اذن دخول تو بود نام علمدار حسین بهر اذان صبح تو علی اکبر آمده خادم افتخاریت حضرت جبریل امین تا که شود خاک رهت کوکب و اختر آمده میلاد امام...

قلبم شده مریض و بیمار لاعلاجم پشت ضریح فولاد دلبسته ی شفایم ای مهربان امامم محتاج یک سلامم برمن نگاه لطفی من عبد بی نوایم میلاد امام رضا...

سنگ زیر پای تو لعل بدخشان می شود خار، با فیض نگاهت سرو بستان می شود گر نسیمی از کویت وزد سوی جحیم دود آن عود و شرارش برگ ریحان می شود میلاد...

زخم بی داروی جان و درد بی درمان دل هر دو با خاک سر کوی تو درمان می شود غم ندارم گر مرا در آتش دوزخ برند چون برم نام تو را آتش گلستان می...

گردش چشم تو را نازم که با ایمای آن نقش شیر پرده ناگه شیر غران می شود ناز بر فردوس آرد فخر بر رضوان کند هر که یک شب در خراسان تو مهمان می...

مور اگر یک دانه با لطف تو گیرد در دهن بی نیاز از خرمن زلف سلیمان می شود در کنار حوض صحن تو که رشک کوثر است زنگی ار صورت بشوید ماه کنعان می...

هر که از مهمان سرایت لقمه ای گیرد به دست مهر در دستش کم از یک قرصه نان می شود وانکه خوابش می برد در پشت دیوارت شبی ماه در بزمش کم از شمع فروزان...

طوف قبرش بسکه عزت پروراست بر تر از هفتاد حج اکبر است هر که از جان زائر کوی رضاست فاش می گویم که زوار خداست میلاد امام رضا علیه السلام مبارک...

صد بار اگر به دست کریمش طمع کنیم باز از کرم نگاه رئوفانه مى‏کند از شمع جمع جان فنا گشتگان عشق ما را نگاه صبح تو پروانه مى‏کند میلاد امام...

هرگاه نوکر تو نفس از جگر زند دل در هواى شوق لقاى تو پر زند دلها چه در حریم تو ره یافت بى شمار آنجا که پر گشاید و جبرئیل در زند میلاد امام...