مسیر جاری :
باز هم در دل جنون آغاز شد
زخم میدانهای مین ابراز شد
باز هم مجنون لیلایی شدیم
بعد عمری باز شیدایی شدیم
باید بهشتیوار در راه خدا رفت
اینگونه در راه حسین سر جدا رفت
باید چو چمران رفت تا اوج رهایی
در باغ آتش سوختن همچون رجایی
روییده ز تربت شهیدان، گل سرخ
پیغام شهید است به دوران، گل سرخ
تا جان دگر فدا کند رهبر را
روییده هزار باغ و بستان، گل سرخ
عکست را پنجشنبهها میبوسم
یا میگریم تو را و یا میبوسم
باور دارم که زنده هستی وقتی ـ
من را میبوسی و تو را میبوسم
تا مرهم زخم کهنه ما نمک است
هر سو که نگاه میکنم قاصدک است
من ماندم و یک درد به نامِ پرواز
این درد میان مَردها مشترک است
چشم پاک دختری از جملهای تر مانده است
چشمهای پاکش اما خیره بر در مانده است
روی دیوار اتاق کوچک تنهاییاش
عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است
خود را چو ز نسل نور مینامیدند
رفتند و به کوی دوست آرامیدند
سیراب شدند ز آن که در اوج عطش
آن حادثه را به شوق آشامیدند
در باد نشانههای بال و پر توست
بر گونه هنوز بوسة آخر توست
گفتند به من در آسمانی... بابا!
خورشیدِ به خون نشسته شاید سر توست
گفتم کمی از بهار خون حرف بزن
از غیرت شهر واژگون حرف بزن
وقتی پدرم شهید شد مجنون بود
آقای معلم از جنون حرف بزن!
اشک و تب و سوز بوی بابا دارد
اینجا شب و روز بوی بابا دارد
شاید که نرفته است، مادر! به خدا -
این چفیه هنوز بوی بابا دارد
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
وقتی که زندگی برایت سخت شد،یادت باشد دریای آرام،ناخدای قهرمان نمی سازد.
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان...
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»