مسیر جاری :
توفان خون ز چشم جهان جوش میزند
توفان خون ز چشم جهان جوش میزند
بر چرخ، نخل ماتمیان دوش میزند!
یا رب! شب مصیبت آرامسوز کیست
امشب که برق آه، رهِ هوش میزند؟
شهادت امام...
برخیز و باز بر سرِ نی آیهای بخوان
برخیز و باز بر سرِ نی آیهای بخوان
ای من فدای آن سرِ از تن جدای تو!
خون خداست خونِ تو و جز خدای نیست
ای کشتهی خدا! به خدا، خونبهای تو
...
تو هرچه داشتی به خدا دادی ای حسین
تو هرچه داشتی به خدا دادی ای حسین!
فردا خداست جزای تو
اندر مِنا ذبیح یکی بود و زنده رفت
ای صد ذبیح کشته شده در منای تو!
شهادت امام حسین علیه...
اجر هزار عمره و حج در طواف توست
رفتی به پاس حرمت کعبه به کربلا
شد کعبهی حقیقیِ دل، کربلای تو
اجر هزار عمره و حج در طواف توست
ای مروه و صفا به فدای صفای تو!
شهادت امام حسین...
خورشید و ماه و جنّ و ملک خون گریستند
در حیرتم چه شد که نشد آسمان خراب
وقتی شنید نالهی واغربتای تو
خورشید و ماه و جنّ و ملک خون گریستند
وقتی میان لُجّهی خون بود جای تو
شهادت...
بوی بهشت میوزد از کربلای تو
بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای کشتهای که جان دو عالم فدای تو
دیوانهوار، آمدهام تا به قتلگاه
وقتی به استغاثه شنیدم صدای تو ...
شهادت...
گرم طواف، نیزه و شمشیر و تیرها
گرم طواف، نیزه و شمشیر و تیرها
دور شهید بیکفنی فَابکِ لِلحُسَین ...
با نعل تازه جای دگر غیر کربلا
تشییع شد مگر بدنی؟ فَابکِ لِلحُسَین
رحمی...
همپای چشمههای خروشان بگو حسین
روضه بخوان و لحظهی طغیان چشم ما
همپای چشمههای خروشان بگو حسین
دیدی اگر که جسم قمر زیر آفتاب
مانده سه روز بین بیابان بگو حسین ...
شهادت...
در هر مصیبت و محنی فَابکِ لِلحُسَین
در هر مصیبت و محنی فَابکِ لِلحُسَین
در هر عزای دلشکنی فَابکِ لِلحُسَین
در خیمهی مراثی و اندوه اهلبیت
قبل از شروع هر سخنی فَابکِ لِلحُسَین
...
وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
هر جا دلت گرفت کمی محتشم بخوان
هی در میان گریه بگو جان، بگو حسین
شهادت امام...
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
روزگارت بر مراد ، روزهایت شاد شاد ، آسمانت بی غبار ، سهم چشمانت بهار ،...
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
سرای احمد امشب رشک طور است
زمین و آسمان غرق سرور است
نهد پا در جهان...