مسیر جاری :
![چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046461.jpg)
چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود
وقتی بر گیسوی زیبا و تابدارش دست نوازش می کشم، با خشم خود را کنار می کشد و از من دور می شود و هنگامی که از در صلح و آشتی در می آیم و از او عذرخواهی می کنم، به ملامت و سرزنش من می پردازد و پرخاش می کند.
![از دیده خون دل همه بر روی ما رود از دیده خون دل همه بر روی ما رود](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046460.jpg)
از دیده خون دل همه بر روی ما رود
پیوسته از چشم ما اشک خونین بر چهره جاری است و چه بگویم که از دست دیده چه مصیبت ها بر سر ما می آید.
![کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046459.jpg)
کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود
اکنون که گل سرخ زیبا در باغ شکوفا شده و از نیستی به هستی آمد، بنفشه در برابر زیبایی و حسن او به سجده افتاده و در پای او سجده کرد.
![در ازل هر کاو به فیض دولت ارزانی بود در ازل هر کاو به فیض دولت ارزانی بود](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046458.jpg)
در ازل هر کاو به فیض دولت ارزانی بود
هر کسی که از آغاز آفرینش سزاوار برخورداری از بخشش الهی و سعادت و نیکبختی گردید، تا پایان هستی جام مرادش با روح و جان عزیزش همدم و همنشین می شود و به همه ی آرزوهایش می رسد.
![مسلمانان مرا وقتی دلی بود مسلمانان مرا وقتی دلی بود](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046457.jpg)
مسلمانان مرا وقتی دلی بود
ای مسلمانان!روزگاری بود که هرگاه مشکل و مسأله ای در زندگی برایم پیش می آمد، با دلم در میان می گذاشتم و راه نجاتی پیدا می کردم.
![آن یار کز و خانه ی ما جای پری بود آن یار کز و خانه ی ما جای پری بود](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046456.jpg)
آن یار کز و خانه ی ما جای پری بود
من در خانه معشوقی دارم که از وجود او، خانه ی من به جایگاه پری رویان مبدّل شده است و سراپایش هم، چون فرشته از عیب و نقص پاک و مبرّا است.
![به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046455.jpg)
به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود
خدایا!سحرگاه در بارگاه میخانه چه شور و غوغایی برپا بود که در آنجا شمار زیادی از زیبارویانی که دل می برند و ساقیانی که شراب در پیاله می ریزند، در رفت و آمد بودند و همه جا شمع و مشعل روشن بود.
![دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046454.jpg)
دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود
در خواب خوشی دیدم که در دستم یک پیاله ی شراب بود.تعبیر آن این گونه بود که کار من دارای بخت و اقبال خوبی است و سعادتمند خواهم شد.
![گوهر مخزن اسرار همان است که بود گوهر مخزن اسرار همان است که بود](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046453.jpg)
گوهر مخزن اسرار همان است که بود
عشق و دوستی که در دل من است به همان صورت که بود، هست و گذشت زمان آن را تغییر نداده است و صندوقچه ی مهر و محبت با همان مُهر و نشان قبلی محکم و دست نخورده باقی مانده است.
![یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046452.jpg)
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
سحرگاه دیروز، فرصتی برای نوشیدن یکی دو پیاله شراب برایم فراهم شد و با بوسیدن لب شیرین ساقی زیبارو مستی دیگری چشیدم و شراب به کام شیرین تر شد.