مسیر جاری :
اسیران جهالت و نادانى
امام هادی علیه السلام فرمودند:
سوارى که عجول و شتاب زده حرکت مى کند اسیر هواى نفس است و انسان جاهل همواره اسیر زبانش مى باشد.
سوارى که عجول و شتاب زده حرکت مى کند اسیر هواى نفس است و انسان جاهل همواره اسیر زبانش مى باشد.
عرضه دین بر کارشناسان دینى
امام هادی علیه السلام فرمودند:
حضرت عبد العظیم علیه السلام: بر مولاى خود على بن محمّد (امام هادى علیه السلام) وارد شدم. چون نظر ایشان بر من افتاد، فرمود: «خوش آمدى، اى ابوالقاسم! به راستى، تو از دوستان حقیقى ما هستى». گفتم: اى پسر پیامبر ! میل دارم دینم را بر شما عرضه بدارم، که اگر مورد پسند بود، بر آن ثابت باشم تا به لقاى خداوندعزّ وجلّ برسم. امام علیه السلام فرمود: «عقائد خود را اظهار نما». گفتم: من معتقدم که خداى متعال، یکى است و مانند او چیزى نیست ، و از دو حدّ ابطال و تشبیه، بیرون است. خداوند، جسم و صورت و عَرَض و جوهر نیست؛ بلکه اوست که اجسام را جسمیّت داده و صورتها را صورت بخشیده و اعراض و جواهر را آفریده است. او پروردگار همه چیز و مالک و آفریننده پدیدههاست، و [عقیده دارم که] محمّد صلى اللَّه علیه و آله بنده و فرستاده او ، خاتم پیغمبران است و پس از وى تا روز قیامت، پیامبرى نخواهد بود. شریعت وى، آخرینِ شرایع بوده و پس از او تا روز قیامت، دینى نخواهد آمد. عقیده من در باره امامت، این است که امام پس از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله امیر مؤمنان على بن ابى طالب علیه السلام است و پس از او حسن و پس از وى حسین و سپس على بن الحسین و سپس محمّد بن على و سپس جعفر بن محمّد و سپس موسى بن جعفر و سپس على بن موسى و سپس محمّد بن على علیهم السلام و پس از اینها، امامِ مفترض الطاعه، شما هستید. در این هنگام، امام هادى علیه السلام فرمود: «و پس از من، فرزندم حسن، امام است؛ لیکن مردم در باره امامِ پس از او، چه خواهند کرد ؟». گفتم: اى مولاى من ! مگر جریان زندگى امامِ پس از او، از چه قرار است؟ فرمود: «شخص امامِ بعد از فرزندم حسن، دیده نمىشود و بردن اسمش بر زبانها ممنوع است تا آن گاه که [از پس پرده غیبت] بیرون بیاید و زمین را از عدل و داد پر نماید، همان طور که از ظلم و ستم پر شده است». گفتم: [به این امام غایب هم] اقرار دارم و نیز مىگویم: دوست آنان، دوست خدا و دشمن آنان، دشمن خداست ، طاعت آنان، طاعت خدا و نافرمانى از آنان، نافرمانى از خداست. من عقیده دارم که معراج، پرسش در قبر، بهشت، دوزخ، صراط و میزان حقند، و روز قیامت خواهد آمد و در وجود آن شکّى نیست و خداوند، همه مردگان را زنده خواهد کرد. نیز عقیده دارم که واجبات، پس از اعتقاد به ولایت (امامت)، عبارت اند از: نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر. در این هنگام، امام هادى علیه السلام فرمود : «اى ابوالقاسم ! به خدا سوگند، این [عقاید]، دین خداست که آن را براى بندگانش برگزیده است. پس بر آن، ثابت باش. خداوند، تو را بر طریق ثابت در زندگى دنیا و آخرت پایدار بدارد!».
حضرت عبد العظیم علیه السلام: بر مولاى خود على بن محمّد (امام هادى علیه السلام) وارد شدم. چون نظر ایشان بر من افتاد، فرمود: «خوش آمدى، اى ابوالقاسم! به راستى، تو از دوستان حقیقى ما هستى». گفتم: اى پسر پیامبر ! میل دارم دینم را بر شما عرضه بدارم، که اگر مورد پسند بود، بر آن ثابت باشم تا به لقاى خداوندعزّ وجلّ برسم. امام علیه السلام فرمود: «عقائد خود را اظهار نما». گفتم: من معتقدم که خداى متعال، یکى است و مانند او چیزى نیست ، و از دو حدّ ابطال و تشبیه، بیرون است. خداوند، جسم و صورت و عَرَض و جوهر نیست؛ بلکه اوست که اجسام را جسمیّت داده و صورتها را صورت بخشیده و اعراض و جواهر را آفریده است. او پروردگار همه چیز و مالک و آفریننده پدیدههاست، و [عقیده دارم که] محمّد صلى اللَّه علیه و آله بنده و فرستاده او ، خاتم پیغمبران است و پس از وى تا روز قیامت، پیامبرى نخواهد بود. شریعت وى، آخرینِ شرایع بوده و پس از او تا روز قیامت، دینى نخواهد آمد. عقیده من در باره امامت، این است که امام پس از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله امیر مؤمنان على بن ابى طالب علیه السلام است و پس از او حسن و پس از وى حسین و سپس على بن الحسین و سپس محمّد بن على و سپس جعفر بن محمّد و سپس موسى بن جعفر و سپس على بن موسى و سپس محمّد بن على علیهم السلام و پس از اینها، امامِ مفترض الطاعه، شما هستید. در این هنگام، امام هادى علیه السلام فرمود: «و پس از من، فرزندم حسن، امام است؛ لیکن مردم در باره امامِ پس از او، چه خواهند کرد ؟». گفتم: اى مولاى من ! مگر جریان زندگى امامِ پس از او، از چه قرار است؟ فرمود: «شخص امامِ بعد از فرزندم حسن، دیده نمىشود و بردن اسمش بر زبانها ممنوع است تا آن گاه که [از پس پرده غیبت] بیرون بیاید و زمین را از عدل و داد پر نماید، همان طور که از ظلم و ستم پر شده است». گفتم: [به این امام غایب هم] اقرار دارم و نیز مىگویم: دوست آنان، دوست خدا و دشمن آنان، دشمن خداست ، طاعت آنان، طاعت خدا و نافرمانى از آنان، نافرمانى از خداست. من عقیده دارم که معراج، پرسش در قبر، بهشت، دوزخ، صراط و میزان حقند، و روز قیامت خواهد آمد و در وجود آن شکّى نیست و خداوند، همه مردگان را زنده خواهد کرد. نیز عقیده دارم که واجبات، پس از اعتقاد به ولایت (امامت)، عبارت اند از: نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر. در این هنگام، امام هادى علیه السلام فرمود : «اى ابوالقاسم ! به خدا سوگند، این [عقاید]، دین خداست که آن را براى بندگانش برگزیده است. پس بر آن، ثابت باش. خداوند، تو را بر طریق ثابت در زندگى دنیا و آخرت پایدار بدارد!».
اعیاد شیعیان
سید بن طاوس رحمه الله:
سید بن طاوس در کتاب زوائد الفوائد از ابن أبی العلاء الهمدانی الواسطی و یحیی بن محمد بن حویج البغدادی روایت می کند که روزى ما منازعه کردیم در باب عمر بن الخطاب و رفتیم در شهر قم به نزد احمد بن اسحاق قمى که از خواص اصحاب حضرت امام على نقى علیه السّلام و امام حسن عسکرى صلوات اللّه علیهما بود و به خدمت حضرت صاحب الامر علیه السّلام نیز رسیده بود و چون در را کوبیدیم دختر عراقیه بیرون آمد و احوال احمد را از او پرسیدیم گفت: او امروز مشغول اعمال نماز عید است و آن روز نهم ماه ربیع الاوّل بود. گفتیم: سبحان اللّه! عیدهاى مؤمنان چهار است عید فطر و عید اضحى و عید غدیر و روز جمعه. آن دختر گفت که احمد بن اسحاق از حضرت امام على نقى علیه السّلام روایت مىکند که امروز روز عید است و بهترین عیدهاست نزد اهل بیت علیهم السّلام و شیعیان ایشان. ما گفتیم که رخصت بطلب که به نزد او آییم. چون آن دختر او را خبر کرد، بیرون آمد به سوى ما و لنگى بسته بود و عبایى بر خود پیچیده بود و بوى مشک از او ساطع بود.ما گفتیم که این چه حالت است که در تو مشاهده مىکنیم؟ گفت: الحال از غسل عید فارغ شدهام. گفتیم: امروز مگر عید است؟ گفت: بلى. و ما را به خانه برد و بر روى کرسى نشاند و گفت: روزى با جمعى از برادران خود به نزد مولاى خود حضرت امام حسن عسکرى علیه السّلام رفتیم در«سرّ من را»در مثل این روز که شما به نزد من آمدهاید. چون رخصت یافتیم و به خدمت حضرت رسیدیم،دیدم که حضرت مجلس خود را آراسته و مجمره در پیش خود گذاشته است و به دست مبارک خود عود در آن مجمره مىاندازد و مجلس خود را مزیّن گردانیده است و غلامان و خدمتکاران خود را جامههاى فاخر پوشانیده است. گفتیم: یا ابن رسول اللّه! پدران و مادران ما فداى تو باد، آیا از براى اهل بیت امروز فرح تازهاى روى داده است؟ حضرت فرمود که کدام روز حرمتش از این روز نزد اهل بیت عظیمتر است! به درستى که خبر داد مرا پدرم که خذیفة بن یمانى در روز نهم ماه ربیع الاول داخل شد بر جدّم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خذیفه گفت که دیدم حضرت امیر المؤمنین و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین صلوات اللّه علیهم را که با حضرت رسالت پناه صلّى اللّه علیه و آله طعام تناول مىنمودند و آن حضرت بر روى ایشان تبسّم مىنمود و با امام حسن و امام حسین علیهما السّلام مىگفت: بخورید،گوارا باد از براى شما برکت و سعادت این روز!به درستى که این روزى است که حق تعالى هلاک مىکند در این روز دشمن خود و دشمن جدّ شما را و مستجاب مىگرداند در این روز دعاى ما در شما را؛بخورید که این روزى است که حق تعالى در این روز قبول مىکند اعمال شیعیان و محبّان شما را؛ بخورید که این روزى است که ظاهر مىشود راستى گفته خدا که مىفرماید: فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خٰاوِیَةً بِمٰا ظَلَمُوا (یعنى: این است خانههاى ایشان که خالى گردیده است به سبب ستمهاى ایشان) بخورید که این روزى است که شکسته مىشود در این روز شوکت دشمن جدّ شما و یارىکنندۀ دشمن شما؛ بخورید که این روزى است که در این روز هلاک مىشود فرعون اهل بیت من و ستمکنندۀ بر ایشان و غصبکنندۀ حقّ ایشان؛ بخورید که این روزى است که حق تعالى عملهاى دشمنان شما را باطل و هبا مىگرداند. ...
سید بن طاوس در کتاب زوائد الفوائد از ابن أبی العلاء الهمدانی الواسطی و یحیی بن محمد بن حویج البغدادی روایت می کند که روزى ما منازعه کردیم در باب عمر بن الخطاب و رفتیم در شهر قم به نزد احمد بن اسحاق قمى که از خواص اصحاب حضرت امام على نقى علیه السّلام و امام حسن عسکرى صلوات اللّه علیهما بود و به خدمت حضرت صاحب الامر علیه السّلام نیز رسیده بود و چون در را کوبیدیم دختر عراقیه بیرون آمد و احوال احمد را از او پرسیدیم گفت: او امروز مشغول اعمال نماز عید است و آن روز نهم ماه ربیع الاوّل بود. گفتیم: سبحان اللّه! عیدهاى مؤمنان چهار است عید فطر و عید اضحى و عید غدیر و روز جمعه. آن دختر گفت که احمد بن اسحاق از حضرت امام على نقى علیه السّلام روایت مىکند که امروز روز عید است و بهترین عیدهاست نزد اهل بیت علیهم السّلام و شیعیان ایشان. ما گفتیم که رخصت بطلب که به نزد او آییم. چون آن دختر او را خبر کرد، بیرون آمد به سوى ما و لنگى بسته بود و عبایى بر خود پیچیده بود و بوى مشک از او ساطع بود.ما گفتیم که این چه حالت است که در تو مشاهده مىکنیم؟ گفت: الحال از غسل عید فارغ شدهام. گفتیم: امروز مگر عید است؟ گفت: بلى. و ما را به خانه برد و بر روى کرسى نشاند و گفت: روزى با جمعى از برادران خود به نزد مولاى خود حضرت امام حسن عسکرى علیه السّلام رفتیم در«سرّ من را»در مثل این روز که شما به نزد من آمدهاید. چون رخصت یافتیم و به خدمت حضرت رسیدیم،دیدم که حضرت مجلس خود را آراسته و مجمره در پیش خود گذاشته است و به دست مبارک خود عود در آن مجمره مىاندازد و مجلس خود را مزیّن گردانیده است و غلامان و خدمتکاران خود را جامههاى فاخر پوشانیده است. گفتیم: یا ابن رسول اللّه! پدران و مادران ما فداى تو باد، آیا از براى اهل بیت امروز فرح تازهاى روى داده است؟ حضرت فرمود که کدام روز حرمتش از این روز نزد اهل بیت عظیمتر است! به درستى که خبر داد مرا پدرم که خذیفة بن یمانى در روز نهم ماه ربیع الاول داخل شد بر جدّم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خذیفه گفت که دیدم حضرت امیر المؤمنین و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین صلوات اللّه علیهم را که با حضرت رسالت پناه صلّى اللّه علیه و آله طعام تناول مىنمودند و آن حضرت بر روى ایشان تبسّم مىنمود و با امام حسن و امام حسین علیهما السّلام مىگفت: بخورید،گوارا باد از براى شما برکت و سعادت این روز!به درستى که این روزى است که حق تعالى هلاک مىکند در این روز دشمن خود و دشمن جدّ شما را و مستجاب مىگرداند در این روز دعاى ما در شما را؛بخورید که این روزى است که حق تعالى در این روز قبول مىکند اعمال شیعیان و محبّان شما را؛ بخورید که این روزى است که ظاهر مىشود راستى گفته خدا که مىفرماید: فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خٰاوِیَةً بِمٰا ظَلَمُوا (یعنى: این است خانههاى ایشان که خالى گردیده است به سبب ستمهاى ایشان) بخورید که این روزى است که شکسته مىشود در این روز شوکت دشمن جدّ شما و یارىکنندۀ دشمن شما؛ بخورید که این روزى است که در این روز هلاک مىشود فرعون اهل بیت من و ستمکنندۀ بر ایشان و غصبکنندۀ حقّ ایشان؛ بخورید که این روزى است که حق تعالى عملهاى دشمنان شما را باطل و هبا مىگرداند. ...
یاد لحظه مرگ
امام هادی علیه السلام فرمودند:
به یادآور آن هنگامى را که پیش روى خانواده ات در بستر مرگ افتاده اى و نه طبیبى مى تواند جلو مردنت را بگیرد و نه دوستى به کارت مى آید.
به یادآور آن هنگامى را که پیش روى خانواده ات در بستر مرگ افتاده اى و نه طبیبى مى تواند جلو مردنت را بگیرد و نه دوستى به کارت مى آید.
پرهیز از نحس شمردن ایام
حسن بن مسعود گفت:
خدمت امام هادی (علیه السلام) رسیدم در حالى که در مسیر راه انگشتم مجروح شده بود، و سوارى از کنارم گذشت و به شانه من صدمه زد، و در وسط جمعیت گرفتار شدم و لباسم را پاره کردند، گفتم: خدا مرا از شر تو اى روز حفظ کند، عجب روز شومى هستى! امام (علیه السلام) فرمودند: با ما ارتباط دارى و چنین مىگویى؟! و روز را که گناهى ندارد گناهکار مىشمرى؟ آن مرد عرض مىکند از شنیدن این سخن به هوش آمدم و به خطاى خود پى بردم، عرض کردم اى مولاى من من استغفار مىکنم، و از خدا آمرزش مىطلبم. امام (علیه السلام) فرمودند: روزها چه گناهى دارد که شما آنها را شوم مىشمرید هنگامى که کیفر اعمال شما در این روزها دامانتان را مىگیرد. حسن مىگوید: عرض کردم من براى همیشه از خدا استغفار مىکنم و این توبه من است اى پسر رسول خدا. امام هادی (علیه السلام) فرمودند: این براى تو فایدهاى ندارد، خداوند شما را مجازات مىکند به مذمت کردن چیزى که نکوهش ندارد، آیا تو نمىدانى که خداوند ثواب و عقاب مىدهد، و جزاى اعمال را در روزها در برابر حکم خداوند کار و تاثیرى قرار مده.
خدمت امام هادی (علیه السلام) رسیدم در حالى که در مسیر راه انگشتم مجروح شده بود، و سوارى از کنارم گذشت و به شانه من صدمه زد، و در وسط جمعیت گرفتار شدم و لباسم را پاره کردند، گفتم: خدا مرا از شر تو اى روز حفظ کند، عجب روز شومى هستى! امام (علیه السلام) فرمودند: با ما ارتباط دارى و چنین مىگویى؟! و روز را که گناهى ندارد گناهکار مىشمرى؟ آن مرد عرض مىکند از شنیدن این سخن به هوش آمدم و به خطاى خود پى بردم، عرض کردم اى مولاى من من استغفار مىکنم، و از خدا آمرزش مىطلبم. امام (علیه السلام) فرمودند: روزها چه گناهى دارد که شما آنها را شوم مىشمرید هنگامى که کیفر اعمال شما در این روزها دامانتان را مىگیرد. حسن مىگوید: عرض کردم من براى همیشه از خدا استغفار مىکنم و این توبه من است اى پسر رسول خدا. امام هادی (علیه السلام) فرمودند: این براى تو فایدهاى ندارد، خداوند شما را مجازات مىکند به مذمت کردن چیزى که نکوهش ندارد، آیا تو نمىدانى که خداوند ثواب و عقاب مىدهد، و جزاى اعمال را در روزها در برابر حکم خداوند کار و تاثیرى قرار مده.
مطیع خدا از خشم مردم نمیترسد
امام هادی علیه السلام فرمودند:
کسى که از آفریدگار پیروى کند از خشم آفریده ها باکى ندارد. و کسى که خدا را به خشم آورد، باید باور کند که مردم بر او خشم خواهند آورد.
کسى که از آفریدگار پیروى کند از خشم آفریده ها باکى ندارد. و کسى که خدا را به خشم آورد، باید باور کند که مردم بر او خشم خواهند آورد.
جبران گذشته
امام هادی علیه السلام فرمودند:
افسوس کوتاهى کارهاى گذشته را با تلاش در آینده جبران کنید.
افسوس کوتاهى کارهاى گذشته را با تلاش در آینده جبران کنید.
روز دیدار رهبری
امام هادی علیه السلام به ابواسحاق فرمودند:
در روز غدیر پیامبر اکرم (ص) برادرش علی (ع) را بلند کرد و به عنوان پرچمدار (و فرمانده) مردم و پیشوای بعد از خودش معرفی کرد. ابواسحاق گفت: عرض کردم، فدایت شوم راست فرمودی. به خاطر همین به زیارت و دیدار شما آمدم، گواهی میدهم که تو حجت خدا بر مردم هستی.
در روز غدیر پیامبر اکرم (ص) برادرش علی (ع) را بلند کرد و به عنوان پرچمدار (و فرمانده) مردم و پیشوای بعد از خودش معرفی کرد. ابواسحاق گفت: عرض کردم، فدایت شوم راست فرمودی. به خاطر همین به زیارت و دیدار شما آمدم، گواهی میدهم که تو حجت خدا بر مردم هستی.
اعمال، معیار ارزش
امام هادی علیه السلام فرمودند:
ارزش و موقعیّت مردم در دنیا به «اموال» آنان است، ولی در آخرت به «اعمال» آنان است.
ارزش و موقعیّت مردم در دنیا به «اموال» آنان است، ولی در آخرت به «اعمال» آنان است.
حسرتهای تفریط
امام هادی علیه السلام فرمودند:
یادآور حسرتهای تفریط و کوتاهی و تقصیرها را با گرفتن جانب احتیاط و جامع نگری و برنامه ریزی صحیح.
یادآور حسرتهای تفریط و کوتاهی و تقصیرها را با گرفتن جانب احتیاط و جامع نگری و برنامه ریزی صحیح.