یک نفر آمد صدایم کرد و رفت در قفس بودم، رهایم کرد و رفت الناز اسفند فر

یک سال دیگر آمد و دنیا عوض نشد چیزی بغیر پیرهن از ما عوض نشد میثم امانی

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم در میان لاله و گل آشیانی داشتیم رهی معیری

هر بد که به خود نمی پسندی با کس مکن ای برادر من سعدی

هر جا نقش پای تو بر خاک مانده است عشقت مرا به خاک همانجا کشانده است بهادر یگانه

هر آنگه که موی سیه شد سپید به بودن نماند فراوان امید فردوسی

هر چه گشتیم در این شهر نبود اهل دلی که بداند غم دلتنگی و تنهایی ما معین کرمانشاهی

همه کارم ز خود کامی به بد نامی کشید آخر نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفل ها حافظ

همه ی سهم من از عشق تو غم بود ولی دوست دارم که تو را شاد ببینم ای دوست سلمان هراتی

هیچ کس جای مرا دیگر نمی داند کجاست آنقدر در عشق او غرقم که پیدا نیستم معین کرمانشاهی