شاید باور نکنید، خیلی از وسایل و ابزارهای لازم و مفید زندگی ما انسانها، خیلی از خوراکیهای خوشمزه، خیلی از بازیهای جذّاب، لباسهای زیبا، ساختمانها و حتّی بسیاری از تفریحات و مکانهای تفریحی از فکرهایی به وجود آمدهاند که اوایل به نظر جدید و شاید عجیب و غریب میآمدهاند. این "جدید" بودن و این "عجیب" بودنها با مفهومی به نام "خلّاقیّت" ارتباط دارند.
تا به حال دربارهی "خلّاقیّت" چیزی شنیدهاید؟ آیا میدانید "خلّاقیّت" چیست و چه معنایی دارد؟
خلّاقیّت به زبان ساده، یعنی تولید ایدهها و کارها و وسایل نو از طریق تغییر و ترکیب و دستکاری چیزهایی که خیلی از آنها در اطراف ما وجود دارند. گاه ممکن است با این تغییر و ترکیبها، ایدههای بسیار خلّاقانه و عالی و عجیبی به وجود بیایند که همه را شگفتزده کنند و گاه ممکن است ایدههای بسیار ساده، امّا جالبی شکل بگیرند. مهم این است که ما ایدهها و کارهای تازهای انجام دهیم که مفید و جذّاب باشند.
با دو نوجوان موفّق همسنّوسال شما گفتوگو کردهایم که خواهر و برادر هستند و "خلّاقیّت" را مهم میدانند:
عسل پوردارسرایی، پانزده ساله و ساکن تهران
عسل! کلاس چندم هستی؟کلاس دهم هستم و رشتهام ریاضی فیزیک است.
میدانم علاوه بر موفّقیّتهای تحصیلی تا به حال موفّقیّتهایی در زمینههای دیگر هم داشتهای. کمی از آنها برای دوستانت بگو.
- من چند سال است شنا و موسیقی کار میکنم و چند مدال استانی شنا و چند ستارهی بینالمللی در سینکرونایز دارم که رشتهای خلّاقانه و جدید در شناست و در اصل، ترکیب حرکات هماهنگ با تکنیکها و مدلهای شناست.
دلیل موفّقیّتهایت را چه میدانی؟
- یاری خدا که همیشه به او توکّل میکنم، آیندهنگری پدر و مادرم و ارادهی خودم که چند سال است خیلی زحمت کشیدهام.
دوست داری در آینده چه شغلی داشته باشی؟
- دوست دارم در آینده مهندس موفّقی باشم. هدفم برای آینده این است که در دانشگاه خوبی درس بخوانم و دیگر اینکه بتوانم یک ورزشکار موفّق باشم.
اوقات فراغتت را چطور میگذرانی؟
- معمولاً اوقات فراغتم را کتاب میخوانم و تلویزیون تماشا میکنم.
برای آیندهات چه آرزویی داری؟
- آرزو دارم فردی موفق و درعینحال فروتن باشم تا بتوانم کاری برای بچّههایی که توان درس خواندن ندارند انجام دهم و روزی برسد که پدر و مادرم به من افتخار کنند تا نتیجهی زحماتشان را ببینند. آنها واقعاً برای موفّقیّت من و برادرم زحمت زیادی میکشند.
به نظرت خلّاقیّت یعنی چه؟
- به نظر من خلّاقیّت یعنی کار نو؛ یعنی کاری را ابداع کنی که بهترین باشد و به درد خودت و دیگران بخورد.
اصلاً خلّاقیّت در زندگی اهمّیّتی دارد؟
- بله حتماً! به نظر من خلّاقیّت در زندگی خیلی مهم است و هر کس باید در زندگیاش خلّاقیّت داشته باشد و سرنوشتش را طوری بسازد که شایستهی بهترینها باشد.
اگر قرار باشد با خلّاقیّت خودت چیزی بسازی و تمام لوازم و وسایل مورد نیاز در اختیارت باشد چه چیزی میسازی؟
- من سعی میکنم با خلّاقیّتم آیندهام را بسازم؛ ولی اگر قرار باشد وسیلهای بسازم دوست دارم چیزی بسازم که به همه خوب بودن و شاد بودن را هدیه بدهد، کلاهکی که هر کس روی سرش بگذارد، تمام بدیها و فکرهای ناخوشایند از سرش پاک شود.
امیرآرین پوردارسرایی، دوازده ساله و ساکن تهران
امیرآرین! دربارهی خلّاقیّت چه میدانی؟- خلّاقیّت یعنی انجام دادن کارهایی غیر از آنچه همه انجام میدهند؛ کارهایی بزرگتر، جالبتر و مفیدتر.
اوقات فراغتت را چطور میگذرانی؟
- معمولاً ساز سنتی مینوازم، ورزش میکنم و تلویزیون تماشا میکنم؛ البتّه بیشتر به برنامههای ورزشی علاقه دارم.
کمی از موفّقیّتهایی که داشتهای برای ما بگو.
- من چند مدال طلای شنا در مسابقات مختلف کشوری دارم و رکورددار رشتهی شنای پروانهی کشور در ردهی سنّی نوجوان هستم.
دلیل موفّقیّتهایت را چه میدانی؟
- لطف خدا و کمک خواستن از حضرت علی(ع) و حمایتهای پدر و مادر و خواهر مهربانم.
و البتّه تلاش و پشتکار خودت ...
- بله! من برای رسیدن به هدفهایم خیلی تلاش میکنم.
دوست داری در آینده چه شغلی داشته باشی؟
- دوست دارم رشتهی مهندسی عمران را در یک دانشگاه خوب بخوانم و مدال طلای المپیک را در رشتهی شنا برای کشورم بگیرم.
اگر قرار باشد چیزی را با خلّاقیّت خودت بسازی و تمام لوازم و وسایل مورد نیاز هم در اختیارت باشد چه چیزی میسازی؟
- دوست دارم یک عینک استثنایی بسازم که ضد آب و ضربه و آتش باشد و به شناگرها خیلی کمک کند. دوست دارم شیشههای عینک دیجیتال باشد و با دادههایی مثل مسافت، رکورد و عمق آب قابل تغییر و تنظیم باشد.
از عسل و امیر آرین پور دارسرایی خواستم از فکر خلّاقانهای که برایمان مطرح کردند و چیزی که دوست دارند بسازند، نقّاشی بکشند. میتوانید نقاشیهای این خواهر و برادر را ببینید.
چند نکته دربارهی خلّاقیّت
خلّاقیّت یک مهارت است
خیلیها فکر میکنند خلّاقیّت یک امر ذاتی است؛ یعنی ویژگیای است که با ما به دنیا میآید؛ به این معنا که بعضی از آدمها ذاتاً خلّاق و بعضی غیرخلّاق هستند. در واقع این طور نیست و خلّاقیّت یک مهارت فردی است که ما میتوانیم آن را یاد بگیریم، تمرین کنیم و آن را در خودمان توسعه دهیم.دلیل خلّاق نبودن
- اگر از آن دست آدمهایی باشیم که از شکست و انتقاد دیگران میترسیم،- اعتماد به نفس پایینی داریم،
- همیشه به نظر دیگران وابسته هستیم و منتظریم دیگران بگویند چکار کنیم و چکار نکنیم،
- به یک زندگی روزمرّه و یکنواخت علاقهمند هستیم،
- هدفهای کوچک و سطحی داریم و میگوییم "هر چه پیش آید خوش آید"، نمیتوانیم انسانی نوآور و خلّاق باشیم. پس باید این نقطهضعفها را در خودمان بشناسیم و آنها را کنار بگذاریم.
خلّاق بودن به چه درد میخورد؟
تصوّر کنید دنیا پُر بود از آدمهایی که هرگز به چیزهای تازه فکر نمیکردند؛ آدمهایی که دنبال راهکارهای جدیدی برای مشکلات و محدودیّتها نبودند و اصلاً دلیلی برای نوآوری و درست کردن وسایل و ابزارهای جدید نداشتند؛ آن وقت چه اتّفاقی میافتاد؟ معلوم است؛ در این صورت ما همان طور زندگی میکردیم که انسانهای سالهای دوردست زندگی میکردند. ما خلّاقیّت را برای برطرف کردن نیازهایمان، برای زندگی بهتر و راحتتر، برای برطرف کردن یا کمرنگ کردن مشکلات کوچک و بزرگمان و به دلایل بسیار دیگری، مهم میدانیم.چطور خلّاقتر باشیم؟
همان طور که اشاره کردیم، خلّاقیّت یک مهارت است که قابل یادگیری و تمرین و توسعه است. یکی از کارهایی که میتواند خلّاقیّت ما را افزایش دهد، انجام بازیهای مختلف، مثل بازیهای فکری و پازلها هستند.مثال: شما میتوانید سی دایره، کمی بیشتر یا کمتر روی کاغذ بکشید و برای خود زمان بگیرید تا در عرض سی ثانیه هریک از دایرهها را به یک نقّاشی متفاوت از دیگری تبدیل کنید. اوایل ممکن است وقت کم بیاورید یا فکرتان به جایی نرسد؛ امّا با تمرین بیشتر از پس این کار برخواهید آمد.
مطالعهی کتابهای متنوّع هم میتواند در گسترش فکر شما کارساز باشد. اگر به مطالعهی داستان علاقهمندید، تنها به آن اکتفا نکنید. کتابهای شعر، علمی، تاریخی و هنری میتواند شما را با دنیایی جدید آشنا کند.
دیدن جاهای مختلف، تفریحات سالم گوناگون و تجربههای متفاوت، مثل سفرهای متنوّع، سینما، باغ وحش، موزه، جنگل، طبیعت و حتّی راهها و خیابانها و کوچههای جدید ما را انسانهایی آگاهتر، باتجربهتر و خلّاقتر میکند. معاشرت با افراد مختلف و با سنهای مختلف میتواند یکی از تجربیّات جذّاب برای ما باشد. قرار نیست چون نوجوان هستید، فقط با نوجوانها ارتباط داشته باشید. گاه وقتتان را با کودکان بگذرانید. اگر در اطرافتان کودک هست، گاه با آنها بازی کنید و به رفتارهای آنها دقّت نمایید. گاه با مسنترها مثل پدربزرگها و مادربزرگها معاشرت کنید. آن وقت میبینید کلّی چیز از آنها یاد گرفتهاید.
خرید اجناس مختلف با شکلها و رنگهای مختلف هم میتواند ما را از روزمرّگی و عادتهایمان نجات دهد. اگر فقط به رنگ قرمز علاقهمندید، خود را مجبور کنید گاه سبز و آبی و طلایی و رنگهای دیگر را تجربه کنید. خودتان را فقط به یک رنگ و یک مدل و یک روش خاص محدود نکنید.
گاه رؤیاپرداز باشید. گاه بنشینید و با خودتان به رؤیاهایتان فکر کنید. گاه از خودتان بپرسید اگر فلان چیز به این شکل نبود چه میشد؟ مثلاً اگر برای غذا خوردن قاشق اختراع نشده بود با چه وسیله و با چه شکل دیگری میشد غذا خورد؟ اگر آسانسور اختراع نشده بود با چه وسیلهای میشد پلههای زیاد را بالا رفت؟ و در ذهن خود به وسیلههای دیگر فکر کنید. شما میتوانید دربارهی هر چیز و هر وسیله این سؤالها را از خود بپرسید و بعد با خود به وسایل تازه و امکانات جدید فکر کنید؛ آن وقت خواهید دید چقدر فکرها و ایدههای جذّاب و زیبا به ذهنتان میرسد. بله! شما هم میتوانید یک نوجوان خلّاق منحصر به فرد باشید و نقّاشی ایدههای خلّاقانهیتان را برای ما بفرستید.
منبع: مجله باران