مائيم آن گداي که سلطان گداي ماست
مائيم آن گداي که سلطان گداي ماست شاعر : خواجوي کرماني ما زير دست مهر و فلک زير پاي ماست مائيم آن گداي که سلطان گداي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
جمشيد بنده در دولتسراي ماست
جمشيد بنده در دولتسراي ماست شاعر : خواجوي کرماني خورشيد شمسه‌ي حرم کبرياي ماست جمشيد بنده در دولتسراي ماست گيسوي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
رنج از کسي بريم که دردش دواي ماست
رنج از کسي بريم که دردش دواي ماست شاعر : خواجوي کرماني زخم از کسي خوريم که رنجش شفاي ماست رنج از کسي بريم که دردش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
منزل پير مغان کوي خرابات فناست
منزل پير مغان کوي خرابات فناست شاعر : خواجوي کرماني آخر اي مغبچگان راه خرابات کجاست منزل پير مغان کوي خرابات فناست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گر از جور جانان ننالي رواست
گر از جور جانان ننالي رواست شاعر : خواجوي کرماني که دردي که از دوست باشد دواست گر از جور جانان ننالي رواست مگر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شامش از صبح فروزنده درآويخته است
شامش از صبح فروزنده درآويخته است شاعر : خواجوي کرماني شبش از چشمه‌ي خورشيد برانگيخته است شامش از صبح فروزنده درآويخته...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شوريده‌ئيست زلف تو کز بند جسته است
شوريده‌ئيست زلف تو کز بند جسته است شاعر : خواجوي کرماني خط تو آن نبات که از قند رسته است شوريده‌ئيست زلف تو کز بند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
روي زمين و خون دلم نم گرفته است
روي زمين و خون دلم نم گرفته است شاعر : خواجوي کرماني پشت فلک ز بار غمم خم گرفته است روي زمين و خون دلم نم گرفته...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هيچ مي‌داني چرا اشکم ز چشم افتاده است
هيچ مي‌داني چرا اشکم ز چشم افتاده است شاعر : خواجوي کرماني زانک پيش هرکسي راز دلم بگشاده است هيچ مي‌داني چرا اشکم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گرت چو مورچه گرد شکر برآمده است
گرت چو مورچه گرد شکر برآمده است شاعر : خواجوي کرماني تو خوش برآي که با جان برابر آمده است گرت چو مورچه گرد شکر برآمده...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چو سرچشمه‌ي چشم من ديده است
چو سرچشمه‌ي چشم من ديده است شاعر : خواجوي کرماني لب غنچه برچشمه خنديده است چو سرچشمه‌ي چشم من ديده است که از...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مسيح روح را مريم حجابست
مسيح روح را مريم حجابست شاعر : خواجوي کرماني بهشت وصل را آدم حجابست مسيح روح را مريم حجابست که پيش عاشقان محرم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دلا جان در ره جانان حجابست
دلا جان در ره جانان حجابست شاعر : خواجوي کرماني غم دل در جهان جان حجابست دلا جان در ره جانان حجابست که در اين...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
رخش با آب و آتش در نقابست
رخش با آب و آتش در نقابست شاعر : خواجوي کرماني لبش با آتش اندر عين آبست رخش با آب و آتش در نقابست که از شب سايبان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ياران همه مخمور و قدح پر مي نابست
ياران همه مخمور و قدح پر مي نابست شاعر : خواجوي کرماني ما جمله جگر تشنه و عالم همه آبست ياران همه مخمور و قدح پر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هنوزت نرگس اندر عين خوابست
هنوزت نرگس اندر عين خوابست شاعر : خواجوي کرماني هنوزت سنبل اندر پيچ و تابست هنوزت نرگس اندر عين خوابست هنوزت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آنزمان مهر تو مي‌جست که پيمان مي‌بست
آنزمان مهر تو مي‌جست که پيمان مي‌بست شاعر : خواجوي کرماني جان من با گره زلف تو در عهد الست آنزمان مهر تو مي‌جست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
رخسار تو شمع کايناتست
رخسار تو شمع کايناتست شاعر : خواجوي کرماني وز قند تو شور در نباتست رخسار تو شمع کايناتست پيرامن شکرت نباتست ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ما هم از شب سايبان برآفتاب انداختست
ما هم از شب سايبان برآفتاب انداختست شاعر : خواجوي کرماني سروم از ريحان تر برگل نقاب انداختست ما هم از شب سايبان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ايکه لبت آب شکر ريختست
ايکه لبت آب شکر ريختست شاعر : خواجوي کرماني بر سمنت مشگ سيه بيختست ايکه لبت آب شکر ريختست بر ورق جان من انگيختست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390