مسیر جاری :
#اشعارخواجوی کرمانی در راسخون
#اشعارخواجوی کرمانی در مقالات
#اشعارخواجوی کرمانی در فیلم و صوت
#اشعارخواجوی کرمانی پرسش و پاسخ
#اشعارخواجوی کرمانی در مشاوره
#اشعارخواجوی کرمانی در خبر
#اشعارخواجوی کرمانی در سبک زندگی
#اشعارخواجوی کرمانی در مشاهیر
#اشعارخواجوی کرمانی در احادیث
#اشعارخواجوی کرمانی در ویژه نامه
دامن گل نبرد هر که ز خار انديشد
دامن گل نبرد هر که ز خار انديشد شاعر : خواجوي کرماني مهره حاصل نکند هر که ز مار انديشد دامن گل نبرد هر که ز خار انديشد نخورد باده هرآنکو ز خمار انديشد در نيارد بکف آنکس...
مرا اي بخت ياري کن چو يار از دست بيرون شد
مرا اي بخت ياري کن چو يار از دست بيرون شد شاعر : خواجوي کرماني بده صبري درين کارم که کار از دست بيرون شد مرا اي بخت ياري کن چو يار از دست بيرون شد دلم خون گشت و زين دستم...
تا چين آن دو زلف سمنسا پديد شد
تا چين آن دو زلف سمنسا پديد شد شاعر : خواجوي کرماني در چين هزار حلقهي سودا پديد شد تا چين آن دو زلف سمنسا پديد شد بگشود برقع از رخ و غوغا پديد شد ديشب نگار مهوش خورشيد...
ز حال بيخبرانت خبر نميباشد
ز حال بيخبرانت خبر نميباشد شاعر : خواجوي کرماني بکوي خسته دلانت گذر نميباشد ز حال بيخبرانت خبر نميباشد وليک چشم تو بر سيم و زر نميباشد ز اشک و چهره مرا سيم و زر...
کي طرف گلستان چو سر کوي تو باشد
کي طرف گلستان چو سر کوي تو باشد شاعر : خواجوي کرماني يا سرو روان چون قد دلجوي تو باشد کي طرف گلستان چو سر کوي تو باشد ليکن نه کماني که ببازوي تو باشد مانند کمان شد قد...
مردان اين قدم را بايد که سر نباشد
مردان اين قدم را بايد که سر نباشد شاعر : خواجوي کرماني مرغان اين چمن را بايد که پر نباشد مردان اين قدم را بايد که سر نباشد وان پا نهد درين ره کش بيم سر نباشد آن سر کشد...
روي نکو بي وجود ناز نباشد
روي نکو بي وجود ناز نباشد شاعر : خواجوي کرماني ناز چه ارزد اگر نياز نباشد روي نکو بي وجود ناز نباشد بر قدم رهروان دراز نباشد راه حجاز ار اميد وصل توان داشت کانکه نميرد...
شام شکستگان را هرگز سحر نباشد
شام شکستگان را هرگز سحر نباشد شاعر : خواجوي کرماني وز روز تيره روزان تاريکتر نباشد شام شکستگان را هرگز سحر نباشد وانکو ز پا درآمد در بند سر نباشد هر کو ز جان برآمد از...
درد غم عشق را طبيب نباشد
درد غم عشق را طبيب نباشد شاعر : خواجوي کرماني مکتب عشاق را اديب نباشد درد غم عشق را طبيب نباشد خطبهي توحيد را خطيب نباشد کشور تحقيق را امير نخيزد در دم صبح احتياج...
گر سر صحبت اين بي سر و پايت باشد
گر سر صحبت اين بي سر و پايت باشد شاعر : خواجوي کرماني بر سر و چشم من دلشده جايت باشد گر سر صحبت اين بي سر و پايت باشد سرم آنجا بود ايدوست که پايت باشد پاي اگر بر سر من...