مکان و مکانپرستی

دنیای باستان چون پرستنده ی اصل دیرند بود، افسانه ها، آداب و دلمشغولیهای ماوراء طبیعیش به بیمرگی و جاودانگی یعنی انسان لایزال و لایموت اختصاص یافت.
چهارشنبه، 21 فروردين 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مکان و مکانپرستی
 مکان و مکانپرستی

نویسنده: فائقه سرخوش




 

«دنیای باستان چون پرستنده ی اصل دیرند بود، افسانه ها، آداب و دلمشغولیهای ماوراء طبیعیش به بیمرگی و جاودانگی یعنی انسان لایزال و لایموت اختصاص یافت.»(1)
و برای دست یافتن به این جاودانگی تنها راه، نزدیکی به آسمان و آسمانیان بود. پس یگانه جایگاه شایسته ی پرستش را آسمان دید، اما پس از گذشت چندی، این واقعیت را پذیرفت که آسمان از زمین بسیار فاصله گرفته است، آنقدر که دیگر خدایان نمی توانند مثل گذشته (ابتدای خلقت) به سطح زمین بیایند و انسان نیز نمی تواند آزادانه از طریق طناب یا نردبان یا گیاه خزنده به آسمان سفر کند. پس بر آن شد تا در زمین مکانی پیدا کند که در ذهن او تداعی کننده ی معنای پرستش و عظمت آسمان باشد.
مرگ از دیرباز چون معمایی ذهن بشر را به خود مشغول کرده بود، راز آمیز بودن این پدیده ونیز مسئله ای نظیر چگونگی احوال ارواح، پس از مرگ که ارتباط انکار ناپذیر این پدیده با آسمان را در پی داشت سبب شد که «دنیای عتیق، قبر را به «جای مقدّسی» تبدیل کند و این قبر یا به بیان دقیق تر مقام و منزلتی که قبر دارد، وسیله ای شد که از نیاش دیرین زمان، (جاودانگی و لایزالی) پرستش مکان پدید آید.» (2)
تأثیر این باور در حماسه های ایرانی بالاخص شاهنامه به خوبی مشهود است؛ مطابق تعلیمات اوستا، اموات پس از مرگ در دخمه هایی که عموماً در کوهها بنا می شد دفن می شدند. به این مطلب در شاهنامه نیز مکرّراً اشاره شد:

«بفرمود تا دخمه ای شاهوار
بکردند بر تیغ آن کوهسار»

«بیاورد لشکر بکوهی دگر
کز آن خیره شد مرد پرخاشگر

یکی تخت زرّین بران تیره کوه
از انبوه یکسو و دور از گروه

یکی مرده مرد اندر آن تخت بر
همانا که بودش پس از مرگ فرّ» (3)

در شاهنامه، همچنین جایگاه پرستش، کوه دانسته شده؛ در داستان پادشاهی جمشید او، جایگاه پرستندگان را کوه تعیین می کند:

«گروهی که کاتوزیان خوانیش
به رستم پرستندگان دانیش

جدا کردشان از میان گروه
پرستنده را جایگه، کرد کوه»(4)

«در آغاز هر جای متبرّک و مقدّس، گوری بود؛ اما بعدها پرستش و توقیر قبر از گور به معبد انتقال پیدا کرد، زیرا به آنجا می رفتند تا یاد گذشتگان نامدار: اشخاص خدا پنداشته شده یا متبرّک و مقدّس، پهلوانان یا رؤسای قبایل را، گرامی بدارند و برای بزرگداشت آنها، مراسمی و آدابی همچون ختم و تاریخ سال گرفتن برگزار کنند.»
معابد در حقیقت صورتی نمادین از پیوند آسمان و زمین بودند ساختمان مربعی شکل آنها نماد سطح زمین، و سقف مدوّر و عموماً گنبدی شکل آنها یاد آور طاق آسمان بود. بعدها در آیین اسلام حتی گنبد مساجد و مکانها مقدس را به رنگ آبی فیروزه ای که رنگ طاق آسمان است در می آورند . بدین ترتیب پرستش از آسمان و زمان به سوی زمین و مکان گراییده شد.

پی نوشت ها :

1- زبان رمزی افسانه ها، 101.
2- همان.
3- شاهنامه، 7/ 73.
4- همان، 1/ 40.

منبع مقاله: سرخوش، فائقه؛ (1389)، اسطوره‌ی آسمان و زمین زمین و آسمان در باور ایرانیان، تهران: ترفند 1389.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط