از حکیم بزرگ، بزرجمهر سؤال شد، چگونه می‌توان زبان مردم را از بدگویی و نکوهش، به خوبی و ستایش باز گرداند؟ گفت: با نیکویی و بخشش.

از بزرگی پرسیدند، عجله کردن در کدام امور مباح و جایز است؟ گفت: در سه کار، یکی، آنکه دختر را زود به خانه شوهر بفرستند. دیگر، آنکه غذا را زود پیش...

از بزرگمهر حکیم سؤال شد که حق پدر بر فرزند چیست؟ گفت:‌ حق پدر بر فرزند آن است که فرزند تا زمانی که پدر زنده است ز او اطاعت کند و بعد از وفات...

از بزرگی پرسیدند، آداب مسافر چیست؟ گفت:‌ اول آنکه؛ اگر بدهی دارد پیش از سفر بپردازد. اگر امانتی از مردمان نزد اوست به صاحبانش برگرداند. مخارج...

از افلاطون، پرسیدند، ظالم‌ترین مردم بر نفس خویش کدام است؟ گفت: آن کس که قدر خود را نشناسد؛ کسی را تواضع کند که او را بزرگ ندارد و مدح کسی را...

از برزجمهر سؤال شد، راز خود را به چه کسانی نگوییم؟ گفت: یکی، با مرد احمق. دوم، با مرد پرگوی. سوم، با مردی که دوستان بسیاری دارد.

پادشاهی از حکیمی خواست او را نصیحت کند. حکیم گفت: از تو مسئله‌ای می‌پرسم و می‌خواهم بدون دورویی جواب بدهی. آیا زر را بیشتر دوست داری یا دشمن...

از عارفی پرسیدند، هیبت آدمی در چیست؟ پاسخ داد: در عدل.

گویند منصور، یکی از خلفای عباسی، به عارفی گفت: چه چیز تو را از آمدن به نزد ما باز می‌دارد؟ عارف گفت: خداوند سبحان ما را از شما بازداشته است،...

انوشیروان از بزرگمهر سؤال کرد، بهتر از زندگانی چیست و بدتر از مرگ کدام است؟ پاسخ داد: بهتر از زندگانی، نیک‌‌نامی است و بدتر از مرگ، بدنامی.