مردي که واقعا بزرگ است حاکم بر واقعياتي است که خود پديدش آورده. «ناپلئون»

افتخار واقعي در اين است که آدمي کارهائي بکند که قابل نوشتن باشد، چيزهائي نويسد که قابل خواندن باشد، چنان زيست کند که دنيا را براي زيستن در آن...

اگر نويسنده مردمان را دوست نداشته باشد خوانندگان هم مطالبش را دوست نخواهند داشت. «کوليه»

خط زبان است، زبان بيان خرد است.

دانش را با نوشتن پاي بند کنيد، آنچه حفظ شود بگريزد و آنچه نوشته شود برقرار ماند.

روزنامه فرياد حيات و زندگي است. صوتي است که از پيکر جانداري بلند مي شود، نبضي است که مي زند و حرکت مي کند، گواهي است که هنوز قلب کار مي کند و...

روزنامه آسانترين راه اشاعه فرهنگ و بزرگترين وسيله ي بيداري مردم است. «ناپلئون»

نويسنده آن است که مردم را از پايه ي دون به پايه بلند رساند. «حکيم عمر خيام»

هيچ نويسنده اي نمي تواند ادعا نمايد که مصون از خطا و اشتباه است و فقط آنهائي که هرگز نويسندگي نکرده اند تصور مي کنند که نويسنده مصون از اشتباه...

هرگز درباره ي موضوعي چيز ننويسيد مگر آنکه بيشتر در آن باب زياد خوانده باشيد و هرگز درباره ي موضوعي چيزي نخوانيد مگر آن زمان که عطشي در آن باره...