مسیر جاری :
توصیههای ویژه مقام معظم رهبری برای پیروزی جبهه مقاومت
تمثیلات و مصادیق قرآنی صهیونیسم
اصول و قواعد دوازده گانه خوشنویسی
5 ابزار ضروری برای زنده ماندن در صعودهای زمستانی
تحصیل در آلمان: فرصتی برای ساختن آیندهای بهتر
تحصیل پزشکی و دندانپزشکی در ترکیه: راهنمای کامل برای متقاضیان ایرانی
بوستان موشها و تاثیر آن در ترک و درمان اعتیاد
خوشنویسی در جهان اسلام
سامریهای منافق در جامعه امروز
پیوند خوشنویسی در هنرهای مختلف
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
خلاصه ای از زندگی مولانا
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نحوه خواندن نماز والدین
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
يکي گربه در خانهي زال بود
يکي گربه در خانهي زال بود شاعر : سعدي که برگشته ايام و بدحال بود يکي گربه در خانهي زال بود غلامان سلطان زدندش به تير دوان شد به مهمان سراي امير همي گفت و از هول...
يکي نان خورش جز پيازي نداشت
يکي نان خورش جز پيازي نداشت شاعر : سعدي چو ديگر کسان برگ و سازي نداشت يکي نان خورش جز پيازي نداشت برو طبخي از خوان يغما بيار کسي گفتش اي سغبهي خاکسار که مقطوع روزي...
يکي را ز مردان روشن ضمير
يکي را ز مردان روشن ضمير شاعر : سعدي امير ختن داد طاقي حرير يکي را ز مردان روشن ضمير نپوشيد و دستش ببوسيد و گفت: ز شادي چو گلبرگ خندان شکفت وز او خوب تر خرقهي خويشتن...
يکي نيشکر داشت در طيفري
يکي نيشکر داشت در طيفري شاعر : سعدي چپ و راست گرديده بر مشتري يکي نيشکر داشت در طيفري که بستان و چون دست يابي بده به صاحبدلي گفت در کنج ده جوابي که بر ديده بايد نبشت...
شکم صوفيي را زبون کرد و فرج
شکم صوفيي را زبون کرد و فرج شاعر : سعدي دو دينار بر هر دوان کرد خرج شکم صوفيي را زبون کرد و فرج چه کردي بدين هر دو دينار؟ گفت يکي گفتش از دوستان در نهفت به ديگر، شکم...
چه آوردم از بصره داني عجب
چه آوردم از بصره داني عجب شاعر : سعدي حديثي که شيرين ترست از رطب چه آوردم از بصره داني عجب گذشتيم بر طرف خرماستان تني چند در خرقه راستان از اين تنگ چشمي شکم خوار بود...
يکي را تب آمد ز صاحبدلان
يکي را تب آمد ز صاحبدلان شاعر : سعدي کسي گفت شکر بخواه از فلان يکي را تب آمد ز صاحبدلان به از جور روي ترش بردنم بگفت اي پسر تلخي مردنم که روي از تکبر بر او سر که کرد...
يکي پر طمع پيش خوارزمشاه
يکي پر طمع پيش خوارزمشاه شاعر : سعدي شنيدم که شد بامدادي پگاه يکي پر طمع پيش خوارزمشاه دگر روي بر خاک ماليد و خاست چو ديدش به خدمت دوتا گشت و راست يکي مشکلت ميبپرسم...
مرا حاجيي شانهي عاج داد
مرا حاجيي شانهي عاج داد شاعر : سعدي که رحمت بر اخلاق حجاج باد مرا حاجيي شانهي عاج داد که از من به نوعي دلش مانده بود شنيدم که باري سگم خوانده بود نميبايدم ديگرم...
سيهکاري از نردباني فتاد
سيهکاري از نردباني فتاد شاعر : سعدي شنيدم که هم در نفس جان بداد سيهکاري از نردباني فتاد دگر با حريفان نشستن گرفت پسر چند روزي گرستن گرفت که چون رستي از حشر و نشر و...