مسیر جاری :
شراب بی غش و ساقی دو دام رهند
شراب پاک و زلال و ناب و ساقی زیبا و دلپسند، دو دام در سر راه خردمندان هستند که همه ی خردمندان و عاقلان عالم از کمند آنها رهایی نخواهند یافت.
دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند
آیا می دانی دو ساز چنگ و عود چه آهنگی می نوازند و در این آهنگ چه می گویند؟ می گویند:شراب و باده را دور از چشم دیگران و پنهانی بنوشد؛ زیرا که میگساران را مجازات می کنند.
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
واعظان که با رعایت تمام آداب نماز در محراب می ایستند و در بالای منبر از پندار و کردار نیک سخن می گویند و تظاهر به تقوی و پرهیزکاری می کنند، وقتی به خلوت و دور از چشم دیگران می روند، کارهایی را که خلاف...
گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
به یار خود گفتم:دهان و لب شیرین تو چه وقت مرا به آرزویم می رساند و مرا از سخنان لطیف و بوسه های شیرین کامیاب می کند؟ گفت:به روی چشم، هرچه تو بگویی و فرمان دهی و هر وقت اجازه بدهی، لب و دهانم همان را انجام...
شاهدان گر دلبری زین سان کنند
اگر دلبران زیبارو به همین شیوه به دلبری و عشوه گری بپردازند، دل از زاهدان می ربایند و ایمانشان را سست می کنند.
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
کسانی که با یک نگاه خود،خاک را تبدیل به زر و کیمیا می کنند، آیا می شود به ما هم عنایت و توجهی داشته باشند؟ حالا که درمان دردها را می دانند، آیا می شود درد ما را هم دوا کنند؟
غلام نرگس مست تو تا جدارانند
شاهان و تاجداران، بنده و برده ی چشمان زیبا و خمار تو می باشند و عاقلان هوشیاران از باده ی لب لعل گون تو که همان بوسه های مست کننده است، سرمست و خراب هستند.
سمن بویان، غبار غم چو بنشینند بنشانند
معشوقان زیباروی خوشبو هنگامی که با عاشقان همنشین می شوند، غم و اندوه را از دل آنها می زدایند و چنانچه به خشم و ستیز با مشتاقان خود بپردازند و به آنها بی توجهی کنند، دل عاشق آنها را بی قرار می کنند.
در نظر بازی ما بی خبران حیرانند
عاقلان بی خبر از عشق و معرفت که ما عاشقان را نمی شناسند و از راهیابی به وادی عشق و رندی معذورند، از فضیلت نظر بازی ما اطلاعی ندارند و سرگشته و حیرانند، من همین عاشقی هستم که نشان دادم و دیگران هر چه می...
سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
معشوق سرو قامت و زیباروی من که با ناز و عشوه حرکت می کند، چرا میل رفتن به باغ و گلستان را ندارد و با گل همنشین نمی شود و از گل یاسمن و بوی خوش آن یادی نمی کند؟