مسیر جاری :
بانو خدیجه می رود از دار دنیا
بانو خدیجه می رود از دار دنیا
گریان برایش چشم ختم المرسلین است
جان پیمبر می رود از دست هیهات
ترکش کند آنکه برایش بهترین است
وفات حضرت خدیجه...
عزای حضرت حوا، عزای هاجر شد
عزای حضرت حوا، عزای هاجر شد
عزای مریم عذرا، عزای کوثر شد
بگو به کعبه لباس سیاه بر تن کن
بگو به مکه که چشم تو تا ابد تر شد
وفات حضرت خدیجه...
تا خدیجه عشق خود را بر نبی تقدیم کرد
تا خدیجه عشق خود را بر نبی تقدیم کرد
ثروتش را در ره دین خدا تقسیم کرد
با نثار جان و مالش پیش چشم دشمنان
یار پیغمبر شدن را این چنین ترسیم کرد
...
در سوگ تو آتشین دلم مادرِ یاس
در سوگ تو آتشین دلم مادرِ یاس
هجران تو گشته قاتلم مادرِ یاس
زهرا به کنارِ قبر تو میگرید
از نالهی تو منفعلم مادرِ یاس
وفات حضرت خدیجه علیها...
امشب خدیجه، احمد از ماتمت گرید
امشب خدیجه، احمد از ماتمت گرید
از سوی دیگر فاطمه در غمت گرید
چون ابر ماتم دم به دم اشک غم بارند
در پای جسم اطهرت نالهها دارند
وفات حضرت...
باشد به جهان خدیجه نور برکات
باشد به جهان خدیجه نور برکات
بر شیعه بود مهر ولایش حسنات
امشب که بود شب وفاتش بفرست
بر روح مقدسش درود و صلوات
وفات حضرت خدیجه علیها السلام...
منم دلبسته کویت خدیجه
منم دلبسته کویت خدیجه
که مستم ز عطر دلجویت خدیجه
در این ماه خدایی ماه رحمت
دو دست من بود سویت خدیجه
وفات حضرت خدیجه علیها السلام تسلیت باد
خانه احمد پر از ماتم شده
شهر مکه در عزا و غم شده
خانه احمد پر از ماتم شده
در غم سوگ خدیجه مادرش
قامت زهرای اطهر خم شده
وفات حضرت خدیجه علیها السلام تسلیت باد
امشب خدیجه، احمد از ماتمت گرید
امشب خدیجه، احمد از ماتمت گرید
از سوی دیگر فاطمه در غمت گرید
چون ابر ماتم دم به دم اشک غم بارند
در پای جسم اطهرت نالهها دارند
وفات حضرت...
برفت از عالم هستی خدیجه
ز غم امشب جهان ماتم سرا شد
مدینه شور و غوغایی به پا شد
برفت از عالم هستی خدیجه
در این ماتم جگرخون مصطفی شد
وفات حضرت خدیجه علیها السلام...
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
روزگارت بر مراد ، روزهایت شاد شاد ، آسمانت بی غبار ، سهم چشمانت بهار ،...
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
سرای احمد امشب رشک طور است
زمین و آسمان غرق سرور است
نهد پا در جهان...