هر که نان از عمل خویش خورد منت حاتم طایی نبرد سعدی

هر که شد خاک نشین، برگ و بری پیدا کرد سبز شد دانه، چو با خاک سری پیدا کرد اعلایی

هر که از جاده ی انصاف نهد پا بیرون سینه ی او هدف تیر حوادث گردد

هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست حافظ

هر سر موی تو را با زندگی پیوندهاست با چنین دلبستگی از خود بریدن مشکل است صائب تبریزی

هر کجا رفتیم داغی بر دل ما تازه شد سوخت آخر جنس ما از گرمی بازارها بیدل دهلوی

هر کجا شاخه گلی همرنگ خون روید ز خاک کشته ی عشقی است مدفون، از مزار ما مپرس پرتو بیضایی

هر کجا عدل روی بنموده است نعمت اندر جهان بیفزوده است سنایی

هر که در کارها شتاب کند خانه عقل را خراب کند

هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد سعدی