نویسنده: سید رضا حسینی
تپه ی حسنلو: این تپه در 12 کیلومتری جنوب غربی دریاچه ی ارومیه و در دشت حاصلخیزی در نزدیکی شهر نقده قرار گرفته است و در اصطلاح محلی، این منطقه «شلدوز» خوانده می شود. این تپه شامل چند دوره زندگی و استقرار از اقوام کهن تا دوره ی تاریخی می باشد.
ساکنان اولیه آن احتمالاً اقوام «مانایی» بوده اند. ولی مهم ترین آثار به دست آمده از این تپه مربوط به زمان مادها است. «جام طلایی حسنلو» و بقایای یک معماری به نام «دژ حسنلو» در این منطقه یافت شده است (تصویر 7).
(تصویر 7)
تپه ی قلایچی: واقع در شهرستان بوکان مربوط به 2700 سال قبل و مربوط به اقوام و پادشاهی «مانا» است.
کشف معبد سنگی ستوندار با استفاده از سنگ های لاشه و سنگ آهک و کشف قطعات سفالی لعاب دار و سفال های منقش مربوط به این منطقه است.
چشمه علی ری: واقع در شهر ری و مربوط به هزاره ی چهارم ق.م
قره تپه شهریار: واقع در منطقه ی ساوجبلاغ در 65 کیلومتری شمال غرب تهران به نام محلی «موشه لان تپه» قرار دارد و آثار مربوط به پیش از تاریخ ایران در آن یافت شده است.
تپه ی سنگ چخماق: واقع در هشت کیلومتری شمال شاهرود که دارای دو تپه شرقی و غربی با آثار معماری و سفالینه است. این تپه شامل چند لایه تمدنی بوده که قدرت آن به هزاره ی چهارم ق.م می رسد.
تپه ی گیان نهاوند: مربوط به هزاره ی چهارم ق.م تا قرن اول میلادی (تصویر 8).
(تصویر 8)
تپه ی حصار دامغان: آثار مربوط به هزاره ی چهارم تا اول ق.م و نیز آثاری از یک کاخ ساسانی درآن کشف شده است.
تپه ی گودین: واقع در مغرب ایران در استان کرمانشاه سر راه کنگاور به تویسرکان همدان که آثار آن مربوط به هزاره ی پنجم تا اول ق.م است (تصویر 9).
(تصویر 9)
تپه ی سه گابی: در فاصله 3 کیلومتری از تپه ی گودین قرار گرفته و آثار آن مربوط به هزاره ی سوم ق.م است.
زیویه ی کردستان: واقع در نزدیکی شهر سقز و شمال کردستان با آثاری مربوط به سده های هشتم و هفتم ق.م.
تورنگ تپه گرگان: با آثاری مربوط به هزاره ی سوم و دوم ق.م (تصویر 10).
(تصویر 10)
(تصاویر 11)
اکثر مجسمه ها از حالتی برخوردارند که گویی در برابر چیزی احترام می گذارند و این نکته در مجسمه ی «مرد نیایش گرا» به دست آمده از این تمدن مشاهده می شود. (تصویر 12) علاوه بر این نکته پیوند بی واسطه ی بین هنر و زندگی از خصوصیات دیگر این مجسمه ها است.
(تصویر 12)
از آثار دیگر به دست آمده از ایلامیان مجسمه ی ملکه ی «ناپیر آسوا» همسر «اونتاشگال» پادشاه ایلامی (1245 - 1265 ق.م) بنیان گذار «دوراونتاش» (چغازنبیل) است. این مجسمه از برنز و از معبد «نینهور ساگ» کشف شده است و در پشت آن نوشته ای به خط ایلامی میانه حاوی «نام ملکه و نفرین بر کسی که به مجسمه اهانت کند» وجود دارد.
(تصویر 13)
به عنوان مثال توضیحی در خصوص سفال های سیلک ارائه می دهیم:
شهرت تپه ی سیلک بیش تر به واسطه ی کوزه ها و ظروف سفالین رنگین و منقوش آن است که عموماً از درون مقابر به دست آمده است.
تزیینات این ظروف یا هندسی است یا جانوری یا تلفیقی از هر دو، رنگ ها معدنی بوده و از رنگ های طوسی، شیری یا قرمز تشکیل شده اند. به کارگیری نقوش استیلیزه ی حیوانی و بعضاًً انسانی با تلفیق نقوش هندسی به طرز بسیار زیبایی در این ظروف مشاهده می شود (تصویر 14).
(تصویر 14)
نوع طراحی خاص بدنه ی این ظروف با لوله های بلند از ویژگی های دیگر این سفالینه ها است (تصاویر 15).
(تصاویر 15)
در دوره های بعد شاهد اختراع چرخ سفالگری و بدعت پخت سفال هستیم که باعث رشد قابل توجهی در سفالگری می شوند. بسیاری از محققین معتقدند که سفالگری و بدعت پخت سفال مربوط به ایرانیان است. به خاطر استفاده از چرخ سفالگری شاهد نوعی تقارن در کارها هستیم و این ابداع، آثار این دوره را با آثار قبل از خود که در مناطق مختلف ایران پیدا شده اند متمایز می کنند. بهترین نمونه ی این آثار در «سیلک»، «شوش»، «تپه حصار» در دامغان و «تپه قبرستان» در قزوین کشف شده است. بعضاً برای استفاده بهتر از سفال ها روابط «ارگونومیک» و در نظر گرفتن مسائل انسانی در طراحی و ساخت سفال ها، مورد دقت قرار می گیرند، مثل قرار دادن دسته، پایه، لبه، و... ضمناً برای رنگ آمیزی و تزیین ظروف از لعاب گل و رنگ های گلی استفاده می کردند. تلفیق نقوش هندسی و استیلیزه های انسانی و حیوانی از خصوصیات کلی نقوش این ظروف به شمار می رود دقت در تناسبات و جزییات نیز در این آثار بی نظیر است. (تصویر 16)
(تصویر 16)
در شوش و هفت تپه نیز قطعاتی از سفال لعابدار و مجسمه های لعاب دیده به دست آمده است که مربوط به «کاسی ها» از ساکنان اولیه ی ایران می باشد و احتمالاً نشان می دهد که تکنیک لعاب کاری از بین النهرین وارد تمدن ایلام شده است. قدیمی ترین نمونه ها مربوط به معبد «چغازنبیل» از عهد «ایلام میانه » می باشد (1500 - 1000 ق.م) دیوارهای این معبد از خارج با آجرهای لعاب دار آبی و سبز پوشیده شده است.
در زمان مادها و با ورود آریاییان آثار سفالی متفاوت می شوند. «ریتون» که نوعی سفال و تلفیقی از مجسمه و ظرف است شکل می گیرد. این آثار را بیش تر در مارلیک و املش گیلان به دست آورده اند (تصویر 17)
(تصویر 17)
(تصویر 18)
نخستین طرح های نگارگران ایرانی بر روی سفال متعلق به دوران نو سنگی است. این سفال ها اغلب با طرح های انسان، حیوان، گیاه، نقاشی شده و در اغلب نقاط ایران پراکنده اند. تپه ی سیلک، هفت تپه، تپه حصار، تپه گیان، تل باکون نزدیک شیراز، تورنگ تپه و حسنلو از جمله این مناطق هستند.
همگی نقوش این آثار در یک نقطه مشترک اند: تجرید، اغراق، رمزگرایی و استفاده از سطح برای بیان و تنظیم فضای مورد نظر، در هیچ کدام از این نقاشی ها بیننده با طبیعت گرایی محض، در بیان تصویری روبرو نیست (تصاویر 19)
(تصاویر 19)
رنگ های مورد استفاده عموماً سیاه، قهوه ای، قرمز و یا خاکستری های متفاوت هستند. بدعت پخت سفال نیز زمینه ی مناسبی جهت نقاشی روی ظروف ایجاد می کند. به جز نقاشی روی سفال، تعدادی نقاشی دیواری بر دیوار غارهای لرستان مثل «دوشه» و «میروملاس» متعلق به 12 هزار سال پیش نیز به دست آمده است که خصوصیت نقاشی غارهای پیش از تاریخ در اروپا را دارد (تصاویر 20).
(تصاویر 20)
(تصویر 21)
کشف فلز به خاطر استحکام آن و درست کردن اشکال متنوع از طریق قالب گیری تحولی شگرف در ساخت اشیاء هنری به وجود آورد. با کشف آلیاژهای فلزی مثل مفرغ (ترکیب مس، روی و قلع) آثار ارزنده ای به وجود می آید. قدمت ذوب فلزات را به 5 هزار سال پیش و ساختن آلیاژها را به 4 هزار سال پیش تخمین می زنند.
زیباترین آثار فلزی با آلیاژ مفرغ را در لرستان شاهد هستیم که شامل دو دسته آثار هستند:
1- وسایل روزمره ی زندگی مثل دهنه ی اسب و سایر ابزار و یراق اسب سواری، ظروف، آلات جنگی و... (تصاویر 22)
(تصاویر 22)
2- تندیس های و پیکره های کوچک مبتنی بر اعتقادات و امور مذهبی است (تصویر 23)
(تصویر 23)
ابزار مفرغی عموماً از درون مقابر به دست آمده و نشان دهنده ی این نکته است که در هزاره های اول و دوم ق.م به همراه جسد ابزار و تجهیزات او را نیز دفن می کرده اند. تاریخ اوج مفرغ سازی در لرستان بین 1500 تا 700 ق.م است. مشابه همین سنت دفن ظروف مفرغین را در تپه ی سیلک کاشان نیز مشاهده می کنیم که همراه جنازه ها دفن می کرده اند. به طور کلی در این آثار رابطه ی نزدیک بین هنر و زندگی را شاهد هستیم به عنوان مثال از آن جایی که منطقه ی لرستان مکان مناسبی برای پرورش اسب بوده است اکثر آثار مفرغی شامل وسایل و تجهیزات اسب سواری است.
پس از این دوره آثار زرین مارلیک در دره ی گوهر رود (شمال ایران بین قزوین و رشت) (تصاویر 24)
(تصاویر 24)
و زیویه در (منطقه ی آذربایجان) (تصویر 25) را شاهد هستیم که مربوط به دوره ی مادها می باشد و شامل ظروف و اشیای زینتی از قبیل جام ها و پیاله ها و پیکرتراشی شامل تندیس های کوچک از انسان و حیوان و برجسته کاری روی طلا، نقره و مفرغ با نقش های حیوانی و اسطوره ای است که عموماً این آثار نیز از درون مقابر به دست آمده است.
(تصویر 25)
ادامه دارد ...
منبع مقاله :
حسینی، سید رضا، (1348)، هنر و معماری ایران و جهان، تهران: مارلیک، چاپ دوم، (1388)
ساکنان اولیه آن احتمالاً اقوام «مانایی» بوده اند. ولی مهم ترین آثار به دست آمده از این تپه مربوط به زمان مادها است. «جام طلایی حسنلو» و بقایای یک معماری به نام «دژ حسنلو» در این منطقه یافت شده است (تصویر 7).
کشف معبد سنگی ستوندار با استفاده از سنگ های لاشه و سنگ آهک و کشف قطعات سفالی لعاب دار و سفال های منقش مربوط به این منطقه است.
چشمه علی ری: واقع در شهر ری و مربوط به هزاره ی چهارم ق.م
قره تپه شهریار: واقع در منطقه ی ساوجبلاغ در 65 کیلومتری شمال غرب تهران به نام محلی «موشه لان تپه» قرار دارد و آثار مربوط به پیش از تاریخ ایران در آن یافت شده است.
تپه ی سنگ چخماق: واقع در هشت کیلومتری شمال شاهرود که دارای دو تپه شرقی و غربی با آثار معماری و سفالینه است. این تپه شامل چند لایه تمدنی بوده که قدرت آن به هزاره ی چهارم ق.م می رسد.
تپه ی گیان نهاوند: مربوط به هزاره ی چهارم ق.م تا قرن اول میلادی (تصویر 8).
تپه ی گودین: واقع در مغرب ایران در استان کرمانشاه سر راه کنگاور به تویسرکان همدان که آثار آن مربوط به هزاره ی پنجم تا اول ق.م است (تصویر 9).
زیویه ی کردستان: واقع در نزدیکی شهر سقز و شمال کردستان با آثاری مربوط به سده های هشتم و هفتم ق.م.
تورنگ تپه گرگان: با آثاری مربوط به هزاره ی سوم و دوم ق.م (تصویر 10).
مجسمه سازی
وقتی سخن از مجسمه سازی به میان می آید به طور کلی به تمامی آثار سه بعدی اطلاق می گردد خواه یک پیکره تمام گرد باشد و یا یک نقش برجسته، مهر، حتی آثار برجسته کاری بر روی سکه ها، زیورآلات و سایر اشیاء. قدیمی ترین نمونه های پیش از تاریخ، دسته چاقویی است از جنس استخوان به دست آمده از سیلک کاشان که مردی را با لنگی بر تن و کمربندی بر کمر نشان می دهد. از همین مکان تعدادی مهر با نقوش هندسی به دست آمده که شباهت زیادی به آثار شوش دارد. آثار مجسمه سازی بعدی متعلق به ایلامیان است که از شوق به دست آمده است. در آثار ایلامیان شباهت های زیادی را با آثار بین النهرین مشاهده می کنیم و این نشان از ارتباط گسترده بین این دو تمدن است. مجسمه های ایلامی همگی نشان گر خصوصیات فرهنگی این اقوام از قبیل نوع پوشش، تزئینات و جواهرات و سایر موارد است. نکته ی مهم در این آثار تأثیر مذهب ایلامیان بر هنر آن ها است (تصاویر 11).سفالگری
قدیمی ترین آثار سفالی از «گنج دره» در کرمانشاه و «غار کمربند» در بهشهر به دست آمده است این سفال ها دست ساز بوده و به 8000 ق.م بر می گردد. مرحله ی دوم آثار به سفال های «چشمه علی» در شهر ری، «تپه ی زاغه» در قزوین، «تپه ی سیلک» در کاشان و «اسماعیل آباد» در ساوجبلاغ (تصویر 13) برمی گردد. این سفال ها نیز دست ساز بوده و از شکل های ساده و تزیینات هندسی و با پخت های نامرغوب تشکیل شده است. جهت چسبندگی بهتر از خرده کاه یا علف استفاده می شده است.شهرت تپه ی سیلک بیش تر به واسطه ی کوزه ها و ظروف سفالین رنگین و منقوش آن است که عموماً از درون مقابر به دست آمده است.
تزیینات این ظروف یا هندسی است یا جانوری یا تلفیقی از هر دو، رنگ ها معدنی بوده و از رنگ های طوسی، شیری یا قرمز تشکیل شده اند. به کارگیری نقوش استیلیزه ی حیوانی و بعضاًً انسانی با تلفیق نقوش هندسی به طرز بسیار زیبایی در این ظروف مشاهده می شود (تصویر 14).
در زمان مادها و با ورود آریاییان آثار سفالی متفاوت می شوند. «ریتون» که نوعی سفال و تلفیقی از مجسمه و ظرف است شکل می گیرد. این آثار را بیش تر در مارلیک و املش گیلان به دست آورده اند (تصویر 17)
نقاشی
نقاشی در میان ساکنان اولیه ایران عموماً همان نقش هایی است که بر روی ظروف می کشیدند (جدای از بعضی آثار نقاشی دیواری). بیش تر باستان شناسان بدعت نقاشی بر روی سفال را به ایرانیان نسبت می دهند (تصاویر 18)همگی نقوش این آثار در یک نقطه مشترک اند: تجرید، اغراق، رمزگرایی و استفاده از سطح برای بیان و تنظیم فضای مورد نظر، در هیچ کدام از این نقاشی ها بیننده با طبیعت گرایی محض، در بیان تصویری روبرو نیست (تصاویر 19)
فلز کاری
کاوش های باستان شناسی در مناطقی مثل «بمپور» بلوچستان، «شهداد کرمان»، «تل ابلیس» در بخش مرکزی کرمان، «تپه ی سیلک» کاشان و «تپه ی زاغه» نشان می دهد که مردم این نواحی از حدود هفت هزار سال با ساخت اشیای فلزی به خصوص مسی آشنایی داشته اند. این اشیا به اشکال مهره ها و آویزهای تزیینی و اشیاء ساده ای مثل کاسه، خنجر و سنجاق خود نمایی می کرده اند (تصویر 21)زیباترین آثار فلزی با آلیاژ مفرغ را در لرستان شاهد هستیم که شامل دو دسته آثار هستند:
1- وسایل روزمره ی زندگی مثل دهنه ی اسب و سایر ابزار و یراق اسب سواری، ظروف، آلات جنگی و... (تصاویر 22)
پس از این دوره آثار زرین مارلیک در دره ی گوهر رود (شمال ایران بین قزوین و رشت) (تصاویر 24)
منبع مقاله :
حسینی، سید رضا، (1348)، هنر و معماری ایران و جهان، تهران: مارلیک، چاپ دوم، (1388)