0
مسیر جاری :
شهود ذات حق از نگاه مثنوی مولانا (مولوی)

شهود ذات حق از نگاه مثنوی

مایه شادی و اندوه عاشقان، آن محبوب حقیقی است و دستمزد و پاداش خدمت آنان نیز هموست. ملاک کار عاشقان، شهود ذات حق است؛ چه خداوند بر آنان لطف ببارد و چه قهر. اگر به جز معشوق حقیقی، چیز دیگری در دل عاشق جلوه...
رابطه پروردگار با بندگان در بیان مثنوی مولانا (مولوی)

رابطه پروردگار با بندگان در بیان مثنوی

سخن درباره رابطه پروردگار با بندگان و توصیف ادراکات بنده‌ی آگاه است. مولانا می‌گوید: آن‌چه بنده از رابطه خود با حق در می‌یابد، ممکن است حقیقتی به عکس آن چیزی داشته باشد که خود می‌بیند. هر کس که به سمت...
کیمیای تجلیات جمال الهی در بیان مثنوی مولانا (مولوی)

کیمیای تجلیات جمال الهی در بیان مثنوی

خداوندا! این دل سرگشته و حیران را چاره نما و به این بدن‌هایی که از فرط مجاهده و ریاضت و سنگینی مسئولیت، خمیده شده است، تیر همت و کشش عطا کن.‌ ای ساقی حقیقت! از آن جام معرفت و عنایتت و از جام لبریز انبیا...
سرمستان باده حقیقت و معرفت در بیان مثنوی مولانا (مولوی)

سرمستان باده حقیقت و معرفت در بیان مثنوی

ای خدای بی‌همتا حال که گوش باطن ما را مطیع و شنوای سخنان والایت کرده‌ای، در حق ما احسان دیگری نما؛ گوش ما را بگیر و ما را بدان محفلی بکشان که سرمستان باده‌ی حقیقت از شراب ناب معرفتت می‌نوشند.‌ ای پروردگار...
خوب و بد آفرینش نشانه خداوندی مولانا (مولوی)

خوب و بد آفرینش نشانه خداوندی

مولانا می‌گوید: پدیده‌های آفرینش، زشت و زیبا، همه نشانه‌ی قدرت و فضل الهی است. این در نظر ما و بر پایه‌ی سود و زیان ماست که چیزی زشت یا زیبا می‌نماد. «رادی اوست»، یعنی لطف و بخشندگی اوست که همه چیز (خوب...
عینیت توحید و خلق‌گرایی در مثنوی مولانا (مولوی)

عینیت توحید و خلق‌گرایی در مثنوی

کسی که خدا به او گفت: بیمار شدم و تو به عیادتم نیامدی، فقط بنده‌ام رنجور نشد، بلکه من (خالق) نیز بیمار شدم. اشاره دارد به حدیث: «ان الله یقول یوم القیامة یا ابن آدم فرضتُ فلم تعدنی، قال یا رب کیف اعودُک...
توحید عاشقانه و تنزیه عالمانه در مثنوی مولانا (مولوی)

توحید عاشقانه و تنزیه عالمانه در مثنوی

«چارق» نوعی کفش است که چوپانان می‌پوشیدند و بندی داشت که به مچ پا می‌بستند. «مدبر شدی» یعنی بدبخت شدی، حرفی زدی که خدا از تقصیر تو نمی‌گذرد. «ژاژ» سخن بیهوده. «فُشار» دشنام و هذیان و سخن جنون‌آمیز است....
شاهدی بر هستی مطلق در مثنوی مولانا (مولوی)

شاهدی بر هستی مطلق در مثنوی

سخن از زیبایی‌های طبیعت و رویش سبزه و گل و آوای پرندگان می‌باشد و نیز این که همه‌ی اینها از آثار قدرت حق است. «آن حله‌ها» همین زیبایی‌ها و پدیده‌های گوناگون است که کلّ آنها را پروردگار کریم و رحیم داده...
میناگر هستی در بیان مثنوی مولانا (مولوی)

میناگر هستی در بیان مثنوی

به پروردگار عرض می‌کنیم: سخنانی بر زبان ما بگذار که بیان حقایق باشد و تو را به خشم نیاورد و بر ما مهربان‌تر کند. اطلاق سلطان سخن به پروردگار از این نظر است که هر سخنی به فرمان او بر زبان ما می‌آید و همه‌ی...
بینش توحیدی در مثنوی مولانا (مولوی)

بینش توحیدی در مثنوی

هستی یکی بیش نیست و آن چه هست خداست. جلوه‌های گوناگون این هستیِ مطلق در عالم ماده و تعین متعدد است و ما این نمودها را به چشم ظاهر می‌بینیم. در این جا مولانا از مذاهب دیگر رفع اتهام می‌کند و می‌گوید: معتقدان...