زمستان دست تکان داد و دور شد. حالا بهار با کاسه های باران و سبدهایی پر از شکوفه به دیدارمان آمده! آغاز سرسبزی مبارکتان!

سلام بر آنان که در پنهان خویش بهاری برای شکفتن دارند!

بهار آمده است تا به یادمان بیاورد کتاب زندگی در حال ورق خوردن است. اگر به ماندن تن دهیم روحمان مردابی می شود!

رودها ترانه خوان بهاری نو، به چشم روشن زمین می روند و ما را به حرکت و پویایی دعوت می کنند!

بهترین عیدی در بهار، لبخند است و محبت!

هر بهار با امیدهای تازه همراه است؛ اینکه من و تو در آستانه فصل سبز، کدام قلب آفتابی را به پیشوازش خواهیم برد؟

فرصت های زندگی، چون ابرها در حال گذرند؛ بیایید لحظه های شورانگیز بهار را پاس بداریم!

عید زندگی را شیرین می کند؛ آن قدر که خیلی از خانه ها شکرک می زند.

باران که می آید، مژده بهار می آورد؛ اما باران، مرا یاد او می اندازد که قرار است بر دنیای تاریکمان ببارد.

هیچ از باران پرسیده ای جشن گل های سپید اینک در کدام باغ برپاست؟