می گفت به کوفه خبر از ذکر و دعا نیست

می گفت به کوفه خبر از ذکر و دعا نیست جز درهم و دینار کسی فکر خدا نیست وقتی که زمین خورد از آن بام دمی گفت یک ذره صفا نیست دلی را که وفا نیست ...

یا حسین ببین شده مقتلم دارالعماره

یا حسین ببین شده مقتلم دارالعماره یا حسین شد بدنم ز ظلمشان پاره پاره دو دست من به کوچه بسته شد اعضای من زهم گسسته شد شهادت حضرت مسلم علیه...

بر یارهایِ مختصرت گریه می کنم

بر یارهایِ مختصرت گریه می کنم چون هست آخرین سفرت گریه می کنم رفته ست پیکرم سرِ دارالاماره و خون می شود چنین جگرت؛ گریه می کنم شهادت حضرت...

پسرفاطمه افتاده ز پا یاور تو

پسرفاطمه افتاده ز پا یاور تو پیکرم باد به قربان سر و پیکر تو با تو این قدر بگویم که دگر کوفه میا می زند موج؛ دورویی، نشود باور تو شهادت حضرت...

در کوچه های کوفه غریبانه می روم

در کوچه های کوفه غریبانه می روم بودم شهیر شهر و چه بیگانه می روم دارم به دل ملامت و هستم به زیر دِین دلواپسم برای امیر جنان حسین شهادت حضرت...

سر به دار عشقم سر را فدایت می کنم

سر به دار عشقم سر را فدایت می کنم بین کوفه هستم و آقا صدایت می کنم کودکان من فدای  کودک و طفل رباب ذکرشان با کام عطشان یاحسین شد آب آب شهادت...

فلک جنگید تا مهمان بمیرد

فلک جنگید تا مهمان بمیرد شبیه ابرها  گریان بمیرد تمام کاسه های آب خون شد خدا می خواست... او عطشان بمیرد شهادت حضرت مسلم علیه السلام تسلیت...

میان واژه ها تردید آمد

میان واژه ها تردید آمد مصیبت نامه‌ی تهدید آمد غروبی روی بام شهر کوفه صدای گریه‌ی خورشید آمد شهادت حضرت مسلم علیه السلام تسلیت باد

مسلم نماز خود را با آه و ناله می خواند

مسلم نماز خود را با آه و ناله می خواند دامان سبز مسلم با گریه پُر گوهر شد فطرس ز داغ هجرش سوزد چه عاشقانه آتش گرفته عالم از غم چو باخبر شد ...

چون کوفه کس ندیده مهمان‌ستیز و قاتل

چون کوفه کس ندیده مهمان‌ستیز و قاتل مهمان شهر کوفه در کوچه در به در شد مهمان حبیب حق است، مهمان کشی روا نیست اما غریب کوفه، در کوفه جان به...