چقدر دور و برت همهمه بر پا شده است

چقدر دور و برت همهمه بر پا شده است نه! قیامت نشده محشرکبری شده است آب را در وسط راه کسی گل کردند علقمه گریه کن حضرت سقا شده است شهادت حضرت...

چرا افتاده‌ای ای سرو خسته

چرا افتاده‌ای ای سرو خسته چرا خون بر دو چشمانت نشسته دو چشمت وا کن و بنما نظاره به دیدن آمده پهلو شکسته شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام تسلیت...

کنارِ‌علقمه غوغا به پا شد

کنارِ‌علقمه غوغا به پا شد حرم یک مرتبه ماتم سرا شد حسین آمد ولی سقا نیامد گمان عباس ما حاجت روا شد شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام تسلیت باد

خون و خاک و تیر با چشم شما آغشته بود

خون و خاک و تیر با چشم شما آغشته بود دور تا دورت شکسته تیغ بود و دشنه بود خون فرقت در میان هر دو ابرویت نوشت ساقی لب تشنگان عباس خود لب تشنه...

ای وای که آب آور لشکر به زمین خورد

ای وای که آب آور لشکر به زمین خورد بر دیده‌‌ی سقّای حرم، نیزه‌‌ی کین خورد در روبرویش کوفه نمی‌‌شد چو حریفش چند ضربه‌‌ی بی‌‌فاصله از سمت پسین...

حسین که بر دو دستش، نشسته خونِ عباس

حسین که بر دو دستش، نشسته خونِ عباس چگونه تا حرمگاه، رَود بدون عباس به دیده‌اش هویداست، سپرده در بیابان پیکر پاک و نعشِ، آلاله‌گون عباس شهادت...

خشکیده اگر نایت در آب فرات پایت

خشکیده اگر نایت در آب فرات پایت دیدی لب یاران را با دیده بینایت حقّا که ابا فضلی، سرلشکر با فضلی ای ماه بنی هاشم، سر تا کف پا فضلی شهادت...

اباالفضلی و بر نفس، امیری

اباالفضلی و بر نفس، امیری که لب تشنه لبِ آب بمیری ولی دست ستم پیشه نگیری رهِ خواری و ذلت نپذیری شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام تسلیت باد

با منصب سقایی، عطشان لب دریایی

با منصب سقایی، عطشان لب دریایی خشکیده لب و نایی، عطشان لب دریایی با این دل شیدایی، عطشان لب دریایی حقّا که تو آقایی، عطشان لب دریایی شهادت...

تو که پرورده‌ای لایق، به درگاه حسین بودی

تو که پرورده‌ای لایق، به درگاه حسین بودی به وقت شادی و ماتم، به همراه حسین بودی سرای سینه‌ات هر دم، لبالب از وفا باشد که یاد تشنه کامان در،...