در اوج دل نشاندمت ، در رهگذر زمانه گر خزان شود ، تویی بهار زندگی .

دوردست جایی است که تو نیستی و اندوه یعنی لحظه ای که بدون حضورت می گذرد ، به یادتم ، همیشه و همه جا .

در مرام ما هرگز نیست ترک دوست ، چون که با او عهد بستیم، جان ما همراه اوست .

ساز گلهای دلم آهنگ توست ، حس نکردی یک نفر دلتنگ توست؟

همیشه خاطره ها می مانند ، پس آسوده خاطرم که در خاطرم می مانی .

در پناه حضور سبز تو ، طوفان غم ، مرا جا می گذارد ، در کنارت ژرفای آرامش را احساس می کنم و بی تو سیل بی رحم تنهایی مجالم نمی دهد .

آن جا که تویی ، رهگذری نیست مرا جز دوری تو غم دیگری نیست مرا خواهم که جانت پرواز کنم حیف است که هیچ بال و پری نیست مرا

تو دنیا یکی هست که دنیایش تویی روز و شب در فکر توست ، رویایش تویی گلی خوشبوست که عطر و بویش تویی ماهی کوچکی است که دریایش تویی

زیبایی زندگی توی نگاهت مثل گل می مونه روی ماهت این پیامو فرستادم تا که بگم چه جور بگم هستم خاطر خواهت

راز عشق را در نگاهت باز کن عشق من را در دلت آغاز کن گر هوس کردی مرا در نزد خود تلفن را بر دار از ما یاد کن