصاد و سیاست و بهداشت و نظم و نیروهاى دفاعى همه تو خالى و تهى مى گردد و همه جا به ظاهر سازى قناعت مى کنند، دنبال خیر و سعادت جامعه نیستند بلکه به سراغ چیزى مى روند که ظاهر جالبى داشته باشد، و این طرز کار، ضربات هولناکى بر جامعه وارد مى کند که بر هوشمندان مخفى و پنهان نیست.
منبع: اخلاق در قرآن، آیت الله ناصر مکارم شیرازى، قم: مدرسه الامام على بن ابى طالب علیه السلام، 1377.