مسیر جاری :
مگو حوران جنت را ز بازوی کبود خود
مگو حوران جنت را ز بازوی کبود خود
خدا را، زآن که میترسم شود جنت خراب امشب!
دلم شد آب از داغ تو، اشک از دیده جاری شد
نشستم در میان آتش و...
نخواهد رفت از یاد، آن رخ نیلی که من دیدم
نخواهد رفت از یاد، آن رخ نیلی که من دیدم
به جان من مگو این قصه با ختمی مآب امشب!
یتیمانت پریشانند از هجرانت ای زهرا!
نمیآید به چشم زینب...
به روی قبر زهرا گفت با چشم پر آب امشب
به روی قبر زهرا گفت با چشم پر آب امشب:
تو در زیر تراب و دیده گریان بوتراب امشب!
تو و زین پس بهشت جاودان و وصل پیغمبر
من و این سینۀ سوزان و...
پس از مادر چه تنها بود زینب
پس از مادر چه تنها بود زینب
امید قلب بابا بود زینب
به سر می کرد وقتی چادرش را
سر سجادۀ زهرا بود زینب
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
نمودم روی خود مخفی ز مولا
نمودم روی خود مخفی ز مولا
ز دشمن چون که سیلی خورده بودم
اگر دشمن نمی شد سدّ راهم
علی را من به خانه برده بودم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت...
چنان از ضرب سیلی رفتم از هوش
چنان از ضرب سیلی رفتم از هوش
که راه خانه را گم کرده بودم
مغیره گر نبود در آن کشاکش
علی را من به خانه برده بودم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)...
من آن شاخه گل افسرده بودم
من آن شاخه گل افسرده بودم
که در نشکفتگی پژمرده بودم
ز سوز سینه ام می نالم ای کاش
که در پشت همان در مرده بودم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت...
من و این داغِ در تکرار مانده
من و این داغِ در تکرار مانده
من و این آتش بیدارمانده
مپرس از من چرا دلتنگ هستم
دلم بین در و دیوار مانده
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت...
دوست دارم زینب من اشک چشمانم نبیند
دوست دارم زینب من اشک چشمانم نبیند
گه به نخلستان، و گاهی در دل صحرا! بگریم!
دوست دارم چون که افتد بر یتیمانت نگاهم
از غم امروزشان، وز غصۀ...
دوست دارم در شب سوگ تو ای ماه مدینه!
دوست دارم در شب سوگ تو ای ماه مدینه!
در کنار قبر تو آیم، تک و تنها بگریم!
دوست دارم سر فرود آرم من بی کس به چاهی
بر کشم فریاد غربت، های های...
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
روزگارت بر مراد ، روزهایت شاد شاد ، آسمانت بی غبار ، سهم چشمانت بهار ،...
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
سرای احمد امشب رشک طور است
زمین و آسمان غرق سرور است
نهد پا در جهان...