خودپنداره مثبت فرزند

برای اینکه گذر از سیاهیها برای فرزندان آسان گردد، از جمله باید بر جنبه های قوت او تمرکز کرد. در بسیاری از خانواده های پرتنش نیز می توان اشتراکاتی یافت.
چهارشنبه، 11 ارديبهشت 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خودپنداره مثبت فرزند
تقویت خودپنداره مثبت برای فرزند، تحقق روش حل مسئله میسر نیست، مگر اینکه خودپنداره مثبتی داشته باشد و احساس غرور کند، یعنی احساس کند که می تواند برای رشد و گسترش مهارت های خود و رسیدن به موفقیت، تلاش کند. البته گاه انسان به دلیل بستر محیطی یا خانوادگی مساعد به موفقیتی دست می یابد، از منافع و آثار مطلوب آن بهره مند میشود و در مقایسه با کسانی که ناموفق بودهاند، بسیار متفاوت است. اما اولا، سطح رضایتمندی چنین فردی باسطح رضایتمندی کسی که با تلاش بی وقفه و طاقت فرسای خود، آن هم با خودپندارهای مثبت، توفیق را به چنگ آورده است، قابل مقایسه نیست؛ ثانیة، اعتماد به خویشتن و عزت نفس چنین فردی، با پایداری و استقلال کسی که از خودش مایه گذاشته تا به نتیجه مطلوب راه پیدا کرده، در دو سطح بسیار متفاوت است؛ و ثالثا، احساس غرور، حسی به مراتب قوی تر از مسئله موفقیت در انسان ایجاد می کند. همه چیز، دستیابی به نتیجه نیست و نوع رسیدن به نتیجه جایگاه ویژه دارد.
 
تقویت جرئت ورزی
طبیعی است که چنین غروری با جرئت ورزی، یعنی دفاع از حقوق خود و بیان افکار و احساسات خود به شیوه صادقانه و مناسب امکان پذیر است. افراد جرئت ورز، ضمن اینکه به خواسته ها و نیازهای دیگران احترام می گذارند، اجازه نمیدهند دیگران از آنها سوءاستفاده کنند و به شیوه قاهرانه ای با آنان ارتباط برقرار کنند. فرزند شما باید بتواند اولا، احساسات خویش را درست بیان کند؛ ثانیا با دیگران همدلی کند و نیازهای آنها را درک کند؛ و ثالثة کاردان باشد و از میان راههای گوناگونی که او را به خواسته اش می رساند، با تدبیر، بهترین را انتخاب کند.
 
تأکید بر وجوه مثبت
برای اینکه جرئت ورزی را در فرزند تقویت کنیم، باید بر جنبه های مثبت رفتار او تأکید کنیم. کسی که میخواهد آثار نامطلوب رفتارهای ناخوشایند فرزند را مهار کند، باید جنبه های سالم عملکرد او را در نظر بگیرد. فرزندی که دچار مشکل شده، ممکن است ابتدا قادر نباشد جنبه های مثبت روابط خود را ببیند. ما باید واقع بین باشیم و در پی مطلق نگری نباشیم.
 ویژگیهای فرزند از جمله سن، علایق و باید در انتخاب نوع تقویت لحاظ گردد؛ چراکه ممکن است چیزی برای فرد در موقعیتی معین، تقویت کننده و برای فرد یا موقعیتی دیگر، غیرتقویت کننده به شمار رود.
ما در خانواده هایی که میشناسیم و با آنان ارتباط داریم، عمومأ حالت مطلقی نمی بینیم؛ یعنی این گونه نیست که خانواده ای، سفیدسفید و خانواده دیگر سیاسیاه باشد. طیفی از سیاهی و سفیدی در میان همه خانواده ها دیده می شود، که البته طیفی دارای نوسان و مراتب است. خوشبختی یا بدبختی مطلق دیده نمی شود. برای اینکه گذر از سیاهیها برای فرزندان آسان گردد، از جمله باید بر جنبه های قوت او تمرکز کرد. در بسیاری از خانواده‌های پرتنش نیز می توان اشتراکاتی یافت. وقتی همه اعضای خانواده کنار یکدیگر می نشینند و نظر میدهند، گرچه دیدگاه های آنان با یکدیگر بسیار متفاوت باشد، پدیده ای مثبت است؛ زیرا همه آنها با اتحاد و همدلی، تصمیم گرفته اند که با تکیه بر وجوه مشترک، برای پیشبرد خانواده تلاش کنند و تصمیم بگیرند. این نمونه نشان میدهد که اعضای چنین خانوادهای بی توجه نیست و درباره مسائلی که بر آنان می گذرد، سرد و بی روح برخورد نمی کند.
 
تقویت رفتار مثبت
افزون بر اینکه به جنبه های مثبت توجه می کنیم و آنها را محور قرار میدهیم، باید از روش تقویت مثبت نیز بهره گیریم. تقویت مثبت، نوعی شیوه بده بستان رفتاری است که افراد را مقید می سازد تا به مشاهده دقیق یکدیگر رو آورند و آن گاه که یکدیگر را به گفتن چیزی یا انجام کاری وامی دارند که احساس خوبی در آنها به وجود می آورد، آشکارا به صورت لفظی یا غیرلفظی از یکدیگر قدردانی می کنند. تقویت خوش خلقی فرزند، در نهادینه شدن این گونه رفتارها در او، نقش بسزایی دارد. برای کاربرد مطلوب مهارت تقویت مثبت، توجه به نکات زیر لازم است:
 
تناسب تقویت با موقعیت: ویژگیهای فرزند از جمله سن، علایق و باید در انتخاب نوع تقویت لحاظ گردد؛ چراکه ممکن است چیزی برای فرد در موقعیتی معین، تقویت کننده و برای فرد یا موقعیتی دیگر، غیرتقویت کننده به شمار رود.
 
خالص بودن تقویت: تقویت باید نشان دهنده اخلاص تقویت کننده باشد. در غیر این صورت، ممکن است بر ریشخند، انتقاد ناموجه یا گاه عادتی خسته کننده حمل شود. گاه فرزند فکر می کنند پدر و مادر با او معامله می کنند، به او باج میدهند یا او را نادان و نابخرد فرض می کنند و این گونه می خواهند سر او کلاه بگذارند. بسیار ضروری است که مواظب باشیم، فرزند ما دچار سوء تفاهم نشود. در اینجا، رفتار کلامی و غیر کلامی باید مکمل یکدیگر باشند.
 
وابستگی تقویت: برای مؤثر ساختن تقویت کننده ها باید آنها را به عمل ویژه ای که قصد اصلاح آن را داریم، وابسته کنیم. مثلا اگر فرزند ما معمولا به درخواستهای ما با لحن پرخاشگرانه پاسخ میدهد، آن گاه که برخلاف معمول و با لحنی ملایم و محبت آمیز پاسخ میدهد، به او بگوییم: «این لحن شما گوش نواز ترین لحنی است که در گفت وگو با دیگران شنیدهام».
 
فراوانی تقویت: لازم نیست برای افزایش هر پاسخ، آن را مدام تقویت کرد. شواهد نشان میدهد که پس از دورهای تقویت مستمر، می توان از فراوانی تقویت کاست، بی آنکه رفتار موردنظر کاهش یابد. به این عمل، «تقویت ناپیاپی» می گویند که مقاومت در برابر خاموشی را افزایش میدهد.
 
تنوع تقویت: استفاده مداوم و بی استثنا از تقویت کنندهای ویژه، باعث خواهد شد تا آن تقویت کننده خاصیت تقویت کنندگی خود را از دست بدهد. اگر ما به تمام جملات فرزند با کلمه «خوبه» پاسخ دهیم، این کلمه به تدریج بی ارزش خواهد شد و آثار تقویتی خود را از دست خواهد داد. بنابراین، باید تلاش کنیم تا از ابزارها و رفتارهای تقویت کننده گوناگونی استفاده کنیم و در عین حال، اطمینان یابیم که تقویت‌های ما مناسب بوده اند.
 
منبع: خانوادۀ موفق، علی حسین زاده، چاپ دوم، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، کاشان 1391


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط