مسیر جاری :
بنگر ای احیاگر مکتب
بنگر ای احیاگر مکتب
جان حیدر آمده بر لب
بعد توای یار مجروحم
خانه داری میکند زینب
یاد تو ای یاس پرپر
دخترت با دیده ی تر
...
بعد تو ای مهربان من
بعد تو ای مهربان من
آمده فصل خزان من
دیدن میخ و در و دیوار
میزند آتش به جان من
گشتی ای قامت خمیده
ای نبی را نور دیده
...
بعد زهرا لحظه به لحظه
بعد زهرا لحظه به لحظه
غرق اشک و زمزمه گشتم
کن نظر بر غربت حیدر
ای خدا بی فاطمه گشتم
این بود یک داغ عظمی
ده به من صبری...
شهیده ی من ، خمیده ی من ، مرو نور دیده ز دیده ی من
شهیده ی من ، خمیده ی من ، مرو نور دیده ز دیده ی من
کجا می روی ، چرا می روی ، تماشا کن اشک چکیده ی من
مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو...
توئی یار من ، طرفدار من ، ببین صد گره خورده بر کار من
توئی یار من ، طرفدار من ، ببین صد گره خورده بر کار من
توئی کوثرم ، توئی همسرم ، شبانه مرو از کنار علی
مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو...
پناه علی ، سپاه علی ، ز هر سو غمت بسته راه علی
پناه علی ، سپاه علی ، ز هر سو غمت بسته راه علی
شکیب علی ، طبیب علی ، ببین خون چکد از نگاه علی
مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه
...
جوان علی ، کمان علی ، مرو ماهم از آسمان علی
جوان علی ، کمان علی ، مرو ماهم از آسمان علی
عزیز دلم ، زتو خجلم ، زده آهت آتش به جان علی
مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه
شهادت...
پیام فاطمیه، همیشه جاودانه
پیام فاطمیه، همیشه جاودانه
باید که درس بگیرن، مردم هر زمانه
هجوم ظلم و فتنه ها خزون هر بهاره
شهادت امّ الحسین از بی کسی یاره
شهادت حضرت...
با ناله های زهرا، چه محشری به پا بود
با ناله های زهرا، چه محشری به پا بود
میون دود و آتیش، به فکر مرتضی بود
همش میگفت پسر عمو هستی من فدایت
به ناله یا علی میگفت با درد بی نهایت
...
تو روضه ها می سوزیم با نوحه های زهرا
تو روضه ها می سوزیم با نوحه های زهرا
ایشالا که بمیریم همه برای زهرا
برای عصمت خدا جا داره که بمیریم
به یاد دود و شعله ها جا داره که بمیریم
...
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
روزگارت بر مراد ، روزهایت شاد شاد ، آسمانت بی غبار ، سهم چشمانت بهار ،...
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»