0
مسیر جاری :
يکي از بزرگان اهل تميز سعدی شیرازی

يکي از بزرگان اهل تميز

يکي از بزرگان اهل تميز شاعر : سعدي حکايت کند ز ابن عبدالعزيز يکي از بزرگان اهل تميز فرو مانده در قيمتش جوهري که بودش نگيني بر انگشتري دري بود در روشنايي چو روز ...
خبر يافت گردن‌کشي در عراق سعدی شیرازی

خبر يافت گردن‌کشي در عراق

خبر يافت گردن‌کشي در عراق شاعر : سعدي که مي‌گفت مسکيني از زير طاق خبر يافت گردن‌کشي در عراق پس اميد بر در نشينان برآر تو هم بر دري هستي اميدوار دل دردمندان برآور ز...
تو کي بشنوي ناله‌ي دادخواه سعدی شیرازی

تو کي بشنوي ناله‌ي دادخواه

تو کي بشنوي ناله‌ي دادخواه شاعر : سعدي به کيوان برت کله‌ي خوابگاه؟ تو کي بشنوي ناله‌ي دادخواه اگر دادخواهي برآرد خروش چنان خسب کايد فغانت به گوش که هر جور کو مي‌کند...
شنيدم که داراي فرخ تبار سعدی شیرازی

شنيدم که داراي فرخ تبار

شنيدم که داراي فرخ تبار شاعر : سعدي ز لشکر جدا ماند روز شکار شنيدم که داراي فرخ تبار بدل گفت داراي فرخنده کيش دوان آمدش گله‌باني به پيش ز دورش بدوزم به تير خدنگ ...
شنيدم که فرماندهي دادگر سعدی شیرازی

شنيدم که فرماندهي دادگر

شنيدم که فرماندهي دادگر شاعر : سعدي قبا داشتي هر دو روي آستر شنيدم که فرماندهي دادگر ز ديباي چيني قبايي بدوز يکي گفتش اي خسرو نيکروز وز اين بگذري زيب و آرايش است ...
وگر داني اندر تبارش کسان سعدی شیرازی

وگر داني اندر تبارش کسان

وگر داني اندر تبارش کسان شاعر : سعدي برايشان ببخشاي و راحت رسان وگر داني اندر تبارش کسان چه تاوان زن و طفل بيچاره را؟ گنه بود مرد ستمگاره را وليکن در اقليم دشمن مران...
ز درياي عمان برآمد کسي سعدی شیرازی

ز درياي عمان برآمد کسي

ز درياي عمان برآمد کسي شاعر : سعدي سفر کرده هامون و دريا بسي ز درياي عمان برآمد کسي ز هر جنس در نفس پاکش علوم عرب ديده و ترک و تاجيک و روم سفر کرده و صحبت آموخته ...
بسي بر نيايد که بنياد خود سعدی شیرازی

بسي بر نيايد که بنياد خود

بسي بر نيايد که بنياد خود شاعر : سعدي بکند آن که بنهاد بنياد بد بسي بر نيايد که بنياد خود نه چندان که دود دل طفل و زن خرابي کند مرد شمشير زن بسي ديده باشي که شهري...
حکايت کنند از بزرگان دين سعدی شیرازی

حکايت کنند از بزرگان دين

حکايت کنند از بزرگان دين شاعر : سعدي حقيقت شناسان عين اليقين حکايت کنند از بزرگان دين همي راند رهوار و ماري به دست که صاحبدلي بر پلنگي نشست بدين ره که رفتي مرا ره...
اتابک محمد شه نيکبخت سعدی شیرازی

اتابک محمد شه نيکبخت

اتابک محمد شه نيکبخت شاعر : سعدي خداوند تاج و خداوند تخت اتابک محمد شه نيکبخت به دولت جوان و به تدبير پير جوان جوان‌بخت روشن‌ضمير به بازو دلير و به دل هوشمند به...