در سلام بادها پیچیده می آید کسی

مثل عطر تازه تک جنگل باران زده در سلام بادها پیچیده می آید کسی کهکشانی از پرستو در پناهش پرفشان آسمان در آسمان کوچیده می آید کسی خواب دیدم،...

از میان اشک ها خندیده می آید کسی

از میان اشک ها خندیده می آید کسی خواب بیداری ما را دیده می آید کسی با ترنم با ترانه با سروش سبز آب از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی

کسی که آمدنی بود و هست، می آید

به ناگهانی یک لحظه عبور سپید خیال می کنم آن تک سوار می گذرد کسی که آمدنی بود و هست، می آید بدین امید، زمستان، بهار، می گذرد

قطار عمر که در انتظار می گذرد

اگر چه روز من و روزگار می گذرد دلم خوش است که با یاد یار می گذرد چقدر خاطره انگیز و شاد و رویایی است قطار عمر که در انتظار می گذرد

شده قلب همه یاران اسیر رشته هجران

شده قلب همه یاران اسیر رشته هجران به یاری گرفتاران بیا ای تک سوار ما سوارانی روانندو به پاها سلسله دارند مگر جانا نمی‌بینی به نیزه راس یار...

خزان بی تو بودن را کجا تاب آورم ای گل

خزان بی تو بودن را کجا تاب آورم ای گل بیا تا با نسیم تو رسد از ره بهار ما به شام دوریت یارا غم هجرت کشد ما را بتاب ای ماه دل آرا در این شبهای...

بیا ای یوسف زهرا گره بگشا ز کار ما

بیا ای یوسف زهرا گره بگشا ز کار ما که از وصلت رسد جانا به پایان انتظار ما بیا تا یوسف کنعان شود همچون زلیخایت فدای روی زیبایت که برد از دل...

نادیده عاشقت شده ام مثل کودکان

نادیده عاشقت شده ام مثل کودکان عکس تو را شبیه به یک ماه می کشم آقا بیا که فصل غریبی است نازنین آقا بیا ز غصه تو را  آه می کشم

مثل همیشه منتظرم آه می کشم

مثل همیشه منتظرم آه می کشم چون انتظار یوسف از این چاه می کشم در عالم خیال، مسیر عبور را در امتداد سبز همین راه می کشم

اگر که فیض دعای تو شاملم گردد

اگر که فیض دعای تو شاملم گردد زدام غفلت و بند گنه رها باشم به انتظار فرج دست بر دعا شده ام خدا نکرده مگر تحبس الدعا باشم؟