پرسشهای دوازدهم و سیزدهم از دادستان دینی
چکیده
بر پایهی کتاب دادستان دینی، روانِ در گذشته در چهارمین روز پس از مرگ داوری میشود. زیرا بنا به باور زردشتی که نباید آب، خاک و آتش آلوده شود، اجساد بر فراز بلندیها گذاشته میشوند تا در دسترس پرندگان و لاشخوران قرار گیرد. روان تا سه روز نخست، نالان بر سر جسد خود مینشیند و پس از سه روز، ناامید شده و میرود. روان تنها در دوران برزخ به کیفر گناهان خود میرسد و تا روز رستاخیز همگی افراد از گناهان پاک شده و به سوی بهشت، برترین زندگی رهسپار میشوند.
تعدتد کلمات: 1296 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
بر پایهی کتاب دادستان دینی، روانِ در گذشته در چهارمین روز پس از مرگ داوری میشود. زیرا بنا به باور زردشتی که نباید آب، خاک و آتش آلوده شود، اجساد بر فراز بلندیها گذاشته میشوند تا در دسترس پرندگان و لاشخوران قرار گیرد. روان تا سه روز نخست، نالان بر سر جسد خود مینشیند و پس از سه روز، ناامید شده و میرود. روان تنها در دوران برزخ به کیفر گناهان خود میرسد و تا روز رستاخیز همگی افراد از گناهان پاک شده و به سوی بهشت، برترین زندگی رهسپار میشوند.
تعدتد کلمات: 1296 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
نویسنده: فاطمه جدلی
دادستان دینی به معنی مجموعه آراء دینی، کتابی است به زبان پهلوی (= فارسی میانه) از منوچهر موبد موبدان زردشتیان کرمان و فارس که در نیمهی دوم قرن سوم هجری (نهم میلادی) میزیسته است. این اثر شامل یک مقدمه و نود و دو پرسش و پاسخ گوناگون است. این پرسشها از سوی مهر خورشید، پسر آذرماه و دیگر زردشتیان است که منوچهر بدانها پاسخ گفته است. کتاب، به ویژه مقدمهی آن، دارای نثری پیچیده و دشوار است و به لحاظ دربرداشتن مسائل و مشکلاتی که زردشتیان در قرن سوم هجری در برخورد با مسلمانان داشتهاند حائز اهمیت است. مطالب کتاب بسیار متنوع است و شامل پرسشهای یزدانشناختی، دینی، اخلاقی، اجتماعی، حقوقی، اقتصادی و نیز دربارهی آفرینش و پدیدههای طبیعی است (میرفخرایی، 1381: 5). تقریباً همهی مسائل دینی در آن مطرح شده است و از آن جا که دربردارندهی فتواهای دینی یک موبد بزرگ زردشتی است، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
پرسشهای 1 تا 3 دربارهی کیومرث، پیش نمونهی انسان، 4 تا 5 توجیه آزارهایی که به زردشتیان میرسد، 6 علت آفرینش انسان به صورت مادی، 7 و 8 خیرات برای شخص در گذشته، 9 تا 11 افزایش فایدهی کار نیک، 12 و 13 رسیدگی به اعمال روان و عقوبت پس از مرگ، 14 تا 17 سپردن لاشهی انسان به سگ و پرندگان، 18 تا 24 سرنوشت انسان پس از مرگ، 25 و 26 و 30 تا 33 دربارهی بهشت و دوزخ، 27 و 28 آیینهای دینی پس از درگذشت، 34 تا 36 پایان جهان و رستاخیز، 37 اندازهی کارهای نیک، 38 و 39 بستن کُستی (= کمربند آیینی)، 40 و 41 اعتقاد و بی اعتقادی به دین مزدیسنی، 42 آیین درون (= نان مقدس)، 43 تا 46 دستوری، موبدی، هیربدی و شاگردی، 47 اجرای آیینهای دینی، 48 احتکار غلات، 49 و 50 فروش می به غیر زردشتیان و نوشیدن آن خارج از اعتدال، 51 دبّه در آوردن در معامله، 52 معامله با کافران، 53 و 61 ارث، 54 تا 60 قیمومت، 62 مجاز و غیرمجاز بودن گرفتن دارایی از کافران، 63 کیومرث (= پیش نمونهی انسان) و مشی و شمیانه (= آدم و حوا)، 64 ازدواج با نزدیکان، 65 دستمزد اجرای آیینهادی دینی، 66 تا 69 رنگین کمان، صورماه، خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی، زلزله، 70 بخت و اقبال و عتمل، 71 تا 76 لوط، روسپیگری، 78 گناه آشامیدن آب بدون خواندن دعا، 79 و 80 مراسم دینی گیتی خرید، 81 دربارهی روحانیای که برای مراسم دینی مزد دریافت کرده ولی آن را انجام ندهد، 82 دربارهی روحانیای که اجرای مراسم هماگدین و دیگر آیینها را بپذیرد یا نه، 83 تا 88 دربارهی دستمزد اجرای آیینهای دینی و نذورات برای آتش و امور دیگر، 89 دربارهی بی مرگان، 90 دربارهی ساخت آسمان، 91 دربارهی آبها و رودها، 92 دربارهی تیشتر (= ستاره باران) و نقش آن در ایجاد باران (تفضلی، 1376: 151-153).
بخشهای دینی در تمام موارد سطحی نیست بلکه گاهی پارهای از اندیشههای بلند در آنها به چشم میخورد (تاوادیا، 1348" 112-114). تاریخ دقیق نگارش کتاب معلوم نیست، به نظر میرسد که زمان تألیف آن پیش از سال 880 میلادی باشد. دادستان دینی را هیربد تهمورس با مقابلهی چند دستنویس ویراسته و به چاپ آنها همت گماشته است، ولی متأسفانه پس از چاپ چهل پرسش و پاسخ از این جهان رخت بربسته است. پس از او پسرش ب.ت. آنکساربا بر آن شد که کار پدر را به پایان رساند، ولی پیش آمدهای روزگار او را از این کار بازداشته است و ناچار آنچه آماده بوده منتشر کرده است. به دلیل نایاب شدن این کتاب، در شمار گنجینهی دستنویسهای پهلوی و پژوهشهای ایرانی شمارهی 40 به چاپ رسید.
از فحوای مقدمه برمیآید که این سؤالات را به صورت مکتوب برای منوچهر فرستادهاند و وی پس از مدتی در فرصت مناسب به آنها پاسخ داده است. از همین مقدمه استنباط می شود که منوچهر در هنگام نوشتن این پاسخها در شیراز به سر میبرده است. سبک مشکل اثر تنها به دلیل مطالبی مانند فلسفه و یزدان شناسی که مستلزم شیوهی نگاری پیچیدهای است نبوده، بلکه سلیقهی شخصی و قدرت و توانایی نویسنده نیز بوده است. من.چهر درازنویسی و یکنواختی را دوست داشته و این موضوع هنگام سنجش با یک گفتار دیگر و دربارهی یک موضوع مشترک قابل تشخیص است. بخشهای دینی در تمام موارد سطحی نیست بلکه گاهی پارهای از اندیشههای بلند در آنها به چشم میخورد (تاوادیا، 1348" 112-114). تاریخ دقیق نگارش کتاب معلوم نیست، به نظر میرسد که زمان تألیف آن پیش از سال 880 میلادی باشد. دادستان دینی را هیربد تهمورس با مقابلهی چند دستنویس ویراسته و به چاپ آنها همت گماشته است، ولی متأسفانه پس از چاپ چهل پرسش و پاسخ از این جهان رخت بربسته است. پس از او پسرش ب.ت. آنکساربا بر آن شد که کار پدر را به پایان رساند، ولی پیش آمدهای روزگار او را از این کار بازداشته است و ناچار آنچه آماده بوده منتشر کرده است. به دلیل نایاب شدن این کتاب، در شمار گنجینهی دستنویسهای پهلوی و پژوهشهای ایرانی شمارهی 40 به چاپ رسید.
بیشتربخوانید : چشم انداز ادبیات داستانی پس از انقلاب
پرسش دوازدهم، پرسید که در شب چهارم، گناه را با ثواب انگارند (= حساب میکنند)، از ذمه رود (ثواب و گناه یکدیگر را خنثی میکنند)، یا گناهی که از او سر زد مجازات کنند و ثوابی که کرد مزد و پاداش دهند.
پاسخ این که شب سوم در بامداد آمار کرد [ن] گفته است.
بر گناهی که [با] ثوابی جبران کرد بر آن آمار نیاز نیست، چه آمار بر ثواب است که از آن خود او و این که چه به او تعلق دارد.
بر گناهی که بر ذمه اوست و این که چرا از ذمه او جدا میشود، به سبب آن محکوم میشود و آن را توزین میکنند و بیش و کمی ثواب و گناه چنین باشد که جانداران را بر ترازوی راست بدون چسبندگی (= بدون گرایش به هیچ سمت) میسنجند.
آن که داد (= دین) او خوب و بیشثواب [باشد]، آنگاه از عقوبت مقرر شدهی گناه سر زده میگذراند (= رد میشود، عبور میکند) و برای ثواب تا ابد خشنود میشود.
آنکه داد (= دین) او که بد و بیش گناه [باشد]، برای عمل ثواب به آرامش مقرر شده میرسد و برای گناهی که از او سر زد تا رستاخیز عقوبتمند میشود (= در عقوبت خواهد بود).
پرسش سیزدهم:
پرسش سیزدهم، پرسید که چه کسی آمار گناه و ثواب روان را کند.
آن را به کدام جایگاه کند. هنگامی که عقوبت کردند پس جایگاه ایشان کجا باشد.
پاسخ اینکه آمار کنشگران (= انجامدهندگان) در ثواب و گناه را تا کنشگر زنده باشد، هر روز سه بار امشاسپند (= مقدس بی مرگ) بهمن میکند چون خویشکاری (= وظیفه) او آمار کردن اندیشه و گفتاری و کردار همهی جهان مادی است.
دربارهی گناه همیمالی (= گناه نسبت به مردم) که مهر دروجان (= پیمانشکنان) میکنند گفته شده است که در گیتی نیز بر تن و خانواده و نسل مهر دروجان میآید در چگونگی آن که کجا و چه زمانی، ایزدمهر آمارگر در روز ستوش (= چهارمین روز پس از مرگ) برای پیمان (= اندازه گرفتن) ثواب و گناه و سامان [دادن] پرهیزگاری و بدکاری [به همراه] سروش پرهیزگار و رشن راست (از ایزدان داوری)، با تن پسین برای کامل کردن هر آمار آمار کنند، دادار اورمزد که خود از روز ستوش همه ی آمار اندیشه و گفتاری و کردار آفریدگان در خرد همه آگاه و آشکار است.
عقوبت به روان گناهکاران میرسد به سبب گناه مینوی که کرد و وابسته شد، به سبب عمل بزهی که ورزید و پرورد، عقوبت نخست در زمین سپس در دوزخ و در پایان در ساخت تن پسین به روان گناهکاران و بدکاران میرسد.
هنگامی که عقوبت در روز ستوش میگذرد (= به پایان میرسد) روان پرهیزگاران به بهشت، برترین زندگی، روان بدکاران به دوزخ و بدترین زندگی میرسد.
هنگامی که عقوبت آنان در فرشکرد (= بازسازی جهان) میگذرد (= به پایان میرسد)، در ساخت [تن پسین] پاکی از هر گناه خواهد رسید به همگی و نیکی، و برترین یعنی برترین زندگی بدون دشمنی (= بدون آفت و بلا) [خواهد رسید].
کتابنامه
آموزگار، ژاله و احمد تفضلی، 1375، زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن، تهران: معین.
تاوادیا، جهانگیر. 1348، زبان و ادبیات پهلوی، ترجمهی سیفالدین نجم آبادی. تهران»: دانشگاه تهران.
تفضلی، احمد. 1376، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش ژاله آموزگار. تهران: سخن.
گنجینه دست نویسهای پهلوی و پژوهشهای ایرانی، شمارهی 40. 1355، به کوشش ماهیار نوایی و دیگران، شیراز: دانشگاه شیراز.
مزداپور، کتایون. 1369، شایست ناشایست، متنی به زبان پارسی میانه (پهلوی ساسانی). تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
میرفخرایی، مهشید. 1373، فرهنگ کوچک زبان پهلوی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
1381، «فصل 53 از دادستان دینی». نامهی پارسی، سال هفتم، شمارهی سوم، تهران: شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی.
منبع:
به یاد دکتر علی محمد حق شناس ، عنایت سمیعی وعباس مخبر ، نشر آگه ، چاپ اول 1390
پاسخ این که شب سوم در بامداد آمار کرد [ن] گفته است.
بر گناهی که [با] ثوابی جبران کرد بر آن آمار نیاز نیست، چه آمار بر ثواب است که از آن خود او و این که چه به او تعلق دارد.
بر گناهی که بر ذمه اوست و این که چرا از ذمه او جدا میشود، به سبب آن محکوم میشود و آن را توزین میکنند و بیش و کمی ثواب و گناه چنین باشد که جانداران را بر ترازوی راست بدون چسبندگی (= بدون گرایش به هیچ سمت) میسنجند.
آن که داد (= دین) او خوب و بیشثواب [باشد]، آنگاه از عقوبت مقرر شدهی گناه سر زده میگذراند (= رد میشود، عبور میکند) و برای ثواب تا ابد خشنود میشود.
آنکه داد (= دین) او که بد و بیش گناه [باشد]، برای عمل ثواب به آرامش مقرر شده میرسد و برای گناهی که از او سر زد تا رستاخیز عقوبتمند میشود (= در عقوبت خواهد بود).
پرسش سیزدهم:
پرسش سیزدهم، پرسید که چه کسی آمار گناه و ثواب روان را کند.
آن را به کدام جایگاه کند. هنگامی که عقوبت کردند پس جایگاه ایشان کجا باشد.
پاسخ اینکه آمار کنشگران (= انجامدهندگان) در ثواب و گناه را تا کنشگر زنده باشد، هر روز سه بار امشاسپند (= مقدس بی مرگ) بهمن میکند چون خویشکاری (= وظیفه) او آمار کردن اندیشه و گفتاری و کردار همهی جهان مادی است.
دربارهی گناه همیمالی (= گناه نسبت به مردم) که مهر دروجان (= پیمانشکنان) میکنند گفته شده است که در گیتی نیز بر تن و خانواده و نسل مهر دروجان میآید در چگونگی آن که کجا و چه زمانی، ایزدمهر آمارگر در روز ستوش (= چهارمین روز پس از مرگ) برای پیمان (= اندازه گرفتن) ثواب و گناه و سامان [دادن] پرهیزگاری و بدکاری [به همراه] سروش پرهیزگار و رشن راست (از ایزدان داوری)، با تن پسین برای کامل کردن هر آمار آمار کنند، دادار اورمزد که خود از روز ستوش همه ی آمار اندیشه و گفتاری و کردار آفریدگان در خرد همه آگاه و آشکار است.
عقوبت به روان گناهکاران میرسد به سبب گناه مینوی که کرد و وابسته شد، به سبب عمل بزهی که ورزید و پرورد، عقوبت نخست در زمین سپس در دوزخ و در پایان در ساخت تن پسین به روان گناهکاران و بدکاران میرسد.
هنگامی که عقوبت در روز ستوش میگذرد (= به پایان میرسد) روان پرهیزگاران به بهشت، برترین زندگی، روان بدکاران به دوزخ و بدترین زندگی میرسد.
هنگامی که عقوبت آنان در فرشکرد (= بازسازی جهان) میگذرد (= به پایان میرسد)، در ساخت [تن پسین] پاکی از هر گناه خواهد رسید به همگی و نیکی، و برترین یعنی برترین زندگی بدون دشمنی (= بدون آفت و بلا) [خواهد رسید].
کتابنامه
آموزگار، ژاله و احمد تفضلی، 1375، زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن، تهران: معین.
تاوادیا، جهانگیر. 1348، زبان و ادبیات پهلوی، ترجمهی سیفالدین نجم آبادی. تهران»: دانشگاه تهران.
تفضلی، احمد. 1376، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش ژاله آموزگار. تهران: سخن.
گنجینه دست نویسهای پهلوی و پژوهشهای ایرانی، شمارهی 40. 1355، به کوشش ماهیار نوایی و دیگران، شیراز: دانشگاه شیراز.
مزداپور، کتایون. 1369، شایست ناشایست، متنی به زبان پارسی میانه (پهلوی ساسانی). تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
میرفخرایی، مهشید. 1373، فرهنگ کوچک زبان پهلوی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
1381، «فصل 53 از دادستان دینی». نامهی پارسی، سال هفتم، شمارهی سوم، تهران: شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی.
منبع:
به یاد دکتر علی محمد حق شناس ، عنایت سمیعی وعباس مخبر ، نشر آگه ، چاپ اول 1390
بیشتر بخوانید :
سبکهای سنّتی داستان ایرانی
رمان اجتماعی در ایران
سرگذشت زبان فارسی در انقلاب مشروطیت