0
مسیر جاری :
ارادتي با تمام وجود ادبیات دفاع مقدس

ارادتي با تمام وجود

جداي از سخنان فراوان امام خمینی رحمت الله عليه و مقام معظم رهبري مدظله العالی، اشعار و توصيه‌هاي ايشان درباره امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف؛ سيره عملي آن دو بزرگوار نشانگر ارادتي با تمام وجود به...
خاطرات امام خامنه ای از دوران دفاع مقدس ادبیات دفاع مقدس

خاطرات امام خامنه ای از دوران دفاع مقدس

محل استقرار ما در اين هشت، نه ماهي كه در منطقه‌ عمليات بودم، «اهواز» بود،‌نه« آبادان» يعني اواسط مهر ماه به منطقه رفتم ( مهر ماه 59 تا اواخر ارديبهشت يا اوايل خرداد‌60) يك ماه بعدش حادثه‌ مجروح شدن من...
آن سان که تو رفتي ادبیات دفاع مقدس

آن سان که تو رفتي

آواي نوحه شيطان چون در مغاره هاي عمق زمين پيچيد دانستم که وقت آمدن توست پيشبازت تا کوهپايه آمديم
قهرمانان فينال آسيا ادبیات دفاع مقدس

قهرمانان فينال آسيا

من و دو تا پسرعموهايم با هم از خانه جيم شده و به جبهه رسيديم.آن هم با چه مکافاتي که اگر بگويم مي شود سرنوشت غمبار اميرارسلان رومي! کاري ندارم، سوار بر قطار رسيديم به پادگان دو کوهه که در پنج کيلومتري انديمشک...
آيينه هايي که زنگار گرفته اند ادبیات دفاع مقدس

آيينه هايي که زنگار گرفته اند

درخت ميوه ، از آخرين روزهاي زمستان و از اوايل بهار ، هنگامي که آرام آرام شروع به شکوفه دادن و سبز شدن مي کند تا زماني که به بار مي نشيند و ميوه هايش هر روز رسيده تر مي شود ، گويي همواره معرفتش نسبت به...
تو آخرين نفري ادبیات دفاع مقدس

تو آخرين نفري

اواخر جنگ بود که لشکر امام حسين (ع) در خط گمرک خرمشهر پدافند کرده بود و لشکر هم گردان امام حسين را که من هم در آن گردان بودم مامور کرد تا از خط نگهداري کند. قسمتي از خط مجاور نهر عرايض و مقابل قصر شيخ...
به ياد شهداي گمنام ادبیات دفاع مقدس

به ياد شهداي گمنام

سال 1374 در طلاييه کار مي کرديم . براي مأموريتي به اهواز رفته بودم . عصر بود که برگشتيم مقر . شهيد غلامي را ديدم .خيلي شاد بود . گفت امروز سه شهيد پيدا کرديم که فقط يکي از آن ها گمنام است . بچه هاخيلي...
بنويسيد مسجد بخوانيد سنگر ادبیات دفاع مقدس

بنويسيد مسجد بخوانيد سنگر

سنگر را اين طور برايمان تعريف کرده اند: محلي براي دفاع از حملات دشمن و پناهگاهي در برابر هجوم او، البته سنگرها، کوچک و بزرگ دارند، که به سنگرهاي انفرادي و تجمعي معروفند، سنگر فرماندهي و آموزش و پشتيباني...
جواب ضرخ ادبیات دفاع مقدس

جواب ضرخ

صداي قفل جا به جا سکوت را شکست و ستوان حمود از لاي در نيمه باز آمد تو. بوي نم و کهنگي پيچيد زير دماغش. فانسقه را بسته بود زير شکم بزرگ و برآمده اش. انگشتان شصتش را قلاب کرد و به فانسقه و ايستاد جلوي پنجره....
يار امام کو؟ ادبیات دفاع مقدس

يار امام کو؟

زمانه ي عجيبي بود. دوران نزديک انتخابات. قربانش بروم مملکت ما هم شده بود مهد دموکراسي و مردم سالاري و اين چنين بود که با نزديک شدن به انتخابات مجلس شوراي اسلامي، آدم هاي سياسي يادشان مي افتاد که که جنگي...