مسیر جاری :
توصیههای ویژه مقام معظم رهبری برای پیروزی جبهه مقاومت
تمثیلات و مصادیق قرآنی صهیونیسم
اصول و قواعد دوازده گانه خوشنویسی
5 ابزار ضروری برای زنده ماندن در صعودهای زمستانی
تحصیل در آلمان: فرصتی برای ساختن آیندهای بهتر
تحصیل پزشکی و دندانپزشکی در ترکیه: راهنمای کامل برای متقاضیان ایرانی
بوستان موشها و تاثیر آن در ترک و درمان اعتیاد
خوشنویسی در جهان اسلام
سامریهای منافق در جامعه امروز
پیوند خوشنویسی در هنرهای مختلف
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
خلاصه ای از زندگی مولانا
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نحوه خواندن نماز والدین
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
قد تو به آزادي بر سرو چمن خندد
قد تو به آزادي بر سرو چمن خندد شاعر : عطار خط تو به سرسبزي بر مشک ختن خندد قد تو به آزادي بر سرو چمن خندد حقا که اگر هرگز يک گل ز چمن خندد تا ياد لبت نبود گلهاي بهاري...
اگر دردت دواي جان نگردد
اگر دردت دواي جان نگردد شاعر : عطار غم دشوار تو آسان نگردد اگر دردت دواي جان نگردد اگر هم درد تو درمان نگردد که دردم را تواند ساخت درمان که بر من درد صد چندان نگردد...
دلي کز عشق او ديوانه گردد
دلي کز عشق او ديوانه گردد شاعر : عطار وجودش با عدم همخانه گردد دلي کز عشق او ديوانه گردد ز عشق شمع او ديوانه گردد رخش شمع است و عقل ار عقل دارد به گرد شمع چون پروانه...
گر نکوييت بيشتر گردد
گر نکوييت بيشتر گردد شاعر : عطار آسمان در زمين به سر گردد گر نکوييت بيشتر گردد کار ازو همچو آب زر گردد آفتابي که هر دو عالم را روي بر خاک دربدر گردد زآرزوي رخ تو...
بودي که ز خود نبود گردد
بودي که ز خود نبود گردد شاعر : عطار شايستهي وصل زود گردد بودي که ز خود نبود گردد ممکن نبود که عود گردد چوبي که فنا نگردد از خود بر بود تو و نبود گردد اين کار شگرف...
چيزي که شود چو بود کي باشد
چيزي که شود چو بود کي باشد شاعر : عطار کي نادايم چو دايما گردد چيزي که شود چو بود کي باشد با اين همه کار آشنا گردد گر ميخواهي که جان بيگانه آن اوليتر که با عصا گردد...
تا زلف تو همچو مار ميپيچد
تا زلف تو همچو مار ميپيچد شاعر : عطار جان بي دل و بي قرار ميپيچد تا زلف تو همچو مار ميپيچد در هر پيچي هزار ميپيچد دل بود بسي در انتظار تو زلف تو کمندوار ميپيچد...
اسرار تو در زبان نميگنجد
اسرار تو در زبان نميگنجد شاعر : عطار واوصاف تو در بيان نميگنجد اسرار تو در زبان نميگنجد ميدانم و در زبان نميگنجد اسرار صفات جوهر عشقت اندر خبر و نشان نميگنجد...
جانا شعاع رويت در جسم و جان نگنجد
جانا شعاع رويت در جسم و جان نگنجد شاعر : عطار وآوازهي جمالت اندر جهان نگنجد جانا شعاع رويت در جسم و جان نگنجد وصفت چگونه گويم کاندر زبان نگنجد وصلت چگونه جويم کاندر...
بخشاي بر غريبي کز عشق مينميرد
بخشاي بر غريبي کز عشق مينميرد شاعر : عطار وانگه در آشيانت خود يک زمان نگنجد بخشاي بر غريبي کز عشق مينميرد نشناخت او که آخر جاي چنان نگنجد جان داد دل که روزي در کوت...