0
مسیر جاری :
به لحظه لحظة اين فصل خون و خاكستر ادبیات دفاع مقدس

به لحظه لحظة اين فصل خون و خاكستر

چه نخلها كه در اين خاك خشك بي‌سر شد چه لاله‌ها كه در اين دشت تشنه پرپر شد به لحظه لحظة اين فصل خون و خاكستر چه خاطرات غريبانه‌اي مكررشد گلوله بودو گلو، ناله بود و نعره‌ي تير تفنگ و سنگ و نيرو كه...
با همين لباس ها دفنم كنيد ادبیات دفاع مقدس

با همين لباس ها دفنم كنيد

چند وقتي بود پسر شانزده ساله‌ام - رضا روزپيكر - جبهه بود. حوالي عيد بود كه آمد. گفت: «مامان به بابا بگوييد امسال چيزي نخرد. خريد امسال را من مي‌خواهم بكنم.» من خوشحال شدم. رضا ديگر براي خودش مردي شده...
عاشقانه‌هاي يك كلمن! ادبیات دفاع مقدس

عاشقانه‌هاي يك كلمن!

جعفريان كه خود جانباز است، اين شعر را به جانبازان تحت درمان در « كلينيك درد » بيمارستان خاتم الانبياء تقديم كرده است. شعر محمدحسين جعفريان كه در قالب نو سروده شده است، « عاشقانه‌هاي يك كلمن! » نام دارد.
شرح داغ آفتابي بي‌ مزار ادبیات دفاع مقدس

شرح داغ آفتابي بي‌ مزار

عاشقان رفتند و چشم اشكباري ماند ومن از غم بي‌حاصلي‌ها ، كوله باري ماند و من واي من ياراي رفتن داشت روزي پاي من كاروان در كاروان رفتند و باري ماند و من بي‌نهايت بالهاي شوق ، بالايي شدند قامتي گمگشته...
شكستن محاصره يك ماهه باشگاه افسران ادبیات دفاع مقدس

شكستن محاصره يك ماهه باشگاه افسران

موتورهاي غول پيكر هواپيماي "سي 130 " هوا را مي‌شكافت و بسرعت به پيش مي‌رفت. بساعات برادر بغل دستي‌ام نگاه كردم، عقربه‌ها ساعت 7 را نشان مي‌داد سپس دوباره از پنجره هواپيما به بيرون خيره شدم. هوا تقريبا...
تأملي در تعبير شناسي دفاع مقدس ادبیات دفاع مقدس

تأملي در تعبير شناسي دفاع مقدس

آنچه مشخص كننده دفاع مقدس ما از ساير جنگ‌هاي ميهني است، وجه "جهادي " آن است كه به منزله "تكليف الهي " بر دوش "مجاهد در راه خدا " ست. كسي كه "مومن مسلمان " است، مكلف به "جهاد اكبر " با شيطان درون و "جهاد...
آخرین نماز ادبیات دفاع مقدس

آخرین نماز

داستانی درباره آخرین نمازیک اسیر ایرانی در دوران اسارت در آخرین ساعات عمرش در این نوشتار مطالعه می فرمایید.
عکس رخ يار ادبیات دفاع مقدس

عکس رخ يار

عاشقان به حق، فقيران عارفان اند و در اوصافشان شنيده بوديم که هيچ آنان را تيره نکند و هر تيرگي به آنان صافي شود و در پياله عکس رخ يار بينند و خوشه اي به تحفه چينند و چون چنين اند ، سهمي از بضاعت صيانت دين...
مکتب خون ادبیات دفاع مقدس

مکتب خون

باد مي وزد و ساعات سرخ حماسه را در گوش درختان، نجوا مي کند. من، در باور خيس درياچه ها، پرواز آخرت را پلک مي تکانم. به نيزارهاي خاموش دل مي دهم. اي بزرگ! با ما که اين چنين مچاله خويشتن مانده ايم، از وسعت...
سيمين بهشت ادبیات دفاع مقدس

سيمين بهشت

قبولي در رشته پزشکي با رتبه ممتاز در دانشگاه تهران: 1355 شهادت: 22 بهمن 57 مقابل بيمارستان امام خميني تهران، حين انتقال مجروح باد شاخه هاي درخت را تکان مي داد؛ شاخه هايي که هنوز سبک بودند . آسمان آبي...