مسیر جاری :
مقصود خداوند ز خلقت عسلش بود
مقصود خداوند ز خلقت عسلش بود
خیر البشرش آیت ضرب المثلش بود
سرمایه و آرایه و آسایه هستی
یعنی که محمد همه ماحصلش بود
میلاد پیامبر اکرم صلّی...
آمده دنیا محمد، خاتم پیغمبران
آمده دنیا محمد، خاتم پیغمبران
در میان انبیا جشنی بپا شد در جنان
آمده تا یک جهان با او مسلمانی کند
بر مسلمانان بیان احکام قرآنی کند
میلاد...
آمنه روی نکویش بوسه باران می کند
آمنه روی نکویش بوسه باران می کند
جد او یک مکه را در خانه مهمان می کند
گردد این کودک امین مکه با خلق نکو
می شود پیغمبر و خلقی مسلمان می کند
...
گل بریزید آمده دنیا حبیب کردگار
گل بریزید آمده دنیا حبیب کردگار
عرشیان بهر تماشای رخ او بیقرار
هر دو عالم گشته روش از فروغ ایزدی
رحمت حق آمده بر هر دو عالم آشکار
میلاد پیامبر...
هوای شهر نسیم پیمبری دارد
هوای شهر نسیم پیمبری دارد
چقدر عطر گلاب معطری دارد
چه عاشقانه ملائک به هم خبر دادند
که این پسر قدم عشق پروری دارد
میلاد پیامبر اکرم صلّی...
خبرِ ولادتِ قبله و کعبه تا عیان شد
چه تکان تکانی افتاد به پیکرِ مدائن
خبرِ ولادتِ قبله و کعبه تا عیان شد
تبِ آتشینِ آتشکده شد ساکت و خاموش
بتِ سجده کرده میگفت خدایِ ما عیان...
داور به تو میبالد قرآن به تو مینازد
طوفان شده رام نوح از یمن ولای تو
بشکافته دریا را موسی به عصای تو
بر چرخ چهارم شد عیسی به هوای تو
از چاه برون آمد یوسف به دعای تو
داود ز بورش...
بر خیل رسل بودی ز آغاز پیمبر تو
بر خیل رسل بودی ز آغاز پیمبر تو
قرآن و نبوت را اول تو و آخر تو
مینای ولایت را ساقی تو ساغر تو
قانون نبوت را قاضی تو و داور تو
میلاد پیامبر...
ای روح قدس را بال از طایر اقبالت
ای روح قدس را بال از طایر اقبالت
آیات کتاب الله در حسن و خط و خالت
این هفت فلک خشتی از پایه اجلالت
خادم شده جبریلت سائل شده میکالت
حوران...
جبرییل امین خود را محتاج تو می داند
خورشید اگر وام از رخسار تو نستاند
تا حشر ز بی نوری بر کام افق ماند
جبرییل امین خود را محتاج تو می داند
بر خیل ملک دائم اوصاف تو را خواند
...
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...