السلام اي حضرت سلطان عشق يا علي موسي الرضا اي جان عشق السلام اي بهر عاشق سرنوشت السلام اي تربتت باغ بهشت

از عرش سلام سرمدي آوردند آيينه ي حُسن سرمدي آوردند با آمدن رضا (ع) از باغ بهشت يک دسته گل محمدي آوردند ميلاد نور مبارک

حريمت قبله ي جانم بود حب تو ايمانم تو را هر لحظه مي خوانم رضا جانم، رضا جانم منم مست ولاي تو گدايم من گداي تو نهادم سر به پاي تو...

شمع جمع شاپرکهايي رضا اي کليد ساده مشکل گشا آن گل زيبا گل خوشبو تويي اي رضا جان، ضامن آهو تويي با نگاهت چون کبوتر کن، مرا تا بگيرم...

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای آنجا برای عشق شروعی مجدد است

با نام رضا به سينه ها گل بزنيد ، با اشك به بارگاه او پل بزنيد، فرمود كه هر زمان گرفتار شديد بردامن ما دست توسل بزنيد

سلام بر سلطان خراسان؛ او که غبار قدمگاهش، سرمه دیدگان ماست.

ميلاد على بن موسى الرضا، مأواى دل‏شكستگان و تكيه‏گاه درماندگان، بر دلدادگان بارگاه و حريمش مبارك باد!

شمع جمع شاپرکهایی رضا ای کلید ساده مشکل گشا آن گل زیبا گل خوشبو تویی ای رضا جان، ضامن آهو تویی با نگاهت چون کبوتر کن، مرا تا بگیرم...

اي پسر فاطمه، نور هدي سبزترين باغ بهار خدا با تو دل از غصه رها مي شود پاکتر از آينه ها مي شود اي گل گلزار خدا، يا رضا آينه ي قبله نما...