هست يکي نيمه‌ي عمر تو روز
هست يکي نيمه‌ي عمر تو روز شاعر : جامي نيمه‌ي ديگر شب انجم فروز هست يکي نيمه‌ي عمر تو روز مي‌گذرد، آن به خود و...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي به سرت افسر فرماندهي!
اي به سرت افسر فرماندهي! شاعر : جامي افسرت از گوهر احسان تهي! اي به سرت افسر فرماندهي! خالي از آن مايه‌ي دردسرست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بود يکي شاه که در ملک و مال
بود يکي شاه که در ملک و مال شاعر : جامي عهد وزيري چو رسيدي به سال بود يکي شاه که در ملک و مال چون قلم از بند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
زاغي از آنجا که فراغي گزيد
زاغي از آنجا که فراغي گزيد شاعر : جامي رخت خود از باغ به راغي کشيد زاغي از آنجا که فراغي گزيد خال سيه گشت رخ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نقش سراپرده‌ي شاهي‌ست حسن
نقش سراپرده‌ي شاهي‌ست حسن شاعر : جامي لمعه‌ي خورشيد الهي‌ست حسن نقش سراپرده‌ي شاهي‌ست حسن تازه کن عهد قديم دل...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
رونق ايام جواني‌ست عشق
رونق ايام جواني‌ست عشق شاعر : جامي مايه‌ي کام دو جهاني‌ست عشق رونق ايام جواني‌ست عشق ذوق تجرد به ملک عشق داد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نقش شفانامه‌ي عيسي‌ست اين
نقش شفانامه‌ي عيسي‌ست اين شاعر : جامي يا رقم خامه‌ي ماني‌ست اين نقش شفانامه‌ي عيسي‌ست اين يا گلي از گلشن راز...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي حيات دل هر زنده دلي
اي حيات دل هر زنده دلي شاعر : جامي سرخ رويي ده هر جا خجلي اي حيات دل هر زنده دلي کار شيرين کن شيرين کاران ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شب که زد تيرگي مهره‌ي گل
شب که زد تيرگي مهره‌ي گل شاعر : جامي قيرگون خيمه ز مخروطي ظل شب که زد تيرگي مهره‌ي گل گشت بر مرغ دلم عالم تنگ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي قوي ربقه‌ي اخلاص به تو
اي قوي ربقه‌ي اخلاص به تو شاعر : جامي خلعت لطف سخن خاص به تو اي قوي ربقه‌ي اخلاص به تو هر يک آويزه‌ي گوش دگرست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سعدي آن بلبل «شيراز سخن»
سعدي آن بلبل «شيراز سخن» شاعر : جامي در گلستان سخن دستان زن سعدي آن بلبل «شيراز سخن» از نواي سحري سحرنماي ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي درين کارگه هوش‌رباي
اي درين کارگه هوش‌رباي شاعر : جامي روز و شب چشم نه و گوش‌گشاي! اي درين کارگه هوش‌رباي نه به گوش‌ات ز شنيدن خبري،...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
داشت غوکي به لب بحر وطن
داشت غوکي به لب بحر وطن شاعر : جامي دايم از بحر همي راند سخن داشت غوکي به لب بحر وطن گوهر مدحت دريا سفتي روز...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي پر از فيض وجود تو جهان!
اي پر از فيض وجود تو جهان! شاعر : جامي غرق نور تو چه پيدا چه نهان! اي پر از فيض وجود تو جهان! با همه، بي‌همه،...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
پور عمران به دلي غرقه‌ي نور
پور عمران به دلي غرقه‌ي نور شاعر : جامي مي‌شد از بهر مناجات به طور پور عمران به دلي غرقه‌ي نور قائد لشکر مهجوران...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي درين دامگه وهم و خيال
اي درين دامگه وهم و خيال شاعر : جامي مانده در ربقه‌ي عادت مه و سال اي درين دامگه وهم و خيال در خلاف آمد عادت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
صادقي را غم شبگير گرفت
صادقي را غم شبگير گرفت شاعر : جامي صبحدم دست يکي پير گرفت صادقي را غم شبگير گرفت بهر معراج مقامات بلند کمر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي دل اهل ارادت به تو شاد!
اي دل اهل ارادت به تو شاد! شاعر : جامي به تو نازم! که مريدي و مراد اي دل اهل ارادت به تو شاد! هر چه هست از طرف...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي رقم کرده‌ي تو حرف گناه!
اي رقم کرده‌ي تو حرف گناه! شاعر : جامي نامه‌ي عمرت ازين حرف سياه! اي رقم کرده‌ي تو حرف گناه! مرگ بر حرف تو انگشت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مي‌شد اندر حشم حشمت و جاه
مي‌شد اندر حشم حشمت و جاه شاعر : جامي پادشاوار وزيري بر راه مي‌شد اندر حشم حشمت و جاه موکبش ناظم عالي گهران ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390