اين چنين صورت گر از آب و گلست
اين چنين صورت گر از آب و گلست شاعر : خواجوي کرماني چون بمعني بنگري جان و دلست اين چنين صورت گر از آب و گلست سنبلش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گل بستان خرد لفظ دلاراي منست
گل بستان خرد لفظ دلاراي منست شاعر : خواجوي کرماني بلبل باغ سخن منطق گوياي منست گل بستان خرد لفظ دلاراي منست طوطيانرا...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
در سر زلف سياه تو چه سوداست که نيست
در سر زلف سياه تو چه سوداست که نيست شاعر : خواجوي کرماني وز غم عشق تو در شهر چه غوغاست که نيست در سر زلف سياه تو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ديشب دلم ز ملک دو عالم خبر نداشت
ديشب دلم ز ملک دو عالم خبر نداشت شاعر : خواجوي کرماني جانم ز غم برآمد و از غم خبر نداشت ديشب دلم ز ملک دو عالم خبر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي قمر تابي از بناگوشت
اي قمر تابي از بناگوشت شاعر : خواجوي کرماني شکر آبي ز چشمه‌ي نوشت اي قمر تابي از بناگوشت واهوان صيد خواب خرگوشت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بحز از کمر نديدم سر موئي از ميانت
بحز از کمر نديدم سر موئي از ميانت شاعر : خواجوي کرماني بجز از سخن نشاني نشنيدم از دهانت بحز از کمر نديدم سر موئي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
پيه سوز چشم من سرشمع ايوان تو باد
پيه سوز چشم من سرشمع ايوان تو باد شاعر : خواجوي کرماني جان من پروانه‌ي شمع شبستان تو باد پيه سوز چشم من سرشمع ايوان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بدان ورق که صبا در کف شکوفه نهاد
بدان ورق که صبا در کف شکوفه نهاد شاعر : خواجوي کرماني بدان عرق که سحر بر عذار لاله فتاد بدان ورق که صبا در کف شکوفه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دل من زحمت جان برنتابد
دل من زحمت جان برنتابد شاعر : خواجوي کرماني که در ملکي دو سلطان برنتابد دل من زحمت جان برنتابد عنان از کوي جانان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
درد غم عشق را طبيب نباشد
درد غم عشق را طبيب نباشد شاعر : خواجوي کرماني مکتب عشاق را اديب نباشد درد غم عشق را طبيب نباشد خطبه‌ي توحيد را...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ني ز دود دل پرآتش ما مي‌نالد
ني ز دود دل پرآتش ما مي‌نالد شاعر : خواجوي کرماني تو مپندار که از باد هوا مي‌نالد ني ز دود دل پرآتش ما مي‌نالد ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بنگر اي شمع که پروانه دگر باز آمد
بنگر اي شمع که پروانه دگر باز آمد شاعر : خواجوي کرماني از پي دل بشد و سوخته پر باز آمد بنگر اي شمع که پروانه دگر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
درد من دلخسته بدرمان که رساند
درد من دلخسته بدرمان که رساند شاعر : خواجوي کرماني کار من بيچاره بسامان که رساند درد من دلخسته بدرمان که رساند ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آن خط شب مثال که بر خور نوشته‌اند
آن خط شب مثال که بر خور نوشته‌اند شاعر : خواجوي کرماني يا رب چه دلفريب و چه در خور نوشته‌اند آن خط شب مثال که بر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چه کسانند که در قصد دل ريش کسانند
چه کسانند که در قصد دل ريش کسانند شاعر : خواجوي کرماني با من خسته برآنند که از پيش برانند چه کسانند که در قصد دل...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ترک من گوئي که بازش خاطر نخجير بود
ترک من گوئي که بازش خاطر نخجير بود شاعر : خواجوي کرماني کابرويش چاچي کمان و نوک مژگان تير بود ترک من گوئي که بازش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گلي به رنگ تو از غنچه بر نمي‌آيد
گلي به رنگ تو از غنچه بر نمي‌آيد شاعر : خواجوي کرماني بتي بنقش تو از چين بدر نمي‌آيد گلي به رنگ تو از غنچه بر نمي‌آيد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
در پاي تو هرکس که سر انداز نيايد
در پاي تو هرکس که سر انداز نيايد شاعر : خواجوي کرماني چون هندوي زلف تو سرافراز نيايد در پاي تو هرکس که سر انداز...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
به فلک مي‌رسد خروش خروس
به فلک مي‌رسد خروش خروس شاعر : خواجوي کرماني بشنو آواي مرغ و ناله‌ي کوس به فلک مي‌رسد خروش خروس در ده آن جام...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بيرون ز کمر هيچ نديدم ز ميانش
بيرون ز کمر هيچ نديدم ز ميانش شاعر : خواجوي کرماني جز خنده نشاني نشنيدم ز دهانش بيرون ز کمر هيچ نديدم ز ميانش ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390