مسیر جاری :
تمثیلات و مصادیق قرآنی صهیونیسم
5 ابزار ضروری برای زنده ماندن در صعودهای زمستانی
تحصیل در آلمان: فرصتی برای ساختن آیندهای بهتر
تحصیل پزشکی و دندانپزشکی در ترکیه: راهنمای کامل برای متقاضیان ایرانی
بوستان موشها و تاثیر آن در ترک و درمان اعتیاد
خوشنویسی در جهان اسلام
سامریهای منافق در جامعه امروز
پیوند خوشنویسی در هنرهای مختلف
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
خلاصه ای از زندگی مولانا
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نحوه خواندن نماز والدین
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
چندان که گفتم غم با طبیبان
غم و اندوه دلم را با طبیبان در میان گذاشتم، اما آنها نتوانستند درد این غریب بیچاره را درمان کنند؛ درمان عاشق، محبت معشوق است. هیچ طبیبی نمی تواند درد عشق دور از معشوق را درمان کند.
فاتحه ای چو آمدی بر سر خسته ای بخوان
ای معشوق! زمانی که بر بستر بیمار عاشق و رنجوری حاضر شدی، فاتحه ای برای شفای حال او بخوان و لب باز کن و سخنان محبت آمیزی بگو که لب سرخ و زیبای تو مرده را زنده می کند و جان تازه به او می بخشد.
گر چه ما بندگان پادشهیم
هر چند ما بندگان و مطیعان پادشاه این ملک و سرزمین هستیم، ولی در سرزمین صبح و به هنگام راز و نیاز سحرگاهی پادشاهیم، یعنی توفیق عبادت و سلامت نفس داریم که دعای ما هم مستجاب می شود.
بارها گفته ام و بار دگر می گویم
من بارهااین سخن را گفته ام و بار دیگر می گویم که من عاشق و سرگردان، این راه را به اراده و اختیار خود طی نمی کنم؛ من طبق سرنوشت از قبل تعیین شده ی خودم حرکت می کنم.
سرم خوش است و به بانگ بلند می گویم
من سرمست و شاد و با نشاطم و با آوازی بلند و صریح و روشن می گویم که من بوی خوش زندگی را از ساغر شراب می جویم؛ در واقع پیاله ی شراب است که مرا شاد و زنده نگه می دارد.
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
ما رندان آزاده و وارسته هیچ گاه از کسی بدگویی نمی کنیم و به ناحق کردن حقوق دیگران تمایلی نداریم. ما دیگران و مخالفان خود را به سیاهکاری و گناهکاری و خود را به داشتن لباس رسمی صوفیه -که خرقه ی کبود است...
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
ای یاران! دل بیمار و عاشق پریشانم دیگر طاقت ندارد. به داد دلم برسید و به من کمک کنید تا طبیب درد عشق یعنی معشوق را بر سر این بیمار بیاورم و آن را درمان کنم؛ چرا که دوای درد عاشق، دیدار معشوق است.
دوستان وقت گل آن بِه که به عشرت کوشیم
ای دوستان! در فصل بهار و موسم گل سرخ بهتر است که به عیش و شادی بپردازیم؛ این سخن عارف و صاحبدلی است و باید آن را صمیمانه بپذیریم.
صوفی بیا که خرقه ی سالوس برکشیم
صوفی بیا تا خرقه ی فریب و نیرنگ را که مستوجب آتش است از سر بیرون بیاوریم و بر این نشان دورویی و نفاق خطّ بطلان بکشیم و نابودش سازیم.
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
بیا تا همه جا را گل باران کنیم و شراب عشق در جام بریزیم و بنوشیم، سقف این آسمان کج رو را بشکافیم و طرح تازه ای بنا کنیم تا عاشقان به کام دل خود برسند.