در شب زلف تو مهتابي خوشست
در شب زلف تو مهتابي خوشست شاعر : خواجوي کرماني در لب لعل تو جلايي خوشست در شب زلف تو مهتابي خوشست طاق ابروي تو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
رخ دل‌فروز تو ماهي خوشست
رخ دل‌فروز تو ماهي خوشست شاعر : خواجوي کرماني خط عنبرينت سياهي خوشست رخ دل‌فروز تو ماهي خوشست ولي روز روي تو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بوقت صبح چو آن سرو سيمتن بنشست
بوقت صبح چو آن سرو سيمتن بنشست شاعر : خواجوي کرماني ز رشک طلعت او شمع انجمن بنشست بوقت صبح چو آن سرو سيمتن بنشست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بيش ازين بي همدمي در خانه نتوانم نشست
بيش ازين بي همدمي در خانه نتوانم نشست شاعر : خواجوي کرماني بر اميد گنج در ويرانه نتوانم نشست بيش ازين بي همدمي در...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خطر باديه‌ي عشق تو بيش از پيشست
خطر باديه‌ي عشق تو بيش از پيشست شاعر : خواجوي کرماني اين چه دامست که دور از تو مرا در پيشست خطر باديه‌ي عشق تو بيش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بهار روي تو بازار مشتري بشکست
بهار روي تو بازار مشتري بشکست شاعر : خواجوي کرماني فريب چشم تو ناموس سامري بشکست بهار روي تو بازار مشتري بشکست ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست
اي بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست شاعر : خواجوي کرماني چون زنگي گرفته بشب مشعلي بدست اي بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ترا با ما اگر صلحست جنگست
ترا با ما اگر صلحست جنگست شاعر : خواجوي کرماني نمي دانم دگر بار اين چه ينگست ترا با ما اگر صلحست جنگست نه آخر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ابروي تو طاقست که پيوسته هلالست
ابروي تو طاقست که پيوسته هلالست شاعر : خواجوي کرماني ز آنرو که هلال ار نشود بدر محالست ابروي تو طاقست که پيوسته...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
رخت خورشيد را يات جمالست
رخت خورشيد را يات جمالست شاعر : خواجوي کرماني خطت تفسير آيات کمالست رخت خورشيد را يات جمالست چرا پيوسته ابرويت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
حسن تو نهايت جمالست
حسن تو نهايت جمالست شاعر : خواجوي کرماني لطف تو بغايت کمالست حسن تو نهايت جمالست سر در قدم تو پايمالست با...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خطت که کتابه‌ي جمالست
خطت که کتابه‌ي جمالست شاعر : خواجوي کرماني سرنامه‌ي نامه کمالست خطت که کتابه‌ي جمالست شاهي تو و حاجبت هلالست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هرکه مجنون نيست از احوال ليلي غافلست
هرکه مجنون نيست از احوال ليلي غافلست شاعر : خواجوي کرماني وانکه مجنون را بچشم عقل بيند عاقلست هرکه مجنون نيست از...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اين چنين صورت گر از آب و گلست
اين چنين صورت گر از آب و گلست شاعر : خواجوي کرماني چون بمعني بنگري جان و دلست اين چنين صورت گر از آب و گلست سنبلش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي من ز دو چشم نيم مستت مست
اي من ز دو چشم نيم مستت مست شاعر : خواجوي کرماني وز دست تو رفته عقل و دين از دست اي من ز دو چشم نيم مستت مست ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ترا که موي ميان هم وجود و هم عدمست
ترا که موي ميان هم وجود و هم عدمست شاعر : خواجوي کرماني دو زلف افعي ضحاک و چهره جام جمست ترا که موي ميان هم وجود...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دوش پيري ز خرابات برون آمد مست
دوش پيري ز خرابات برون آمد مست شاعر : خواجوي کرماني دست در دست جوانان و صراحي در دست دوش پيري ز خرابات برون آمد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سحرگه ماه عقرب زلف من مست
سحرگه ماه عقرب زلف من مست شاعر : خواجوي کرماني درآمد همچو شمعي شمع در دست سحرگه ماه عقرب زلف من مست کمانکش جادوش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ديشب درآمد از درم آنماه چهره مست
ديشب درآمد از درم آنماه چهره مست شاعر : خواجوي کرماني مانند دسته‌ي گل و گلدسته‌ئي بدست ديشب درآمد از درم آنماه چهره...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اگر چه بلبل طبعم هزار دستانست
اگر چه بلبل طبعم هزار دستانست شاعر : خواجوي کرماني حديث من گل صد برگ گلشن جانست اگر چه بلبل طبعم هزار دستانست ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390