دو مادر و چهار امامید در بقیع

دو مادر و چهار امامید در بقیع با غصه ها و درد علی آشناترین هستید در مدینه پس از این هزار سال ام البنین و فاطمه را مبتلاترین شهادت امام صادق...

ای صحن خاکی حرمت دلرباترین

ای صحن خاکی حرمت دلرباترین گرد و غبار مرقد تو کیمیاتربن در ذهن ما حریم شما فوق جنت است ای گنبد نداشته ی تو طلاترین شهادت امام صادق علیه السلام...

ارث زهرایی این آقاست که کاشانه اش

ارث زهرایی این آقاست که کاشانه اش بین شهر مادری چون بیت مادر سوخته او نمی سوزد میان شعله ها و مانده ام با جسارت، عدّه ای گفتند کوثر سوخته  ...

نشسته روی لبم باز نام حضرت صادق

نشسته روی لبم باز نام حضرت صادق نوشته اند مرا هم، غلام حضرت صادق فدای لحن فصیح و پیام حضرت صادق ستون مذهب ما شد، کلام حضرت صادق شهادت امام...

روحِ او از تنش جدا مى‌بود

پیرِمردى که بینِ سجاده همه دم ذکرِ او خدا می‌بود کنجِ این خانه‌ى پُر از ماتم روحِ او از تنش جدا مى‌بود شهادت امام صادق علیه السلام تسلیت...

آتش زدند بر در یک خانه بازهم

نشناختند خشک مقدس مئآب ها خورشیدِ علم را پَسِ ابر حجاب ها مُشتى، رُفوزه در پىِ درس و کتاب ها شاگردهایشان همه در رختخواب ها  آتش زدند بر در...

آقاى بى کسى که غم ارثیه داشته

آقاى بى کسى که غم ارثیه داشته اُنسى به داغِ مادرِ اِنسیه داشته کنج اتاقِ خویش حسینیه داشته با اهل خانه مجلسِ مرثیه داشته حالا گرفته روضه...

چه آورده سرت این روزگار بی مروت ها

چه آورده سرت این روزگار بی مروت ها چه دردی داشتی آقا، چرا با زهر درمان شد میان خانه ای که سوخته تا آخر عمرت به پا هر روز و هر شب روضه شام...

نوایت گاه وا اماه بود و گاه وا جداه

نوایت گاه وا اماه بود و گاه وا جداه بگو یاد چه افتادی چرا چشم تو گریان شد تو را بردند از آن کوچه ای که مادرت افتاد دلیل روشنی دارد اگر زانوت...

دوباره دست بستن شیوه ی دنیا پرستان شد

ندارد شهر زهرایی که یار رهبرش باشد  دوباره دست بستن شیوه ی دنیا پرستان شد پیاده، پا برهنه، پیر مردی در پی مرکب تمام عالم بالا، از این غصه...