آنکه بر هر طرفي منتظرانند او را
آنکه بر هر طرفي منتظرانند او را شاعر : خواجوي کرماني ننگرد هيچ که خلقي نگرانند او را آنکه بر هر طرفي منتظرانند او...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي دل نگفتمت که ز زلفش عنان بتاب
اي دل نگفتمت که ز زلفش عنان بتاب شاعر : خواجوي کرماني کاهنگ چين خطا بود از بهر بهر مشک ناب اي دل نگفتمت که ز زلفش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اين باد کدامست که از کوي شما خاست
اين باد کدامست که از کوي شما خاست شاعر : خواجوي کرماني وين مرغ چه نامست که از سوي سبا خاست اين باد کدامست که از...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گفتمش روي تو صد ره ز قمر خوبترست
گفتمش روي تو صد ره ز قمر خوبترست شاعر : خواجوي کرماني گفت خاموش که آن فتنه دور قمرست گفتمش روي تو صد ره ز قمر خوبترست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بيمار چشم مست تو رنجور خوشترست
بيمار چشم مست تو رنجور خوشترست شاعر : خواجوي کرماني لفظ خوشت ز لل منثور خوشترست بيمار چشم مست تو رنجور خوشترست ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي سر زلف تو ليلي و جهاني مجنون
اي سر زلف تو ليلي و جهاني مجنون شاعر : خواجوي کرماني عالمي بر شکن زلف سياهت مفتون اي سر زلف تو ليلي و جهاني مجنون...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
به عقل کي متصور شود فنون جنون
به عقل کي متصور شود فنون جنون شاعر : خواجوي کرماني که عقل عين جنونست والجنون فنون به عقل کي متصور شود فنون جنون...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
صيد شيران مي‌کند آهوي روبه باز او
صيد شيران مي‌کند آهوي روبه باز او شاعر : خواجوي کرماني راه بابل مي‌زند هاروت افسون ساز او صيد شيران مي‌کند آهوي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ترک من خاقان نگر در حلقه عشاق او
ترک من خاقان نگر در حلقه عشاق او شاعر : خواجوي کرماني ماه من خورشيد بين در سايه‌ي بغطاق او ترک من خاقان نگر در حلقه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي سنبله‌ي زلف تو خرمن زده بر ماه
اي سنبله‌ي زلف تو خرمن زده بر ماه شاعر : خواجوي کرماني وي روي من از مهر تو طعنه زده بر کاه اي سنبله‌ي زلف تو خرمن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مه بي مهر من ز شعر سياه
مه بي مهر من ز شعر سياه شاعر : خواجوي کرماني روي بنمود بامداد پگاه مه بي مهر من ز شعر سياه زده از مشک بر قمر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آن ترک بلغاري نگر با چشم خونخوار آمده
آن ترک بلغاري نگر با چشم خونخوار آمده شاعر : خواجوي کرماني خورشيد قندز پوش او آشوب بلغار آمده آن ترک بلغاري نگر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چون سنبلت که ديد سياهي سر آمده
چون سنبلت که ديد سياهي سر آمده شاعر : خواجوي کرماني وانگه کمينه خادم او عنبر آمده چون سنبلت که ديد سياهي سر آمده...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي پسر دامن اهل قدم از دست مده
اي پسر دامن اهل قدم از دست مده شاعر : خواجوي کرماني ورت از دست بر آيد کرم از دست مده اي پسر دامن اهل قدم از دست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مهست يا رخ آن آفتاب مهر افزاي
مهست يا رخ آن آفتاب مهر افزاي شاعر : خواجوي کرماني شبست يا خم آن طره قمر فرساي مهست يا رخ آن آفتاب مهر افزاي ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گر آن مه در نظر بودي چه بودي
گر آن مه در نظر بودي چه بودي شاعر : خواجوي کرماني ورش بر ما گذر بودي چه بودي گر آن مه در نظر بودي چه بودي گر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
به سر ماه فکنده طيلساني
به سر ماه فکنده طيلساني شاعر : خواجوي کرماني در سرو کشيده پرنياني به سر ماه فکنده طيلساني از عنبر سوده سايباني...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دي سير برآمد دلم از روز جواني
دي سير برآمد دلم از روز جواني شاعر : خواجوي کرماني جانم به لب آمد ز غم و درد نهاني دي سير برآمد دلم از روز جواني...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چگونه سرو روان گويمت که عين رواني
چگونه سرو روان گويمت که عين رواني شاعر : خواجوي کرماني نه محض جوهر روحي که روح جوهر جاني چگونه سرو روان گويمت که...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
جان پرورم گهي که تو جانان من شوي
جان پرورم گهي که تو جانان من شوي شاعر : خواجوي کرماني جاويد زنده مانم اگر جان من شوي جان پرورم گهي که تو جانان من...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390