چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت
چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت شاعر : خواجوي کرماني صراحي طلب کرد و ساغر گرفت چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت چو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سپيده دم که جهان بوي نوبهار گرفت
سپيده دم که جهان بوي نوبهار گرفت شاعر : خواجوي کرماني صبا نسيم سر زلف آن نگار گرفت سپيده دم که جهان بوي نوبهار گرفت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دردا که يار در غم و دردم بماند و رفت
دردا که يار در غم و دردم بماند و رفت شاعر : خواجوي کرماني ما را چون دود بر سر آتش نشاند و رفت دردا که يار در غم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نوبت زدند و مرغ سحر بانگ صبح گفت
نوبت زدند و مرغ سحر بانگ صبح گفت شاعر : خواجوي کرماني مطرب بگوي نوبت عشاق در نهفت نوبت زدند و مرغ سحر بانگ صبح گفت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي جان جهان جان وجهان برخي جانت
اي جان جهان جان وجهان برخي جانت شاعر : خواجوي کرماني داريم تمناي کناري ز ميانت اي جان جهان جان وجهان برخي جانت ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بحز از کمر نديدم سر موئي از ميانت
بحز از کمر نديدم سر موئي از ميانت شاعر : خواجوي کرماني بجز از سخن نشاني نشنيدم از دهانت بحز از کمر نديدم سر موئي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ز عشق غمزه و ابروي آن صنم پيوست
ز عشق غمزه و ابروي آن صنم پيوست شاعر : خواجوي کرماني امام شهر بمحراب مي‌رود سرمست ز عشق غمزه و ابروي آن صنم پيوست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دست گيريد و بدستم مي گلفام دهيد
دست گيريد و بدستم مي گلفام دهيد شاعر : خواجوي کرماني باده‌ي پخته بدين سوخته‌ي خام دهيد دست گيريد و بدستم مي گلفام...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي پرده سرايان که درين پرده سرائيد
اي پرده سرايان که درين پرده سرائيد شاعر : خواجوي کرماني از پرده برون شد دلم آخر بسرآئيد اي پرده سرايان که درين پرده...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خدا را از سر زاري بگوئيد
خدا را از سر زاري بگوئيد شاعر : خواجوي کرماني که آخر ترک بيزاري بگوئيد خدا را از سر زاري بگوئيد به مسکين حالي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي پير مغان شربتم از درد مغان آر
اي پير مغان شربتم از درد مغان آر شاعر : خواجوي کرماني وز درد من خسته مغانرا بفغان آر اي پير مغان شربتم از درد مغان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
زهي تاري ز زلفت مشگ تاتار
زهي تاري ز زلفت مشگ تاتار شاعر : خواجوي کرماني گل روي تو برده آب گلنار زهي تاري ز زلفت مشگ تاتار نمي‌بايد نمودن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مسيح وقتي ازين خسته دم دريغ مدار
مسيح وقتي ازين خسته دم دريغ مدار شاعر : خواجوي کرماني ز پا در آمدم از من قدم دريغ مدار مسيح وقتي ازين خسته دم دريغ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مرا زمانه ز بي مهري از تو دور افکند
مرا زمانه ز بي مهري از تو دور افکند شاعر : خواجوي کرماني زهي زمانه‌ي بد مهر و چرخ کژ رفتار مرا زمانه ز بي مهري از...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دلا از جان زبان درکش که جانان
دلا از جان زبان درکش که جانان شاعر : خواجوي کرماني نکو داند زبان بي زبانان دلا از جان زبان درکش که جانان مترس...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
زهي روي تو صبح شب نشينان
زهي روي تو صبح شب نشينان شاعر : خواجوي کرماني خيالت مونس عزلت گزينان زهي روي تو صبح شب نشينان ميانت نکته باريک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي زلف تو زنجير دل حلقه ربايان
اي زلف تو زنجير دل حلقه ربايان شاعر : خواجوي کرماني در بند کمند تو دل حلقه گشايان اي زلف تو زنجير دل حلقه ربايان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سخن عشق نشايد بر هر کس گفتن
سخن عشق نشايد بر هر کس گفتن شاعر : خواجوي کرماني مهر را گرچه محالست بگل بنهفتن سخن عشق نشايد بر هر کس گفتن نتوان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نه درد عشق مي‌يارم نهفتن
نه درد عشق مي‌يارم نهفتن شاعر : خواجوي کرماني نه ترک عشق مي‌يارم گرفتن نه درد عشق مي‌يارم نهفتن بگل خورشيد چون...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ني نگر با اهل دل هر دم بمعني در سخن
ني نگر با اهل دل هر دم بمعني در سخن شاعر : خواجوي کرماني بشنو از وي ماجراي خويشتن بيخويشتن ني نگر با اهل دل هر دم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390