ای نور چشم مصطفی یا امام باقر

ای نور چشم مصطفی یا امام باقر مسموم از زهر جفا یا امام باقر از کودکی بر دوش خود کوه غم کشیدی در آفتاب کربلا تشنگی چشیدی شهادت امام باقر علیه...

از سوز تشنگی جگرم ناله می کند

از سوز تشنگی جگرم ناله می کند نذر حسین، روضه ی ده ساله می کند یاد لبان خشک و عطش خورده ی حسین بین دو نهر آب مرا واله می کند شهادت امام باقر...

با رفتنت دیگر تو آسوده ز دردى

با رفتنت دیگر تو آسوده ز دردى داغ یتیمى را به صادق هدیه کردى تاریکى صحن تو بر غربت گواه است شمعى ندارد قبر تو بى بارگاه است شهادت امام باقر...

سوز دلت از سینه ات بار سفر ساخت

سوز دلت از سینه ات بار سفر ساخت در سینه ما رفت و ما را دیده ‏تر ساخت پنجم امام و هفتمین معصوم هستى جانم فدایت پس چرا مسموم هستى شهادت امام...

حیات او همه با درد و رنج و غصه گذشت

ز دردهای نهانی که بود در دل او کسی نداشت خبر غیر خالق قیّوم حیات او همه با درد و رنج و غصه گذشت که بود ظلم به اولاد مصطفی مرسوم شهادت امام...

بود ز غربت قبرش برای ما معلوم

به غربت علی و خاندان او سوگند امام ما ز جهان رفت با دلی مغموم هماره قصه مظلومی‌‌اش به خاک بقیع بود ز غربت قبرش برای ما معلوم شهادت امام باقر...

ای دلت داغدار عاشورا

ای دلت داغدار عاشورا دیده ات اشکبار عاشورا آخرت داغ کربلا می کشت آخرین یادگار عاشورا دیده ای آنچه هیچ دیده ندید روضه هایی که هیچ کس نشنید ...

گهی به زخم زبان قلب حضرتش خستند

گهی به زخم زبان قلب حضرتش خستند گهی به خانه‌اش از کینه خصم برد هجوم بسان مادر و آباء رنج دیده‌‌ی خویش همیشه بود ز حقّ و حقوق خود محروم شهادت...

خاک بقیعت دل جلا، ای یادگار کربلا

خاک بقیعت دل جلا، ای یادگار کربلا قدرش فزون‌تر از طلا، ای یادگار کربلا شمعی شدی در زندگی، روشن نمودی سوختی غم ها کشیدی از بلا، ای یادگار کربلا ...

تنهاترین غریب دیار مدینه بود

تنهاترین غریب دیار مدینه بود او مرد علم و زهد و وقار و سکینه بود صد باب علم از کلماتش گشوده شد در بین عالمان به خدا بی قرینه بود شهادت امام...