مسیر جاری :
![به آب روشن مِی عارفی طهارت کرد به آب روشن مِی عارفی طهارت کرد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046372.jpg)
به آب روشن مِی عارفی طهارت کرد
عارفی که سحرگاه به زیارت میخانه ی عشق رفت، با شراب زلال و پاک وضو ساخت. او از ظواهر زهد و تقوی فراتر رفت و به حقیقت رسید. با عشق و عرفان است که می توان به حقیقت رسید.
![بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046371.jpg)
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
بیا که روزگار مانند ترک غارتگری، سفره ی روز را تاراج کرد و هلال عید فطر به دور جام شراب اشاره کرد؛ یعنی ماه رمضان به پایان آمد و زمان نوشیدن باده فرا رسید. دور، دور عشق و مستی است.
![سحر بلبل حکایت با صبا کرد سحر بلبل حکایت با صبا کرد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/HekayateBolbol.jpg)
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
سحرگاه، بلبل عاشق با باد صبا -که پیک معشوق است -درد دل کرد و گفت:نمی دانی که عشق دیدار گل با ما چه کرده است؟!
![اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046369.jpg)
اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد
اگر شراب، غم و اندوه دل را از یاد و خاطر ما نبرد، پیشامدهای بد و ناگوار، اساس هستی ما را از جا می کند و نابود می سازد؛ آری مستی و شرابخواری، غم و غصّه را از بین می برد.
![نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046368.jpg)
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
در این شهر، معشوق زیبایی نیست که دل مرا ببرد و مرا عاشق خود کند؛ من در اینجا غریبم؛ اگر بخت به من روی آور، بار و بنه ی مرا از این شهر به جای دیگری خواهد برد.
![روشنی طلعت تو ماه ندارد روشنی طلعت تو ماه ندارد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046367.jpg)
روشنی طلعت تو ماه ندارد
ای معشوق! ماه در برابر چهره ی زیبا و درخشان تو نوری ندارد و گل نیز در مقابل طراوت و تازگی رخسارت، حتی به اندازه ی علف و سبزه ای ارزش ندارد.
![جان بی جمال جانان میل جهان ندارد جان بی جمال جانان میل جهان ندارد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046366.jpg)
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
جان آدمی بدون جلوه و زیبایی معشوق هیچ تمایلی به زندگی در این دنیای مادی ندارد و هر کس که از مشاهده ی جمال یار بی بهره است، به راستی که جان در بدن ندارد و مرده ای بیش نیست.
![شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046365.jpg)
شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد
معشوق، آن کسی نیست که کمری باریک و گیسوانی زیبا دارد؛ زیبایی ظاهری فایده ای ندارد؛ بنده ی چهره ی زیبای آن معشوقی باش که جاذبه های معنوی و روحانی دارد که غیر قابل توصیف است.
![آن که از سنبل او غالیه تابی دارد آن که از سنبل او غالیه تابی دارد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046364.jpg)
آن که از سنبل او غالیه تابی دارد
آن معشوقی که هر ماده ی خوشبویی در برابر عطر زلف او در پیچ و تاب است، آیا با عاشقان بی قرار خود، ناز و تندی می کند و آنان را بیتاب می نماید؟
![مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046363.jpg)
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نوازنده ی عشق، جه نغمه و آهنگ شگفت و زیبایی می نوازد که هر ساز و نوای آن سبب هدایت می شود و آرزویی را برآورده می سازد.