ما نیاز داریم که مهارت گوش دادن را، هم به صورت انفرادی و هم در خانواده توسعه دهیم. این فن میتواند بستر تصمیم گیری مناسب باشد؛ چراکه فرد احساس می کند کانون توجه قرار گرفته است. همه میخواهند جایگاهی داشته باشند تا دیگران به آنها توجه کنند. جایگاه موقعیتی است که فرزند شما احساس می کند با صمیمیت در کنار شماست، شما او را پذیرفتهای، با نشان دادن علاقه او را تأیید میکنی و به او اطمینان میدهی که به آسایش می رسد. وقتی او احساس کرد دیگران به او توجه می کنند، بیشتر احساس مسئولیت می کند. ما باید باهم صحبت کنیم و به حرفهای همدیگر گوش کنیم.
در زندگی، شیرینیها و تلخیها با یکدیگر همراه است و راهی برای یک دست ساختن آن به گونه ای که هیچ تلخی ای وجود نداشته باشد، دیده نمی شود. تلخیها بخشی از زندگی است که گاه خارج از اراده ما و گاه براساس رفتارهای اختیاری افراد پدید می آید. البته ما می توانیم درباره تلخیهایی که پیامد رفتارهای اختیاری است با یکدیگر سخن بگوییم، اما شرط آن این است که ابتدا از شیرینی های زندگی سخن بگوییم که آن هم پیامد رفتارهای اختیاری است. منفی نگری و اولویت دادن به احساس منفی در گفت وگو، با سلامت زندگی در تعارض است. به همین جهت، وقتی که عمیقا از فرزندتان گله مند هستید یا او سخنی می گوید که شما را عصبانی می کند، پیش از آنکه به احساس و اعمال منفی اشاره کنید، باید به او نشان دهید که به رفتارهای مثبت او و به خودش اهمیت می دهید و او را بسیار دوست دارید. او نیز پیش از هر نکته ای، باید دوستی خود به شما را ابراز کند.
در سایۂ گوش دادن، باید به فرزندان نشان دهیم که احساس آنها را درک کرده ایم و بازتاب احساسشان هستیم. بازتاب احساس، همان طور که از نام آن پیداست، به معنای منعکس کردن عواطف و احساسات دیگری است. منظور از بازتاب احساس، راه یافتن به محتوای عاطفی پیامهای فرزند و ارزش و اعتبار بخشیدن به آن احساسات، به واسطه بازگویی آن است.
خانوادهای موفق است که به فکر برنده شدن و نگران بازنده شدن نباشد و اصولا به گونه ای زندگی نکند که کسی به فکر مقابله و رقابت باشد، تا بحث برنده و بازنده مطرح شود. در چنین خانواده ای بدون اینکه از کسی حق سخن گفتن، اظهارنظر کردن و تصمیم گیری گرفته شود، همه اعضای خانواده می اندیشند، با انگیزه نظر می دهند و واقع بینانه به نتیجه ای که حاصل می شود، تن می دهند. برای رسیدن به تفاهم، استفاده از مهارت گوش کردن فعال ضروری است. پدر و مادر در چنین خانواده ای بسیار واقع بین هستند و با توجه به همین واقع بینی، از مهارت های گوش دادن فعال استفاده می کنند. آنها می دانند گوش دادن، مبنایی ترین راه برای از بین بردن بسیاری از سوء تفاهم هاست.
بازتاب احساس
در سایۂ گوش دادن، باید به فرزندان نشان دهیم که احساس آنها را درک کرده ایم و بازتاب احساسشان هستیم. بازتاب احساس، همان طور که از نام آن پیداست، به معنای منعکس کردن عواطف و احساسات دیگری است. منظور از بازتاب احساس، راه یافتن به محتوای عاطفی پیامهای فرزند و ارزش و اعتبار بخشیدن به آن احساسات، به واسطه بازگویی آن است. بازتاب احساس به فرد کمک می کند که حس کند، دیگران او را درک می کنند و به او گوش فرا میدهند. نوع تعامل شما با فرزندتان نشان میدهد که در بازتاب احساس، قوی یا ضعیف هستید. برای مثال، وقتی فرزند شما می گوید: «اصلا شما قدر مرا نمی دانید، مرا آدم حساب نمی کنید و به صورت موجودی دست دوم و نیازمند به من نگاه می کنید. من از این وضعیت بسیار عصبانی هستم»، گاه شما به او می گویید: «تو اگر از کار خود تا این حد تنفر داری چرا آن را رها نمیکنی؟ چه کسی به شما گفته است کار کنید؟». شما با اینکه سعی دارید راه حلی به او پیشنهاد کنید، او حس می کند که به او توجه نکرده اید و احساسات او را زیر پا گذاشته اید. او همدردی می خواهد، و اینکه به احساس او برچسب صحت بزنید یا حداقل با همراهی، آن را تعدیل کنید. وقتی چنین چیزی را از شما می بیند و احساس می کند که در برابر احساس پایداری او در زندگی، چقدر سرد و خشک هستید، به سرسختی رو می آورد، اما چنانچه شما پس از شنیدن سخنان او بگویید: «تو واقعا از اینکه در منزل این همه زحمت میکشی و کار میکنی ناراحت هستی؟ نباید چیزی پیش آید که باعث ناراحتی تو شود. من نیز ناراحتم از اینکه مسائلی باعث ناراحتی شما شده است». با این کلام، فرزندتان حس می کند که شما او را درک کرده و به او احترام گذاشته اید و به همین جهت، از فضای مقابله دور می شود.
بی توجهی افراد خانواده به یکدیگر، احساس بی مسئولیتی، نداشتن صمیمیت و بی توجهی به اهداف زندگی را در پی دارد. در چنین فضایی، اصلا احساسات بازتابی ندارد و ناامیدی از حمایت دیگران، بدبینی، عیب جویی، لجاجت و منفی گرایی فراوان را در پی می آورد. پدر و مادر درباره همه کارهای فرزندان، باید حساس باشند و هیچ کاری را بینظارت نگذارند، تفاوت های فرزندان را به خوبی بشناسند و به تناسب آن، رفتار کنند.
بازتاب محتوا
در کنار بازتاب احساس، بازتاب محتوا همچون بازتاب احساس، شبیه آینه ای است که در مقابل پیام های فرزند شما عمل می کند، با این تفاوت که بازتاب احساس، منعکس کننده عواطف است، اما بازتاب محتوا، منعکس کننده مفهوم یا مضمون بیانات فرزند شماست. بازتاب محتوا مثل عبارت مختصری عمل می کند که به همسر شما فرصت می دهد تا بفهمد که شما از عقل و منطق پیروی می کنید. در انواع ارتباطها، به ویژه ارتباطهای کلامی، گاه سوء تفاهمی میان والدین و فرزندان پدید می آید. یکی از راههایی که برای شما فرصت ایجاد می کند تا هرگونه سوء تفاهم را از بین ببرید، شیوه بازتاب محتواست. از این طریق، ما در کنار همدردی با فرزند، واقعیتی را بدون تنش به او گوشزد می کنیم. برای مثال، چنانچه فرزندتان با شما درددل کند و از راههای فراوانی که امتحان کرده و نتیجه ای نگرفته است، صحبت کند و احساس خستگی و ناامیدی خود را بروز دهد، گاه شما او را دلداری می دهید و می گویید: «تو نباید احساس شکست کنی و من مطمئن هستم که همه چیز درست میشود». در چنین موقعیتی، شما پاسخ محبت آمیزی میدهید، ولی ممکن است پاسختان برای او رئیس مآبانه جلوه کند و او را به لجاجت بکشاند. شما در پاسخ او می توانید بگویید: «فرزندم، تو آنچه را به فکرت میرسید، امتحان کردی، اما اوضاع بر وفق مراد تو پیش نرفت. ما مسئول کارهایی نیستیم که در اختیار ما نیست». این پاسخ به او فرصت میدهد تا باور کند شما او را درک کرده اید.
منبع: خانوادۀ موفق، علی حسین زاده، چاپ دوم، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، کاشان 1391
در زندگی، شیرینیها و تلخیها با یکدیگر همراه است و راهی برای یک دست ساختن آن به گونه ای که هیچ تلخی ای وجود نداشته باشد، دیده نمی شود. تلخیها بخشی از زندگی است که گاه خارج از اراده ما و گاه براساس رفتارهای اختیاری افراد پدید می آید. البته ما می توانیم درباره تلخیهایی که پیامد رفتارهای اختیاری است با یکدیگر سخن بگوییم، اما شرط آن این است که ابتدا از شیرینی های زندگی سخن بگوییم که آن هم پیامد رفتارهای اختیاری است. منفی نگری و اولویت دادن به احساس منفی در گفت وگو، با سلامت زندگی در تعارض است. به همین جهت، وقتی که عمیقا از فرزندتان گله مند هستید یا او سخنی می گوید که شما را عصبانی می کند، پیش از آنکه به احساس و اعمال منفی اشاره کنید، باید به او نشان دهید که به رفتارهای مثبت او و به خودش اهمیت می دهید و او را بسیار دوست دارید. او نیز پیش از هر نکته ای، باید دوستی خود به شما را ابراز کند.
در سایۂ گوش دادن، باید به فرزندان نشان دهیم که احساس آنها را درک کرده ایم و بازتاب احساسشان هستیم. بازتاب احساس، همان طور که از نام آن پیداست، به معنای منعکس کردن عواطف و احساسات دیگری است. منظور از بازتاب احساس، راه یافتن به محتوای عاطفی پیامهای فرزند و ارزش و اعتبار بخشیدن به آن احساسات، به واسطه بازگویی آن است.
خانوادهای موفق است که به فکر برنده شدن و نگران بازنده شدن نباشد و اصولا به گونه ای زندگی نکند که کسی به فکر مقابله و رقابت باشد، تا بحث برنده و بازنده مطرح شود. در چنین خانواده ای بدون اینکه از کسی حق سخن گفتن، اظهارنظر کردن و تصمیم گیری گرفته شود، همه اعضای خانواده می اندیشند، با انگیزه نظر می دهند و واقع بینانه به نتیجه ای که حاصل می شود، تن می دهند. برای رسیدن به تفاهم، استفاده از مهارت گوش کردن فعال ضروری است. پدر و مادر در چنین خانواده ای بسیار واقع بین هستند و با توجه به همین واقع بینی، از مهارت های گوش دادن فعال استفاده می کنند. آنها می دانند گوش دادن، مبنایی ترین راه برای از بین بردن بسیاری از سوء تفاهم هاست.
بازتاب احساس
در سایۂ گوش دادن، باید به فرزندان نشان دهیم که احساس آنها را درک کرده ایم و بازتاب احساسشان هستیم. بازتاب احساس، همان طور که از نام آن پیداست، به معنای منعکس کردن عواطف و احساسات دیگری است. منظور از بازتاب احساس، راه یافتن به محتوای عاطفی پیامهای فرزند و ارزش و اعتبار بخشیدن به آن احساسات، به واسطه بازگویی آن است. بازتاب احساس به فرد کمک می کند که حس کند، دیگران او را درک می کنند و به او گوش فرا میدهند. نوع تعامل شما با فرزندتان نشان میدهد که در بازتاب احساس، قوی یا ضعیف هستید. برای مثال، وقتی فرزند شما می گوید: «اصلا شما قدر مرا نمی دانید، مرا آدم حساب نمی کنید و به صورت موجودی دست دوم و نیازمند به من نگاه می کنید. من از این وضعیت بسیار عصبانی هستم»، گاه شما به او می گویید: «تو اگر از کار خود تا این حد تنفر داری چرا آن را رها نمیکنی؟ چه کسی به شما گفته است کار کنید؟». شما با اینکه سعی دارید راه حلی به او پیشنهاد کنید، او حس می کند که به او توجه نکرده اید و احساسات او را زیر پا گذاشته اید. او همدردی می خواهد، و اینکه به احساس او برچسب صحت بزنید یا حداقل با همراهی، آن را تعدیل کنید. وقتی چنین چیزی را از شما می بیند و احساس می کند که در برابر احساس پایداری او در زندگی، چقدر سرد و خشک هستید، به سرسختی رو می آورد، اما چنانچه شما پس از شنیدن سخنان او بگویید: «تو واقعا از اینکه در منزل این همه زحمت میکشی و کار میکنی ناراحت هستی؟ نباید چیزی پیش آید که باعث ناراحتی تو شود. من نیز ناراحتم از اینکه مسائلی باعث ناراحتی شما شده است». با این کلام، فرزندتان حس می کند که شما او را درک کرده و به او احترام گذاشته اید و به همین جهت، از فضای مقابله دور می شود.
بی توجهی افراد خانواده به یکدیگر، احساس بی مسئولیتی، نداشتن صمیمیت و بی توجهی به اهداف زندگی را در پی دارد. در چنین فضایی، اصلا احساسات بازتابی ندارد و ناامیدی از حمایت دیگران، بدبینی، عیب جویی، لجاجت و منفی گرایی فراوان را در پی می آورد. پدر و مادر درباره همه کارهای فرزندان، باید حساس باشند و هیچ کاری را بینظارت نگذارند، تفاوت های فرزندان را به خوبی بشناسند و به تناسب آن، رفتار کنند.
بازتاب محتوا
در کنار بازتاب احساس، بازتاب محتوا همچون بازتاب احساس، شبیه آینه ای است که در مقابل پیام های فرزند شما عمل می کند، با این تفاوت که بازتاب احساس، منعکس کننده عواطف است، اما بازتاب محتوا، منعکس کننده مفهوم یا مضمون بیانات فرزند شماست. بازتاب محتوا مثل عبارت مختصری عمل می کند که به همسر شما فرصت می دهد تا بفهمد که شما از عقل و منطق پیروی می کنید. در انواع ارتباطها، به ویژه ارتباطهای کلامی، گاه سوء تفاهمی میان والدین و فرزندان پدید می آید. یکی از راههایی که برای شما فرصت ایجاد می کند تا هرگونه سوء تفاهم را از بین ببرید، شیوه بازتاب محتواست. از این طریق، ما در کنار همدردی با فرزند، واقعیتی را بدون تنش به او گوشزد می کنیم. برای مثال، چنانچه فرزندتان با شما درددل کند و از راههای فراوانی که امتحان کرده و نتیجه ای نگرفته است، صحبت کند و احساس خستگی و ناامیدی خود را بروز دهد، گاه شما او را دلداری می دهید و می گویید: «تو نباید احساس شکست کنی و من مطمئن هستم که همه چیز درست میشود». در چنین موقعیتی، شما پاسخ محبت آمیزی میدهید، ولی ممکن است پاسختان برای او رئیس مآبانه جلوه کند و او را به لجاجت بکشاند. شما در پاسخ او می توانید بگویید: «فرزندم، تو آنچه را به فکرت میرسید، امتحان کردی، اما اوضاع بر وفق مراد تو پیش نرفت. ما مسئول کارهایی نیستیم که در اختیار ما نیست». این پاسخ به او فرصت میدهد تا باور کند شما او را درک کرده اید.
منبع: خانوادۀ موفق، علی حسین زاده، چاپ دوم، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، کاشان 1391