مسیر جاری :
گر در ازای عشق، غم عالمم دهی
گر در ازای عشق، غم عالمم دهی
با عالمی معاوضه این غم نمیکنم
جز راه پاک دوست یقیناً نمیروم
جز انتخاب عشق مسلم نمیکنم
با بار گناه آمدهام بر در تو
با بار گناه آمدهام بر در تو
با روی سیاه آمده ام محضر تو
در دست من نامهسیه چیزی نیست
جز دامن پر ز مهر پیغمبر تو
به درگاهت آمد گدایی گرفتار
به درگاهت آمد گدایی گرفتار
بریده ز یار و گرفتار اغیار
زمین خورده بارش، زمین خورده هربار
تو امشب دوا کن شده سخت بیمار...
جز آرزوی وصل تو یک دم نمیکنم
جز آرزوی وصل تو یک دم نمیکنم
یکدم ز سینه مهر تو را کم نمیکنم
ای آن که سربلند مرا آفریدهای
جز پیش آستان تو سَر، خَم نمیکنم
به امید نگاه تو خدای آسمانی ها
به امید نگاه تو خدای آسمانی ها
منم تنهاترین تنها گدای آسمانی ها
گناه از توبه میترسد من از پایان تنهایی
ولی آموختم توبه به پای آسمانی ها
این عمرگران را به چه دادیم همی
این عمرگران را به چه دادیم همی
پرونده حساب در زمان باید کرد
یک روز پشیمان ز عملهای غلط
هم شکوه ز عقل نیمه جان باید کرد
الهی آمدم سویت دگر بار
الهی آمدم سویت دگر بار
به آهی سینه سوز و چشم خونبار
نموده توبه و توبه شکستم
نه یکبار و دو باره بلکه صد بار
چقدر دور شدم از تو! دورتر مَپَسَند
چقدر دور شدم از تو! دورتر مَپَسَند
که آنکه دور شد از تو فقط گناه کند
قَسَم به عِزّتِ تو خورده است این شِیطان
که گوشه گوشه ی قَلبِ مَرا سیاه...
رسیده است گدایَت که آه آه کند
رسیده است گدایَت که آه آه کند
مَگر که چَشمِ کریمَت به او نِگاه کند
اگر کُمَک نکُنی، این گِدا چِکار کُند؟
کُجا رَوَد سَحر و گریه گاه گاه کند
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
باز آمدهام پیش تو تشریح کنم
این مشت گرهکردۀ خون را، دل را
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
وقتی که زندگی برایت سخت شد،یادت باشد دریای آرام،ناخدای قهرمان نمی سازد.
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
جز توكل بر خدا سرمايهاي در كار نيست
هر كه را باشد توكل، كار او دشوار...
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
سعديا عمر عزيز است به غفلت مگذار / وقت فرصت نشود فوت مگر نادان را (سعدي...