از آزمایشگاه عشق می آیم

از آزمایشگاه عشق می آیم گروه خونی ام " تو" ی مثبت است !

به سلطان حقیقتها فراموشت نخواهم کرد

به سلطان حقیقتها فراموشت نخواهم کرد تو تنها شعله ای هستی که خاموشت نخواهم کرد

گر جفای روزگار تکه کند قلب مرا

گر جفای روزگار تکه کند قلب مرا روی هر تکه نویسم اسم زیبای تو را

لنگر عشق زدم بر دل طوفانی تو

لنگر عشق زدم بر دل طوفانی تو تکیه گاهم شده است ساحل بارانی تو

فریاد من از داغ توست

فریاد من از داغ توست بیهوده خاموشم نکن حالا که یادت می کنم دیگر فراموشم نکن

2 تا گل بگیر دستت

2 تا گل بگیر دستت ، یکی دست راست ، یکی دست چپ ، ولی من گل وسطی رو دوست دارم !

کاش دوست داشتن فرستادنی بود

کاش دوست داشتن فرستادنی بود تا از راه دور تقدیم تو می کردم

عشق یعنی جسم و جانم مال تو

عشق یعنی جسم و جانم مال تو عشق یعنی پرسش از احوال تو عشق یعنی از خودم من خسته ام عشق من ، به تو دل بسته ام

عشق تو به تار و پود جانم بسته است

عشق تو به تار و پود جانم بسته است بی روی تو درهای جهانم بسته است از دست تو خواهم که برآرم فریاد در پیش نگاه تو زبانم بسته است

دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست

دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست