چون شد اين اعتقادنامه درست
چون شد اين اعتقادنامه درست شاعر : جامي باز گردم به کار و بار نخست چون شد اين اعتقادنامه درست حاصل روزگار من عشق...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بود در عهد بوعلي سينا
بود در عهد بوعلي سينا شاعر : جامي آن به کنه اصول طب بينا بود در عهد بوعلي سينا شد ز ماخوليا پريشانحال ز آل...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
جامي! از شعر و شاعري بازآي!
جامي! از شعر و شاعري بازآي! شاعر : جامي با خموشي ز شعر دمساز آي! جامي! از شعر و شاعري بازآي! بهر آن شعر، مو شکافتن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چون رسيدم شب بدين جا زين خطاب
چون رسيدم شب بدين جا زين خطاب شاعر : جامي در ميان فکر تم بربود خواب چون رسيدم شب بدين جا زين خطاب پاک و روشن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شهرياري بود در يونان زمين
شهرياري بود در يونان زمين شاعر : جامي چون سکندر صاحب تاج و نگين شهرياري بود در يونان زمين کاخ حکمت را قوي کرده...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چون سلامان هفته‌اي محمل براند
چون سلامان هفته‌اي محمل براند شاعر : جامي پندگويان را بر او دستي نماند چون سلامان هفته‌اي محمل براند بار خود...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شير خدا شاه ولايت علي
شير خدا شاه ولايت علي شاعر : جامي صيقلي شرک خفي و جلي شير خدا شاه ولايت علي تير مخالف به تنش جا گرفت روز احد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بسته به صد مهر بر اطراف شط
بسته به صد مهر بر اطراف شط شاعر : جامي عقد محبت کشفي با دو بط بسته به صد مهر بر اطراف شط قاعده‌ي صحبتشان استوار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بود يکي شاه که در ملک و مال
بود يکي شاه که در ملک و مال شاعر : جامي عهد وزيري چو رسيدي به سال بود يکي شاه که در ملک و مال چون قلم از بند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
پور عمران به دلي غرقه‌ي نور
پور عمران به دلي غرقه‌ي نور شاعر : جامي مي‌شد از بهر مناجات به طور پور عمران به دلي غرقه‌ي نور قائد لشکر مهجوران...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي رقم کرده‌ي تو حرف گناه!
اي رقم کرده‌ي تو حرف گناه! شاعر : جامي نامه‌ي عمرت ازين حرف سياه! اي رقم کرده‌ي تو حرف گناه! مرگ بر حرف تو انگشت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اين محيط کرم‌ات عرش صدف!
اين محيط کرم‌ات عرش صدف! شاعر : جامي عرشيان در طلب‌ات باد به کف! اين محيط کرم‌ات عرش صدف! کشتي افتاده به توفان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
درين نوبتگه صورت پرستي
درين نوبتگه صورت پرستي شاعر : جامي زند هر کس به نوبت کوس هستي درين نوبتگه صورت پرستي ز اسمي بر جهان افتاده نوري‌ست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شبي يوسف به پيش چشم يعقوب
شبي يوسف به پيش چشم يعقوب شاعر : جامي که پيش او چو چشمش بود محبوب شبي يوسف به پيش چشم يعقوب به خنده نوش نوشين...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چو از دستان آن ببريده‌دستان
چو از دستان آن ببريده‌دستان شاعر : جامي همه از خود پرستي بت‌پرستان چو از دستان آن ببريده‌دستان بسي از پيشتر شد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بحمدالله که بر رغم زمانه
بحمدالله که بر رغم زمانه شاعر : جامي به پايان آمد اين دلکش فسانه بحمدالله که بر رغم زمانه به دامن پاي جمعيت کشيدند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چون مانع دل‌رميده مجنون
چون مانع دل‌رميده مجنون شاعر : جامي از صحبت آن نگار موزون چون مانع دل‌رميده مجنون آن در همه فن بزرگ کارش يعني...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سکندر چو ز آلايش جهل پاک
سکندر چو ز آلايش جهل پاک شاعر : جامي شد از علم يونانيان بهره‌ناک، سکندر چو ز آلايش جهل پاک نگونسار شد دولت فيلقوس...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
به بقراط شد علم طب آشکار
به بقراط شد علم طب آشکار شاعر : جامي به او گشت قانون آن استوار به بقراط شد علم طب آشکار دو صد خرقه‌ي تن رفو يافته‌ست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سکندر چو زد از وصيت نفس
سکندر چو زد از وصيت نفس شاعر : جامي ز عالم نصيبش همان بود و بس! سکندر چو زد از وصيت نفس به ملک دگر تافت عزم‌اش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390