مسیر جاری :
شیخ الأئمه را ز چه بردند نیمه شب
شیخ الأئمه را ز چه بردند نیمه شب
با غم، رقم زده شده تقدیر اهل بیت
مانند ابر، چشم خلایق گریسته
عالم برای حضرت صادق گریسته
شهادت امام صادق...
مثل علی همیشه به چشم تو خار بود
شاگرد تو اگرچه که چندین هزار بود
از آن همه چقدر برای تو یار بود؟
دردت یکی نبود، غمت بیشمار بود
مثل علی همیشه به چشم تو خار بود
پس چاره ای...
از کوچه ها به آل علی ظلم، باب شد
از کوچه ها به آل علی ظلم، باب شد
یارب ز دشمنان، بستان داد فاطمه
ما را برای گریه ی بر تو محک زدند
با نام مادر تو به روضه نمک زدند
شهادت امام...
قصه ی تلخ هجوم گرگ ها بر خانه ای
قصه ی تلخ هجوم گرگ ها بر خانه ای
ماجرای شعله و بال و پر پروانه ای
وای من شیخ الائمه، بی عمامه، بی ردا
زنده شد در خاطر من روضه های کربلا
شهادت...
آسیب دید غیرت مردانه بازهم
یک نانجیب خنجرِ آماده مى کشید
یک بى حیا عمامه و سجاده مى کشید
بندِ طناب را که زنازاده مى کشید
شیخ الائمه را وسط جاده مى کشید
آسیب دید غیرت...
اندوهبار حضرت صادق، دلِ خداست
ای دل که در حریم تو اندوه کربلاست
اندوهبار حضرت صادق، دلِ خداست
هفت آسمان برای غمش گریه می کنند
دور مزار بی حرمش گریه می کنند
شهادت امام...
نگران است چشم عاشق ما
نگران است چشم عاشق ما
غرق شبنم شده شقایق ما
به کجا می برند نیمه ی شب
پا برهنه امام صادق ما
شهادت امام صادق علیه السلام تسلیت باد
آه بی شرمانه آتش بر درش انداختند
آه بی شرمانه آتش بر درش انداختند
هیزم سوزانده را روی پرش انداختند
حرمت موی سپیدش را نفهمیدند که
این چنین عمامه از روی سرش انداختند
شهادت...
اف به قومی که به دست معجزه ایمان نداشت
اف به قومی که به دست معجزه ایمان نداشت
حقشان است این چنین که سفره هاشان نان نداشت
خشکسالی لایق شهری ست که بعد از نبی
اعتقادی به دعای حضرت...
همه شب جامه دریدم ز غمت مولا جان
همه شب جامه دریدم ز غمت مولا جان
دارم عادت به خدا، آدم هق هق هستم
چون نشد قسمت من زائر قبرت باشم
در خیالم همه شب طائر قبرت باشم
شهادت امام...
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
روزگارت بر مراد ، روزهایت شاد شاد ، آسمانت بی غبار ، سهم چشمانت بهار ،...
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
سرای احمد امشب رشک طور است
زمین و آسمان غرق سرور است
نهد پا در جهان...